«جنسِ خاص کنشگری دولت ترکیه در بحبوحه جنگ غزه حاکی از این است که آنکارا سعی داشته تا همزمان با اوج گیری احساسات ضدصهیونیستی در منطقه، با این روندها همراه باشد و در عین حال، با عملگرایی صِرف بر آن بوده تا از منافع اقتصادی خود در ارتباط با صهیونیست ها نیز حمایت کند.»
در بیش از 4 ماهِ اخیر که جنگ غزه به بزرگترین و مهمترین رویداد منطقه غرب آسیا تبدیل شده، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد ابعاد و پیامدهای این واقعه مطرح شده و همچنان نیز می شود. در این رابطه به طور خاص نوع نگاهِ بازیگران مختلف منطقه ای به جنگ غزه نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
شاید نقطه اشتراک سیاست خارجی بازیگران مختلف منطقه ای نظیر ایران، ترکیه، عربستان، امارات، اردن و مصر در رابطه با جنگ غزه این باشد که همگی آن ها بر ضرورت خاتمه یافتن هر چه سریعتر جنگ غزه تاکید داشتهاند و البته که مواضع تند و تیزی را نیز علیه رژیم اشغالگر قدس اتخاذ کرده اند. با این حال، میان مواضع اعلامی و رویه های اعمالی آن ها نیز شاهد نوسان ها و تفاوت هایی بوده ایم. ایران از ابتدای جنگ غزه چه از حیث کلامی و چه عملی، از تمامی ظرفیت های خود جهت متوقف کردن ماشین جنگی صهیونیست ها در نوار غزه بهره برده است.
دولت های عربی نظیر امارات، مصر، اردن و عربستان نیز با تاکید بر مولفه عربیت، به حمایت از مردم غزه پرداختهاند و البته که تاکید کرده اند که آینده پیوندهای آن ها در ابعاد مختلف با رژیم اشغالگر قدس، بستگی به خاتمه دادن به جنگ غزه دارد. این طیف از بازیگران در عرصه میدانی به اندازه حوزه کلامی فعال نبوده اند. با این همه، یکی از بازیگران مطرح دیگر در سطح منطقه در رابطه با معادله جنگ غزه، دولت ترکیه بوده که جنسِ خاصی از کنشگری و سیاست خارجی را در مورد رویداد مذکور به نمایش گذاشته است.
در این زمینه به طور خاص می توان به 2 نکته عمده و محوری اشاره کرد.
اردوغان و نمایش عملگرایی در رابطه با جنگ غزه
شاید یکی از عینی ترین جلوه های سیاست خارجی دولت ترکیه و به طور خاص شخص اردوغان رئیس جمهور این کشور در باب جنگ غزه را بتوان در کلیدواژه “عملگرایی” خلاصه کرد. عملگرایی در مقام یک تئوری حوزه روابط بین الملل تاکید دارد که در راه رسیدن به اهداف در عرصه سیاست خارجی، تا جای ممکن باید بر این مساله تاکید داشت که “هدف، وسیله را توجیه می کند” و اساسا استفاده از هر ابزاری جهت تحقق اهداف، مشروع است.
ترکیه نیز علی رغم ابراز محکومیت شدیدِ جنایات صهیونیست ها علیه مردم غزه، همچنان به روابط نزدیک خود به ویژه از حیث اقتصادی و تجاری با اسرائیل ادامه داده است. در حقیقت، از یک سوی دولت اردوغان سعی داشته تا وجهه خود در جهان اسلام و منطقه را حفظ کند و از سوی دیگر، حذف و تضعیف منافع درآمدی و اقتصادی ترکیه که در نتیجه روابط تجاری با اسرائیل به ویژه در حوزه انرژی حاصل می شوند را به صلاحِ منافع ملی این کشور ندیده است.
موضوعی که البته در ماه های اخیر و در بحبوحه جنگ غزه، انتقادات زیادی را از سیاست خارجی ترکیه برانگیخته است.
ترکیه و تاکید بر مولفه برندسازی و پوپولیسمِ سیاسی
ترکیه سال هاست که با حضور اردوغان و طیف متحدان وی در قدرت، سعی داشته و دارد تا برندِ مخصوص به خود را در عرصه سیاست خارجی بسازد. یکی از پایه های اصلی پروژه برندینگ دولت اردوغان، برجسته سازی موقعیت ترکیه در جهان اسلام است. اساسا به همین دلیل هم بوده که شاهد بوده ایم مقام های ارشد این کشور در مورد سوژه ها و رویدادهای مختلف بین المللی سعی داشته اند تا وزن کشورشان به عنوان یک کشور اسلامی در جهان اسلام را از منظر معادلات حوزه سیاست بین الملل ارتقا دهند.
در عین حال، یکی از ویژگی های عمده و محوری کنشگری سیاسی اردوغان به عنوان رئیس جمهور ترکیه در سال های اخیر نیز تکیه بر پوپولیسم سیاسی بوده است. به بیان ساده تر، اردوغان و متحدانش در قدرت، سعی داشته اند با طرح مواضع و شعارهای عامه پسند در عرصه سیاست خارجی که بعضا از پشتوانه های عملی عاری هستند، محبوبیت خود هم در ترکیه و هم در سطح منطقه و جهان را در قالب رویدادهای مختلف بین المللی افزایش دهند.
معادلاتی که همه و همه در بحبوحه جنگ غزه و نوعِ خاص کنشگری های دولت ترکیه در جریان این جنگ، قابل مشاهده بوده اند و هدف و دستورکار اصلی آن ها یک چیز بوده است: ترکیه با روندهای عمومی در زمینه حمایت از مردم غزه در برابر جنایات رژیم اشغالگر قدس همراه باشد و البته که در این زمینه از موقعیت پیشتاز برخوردار باشد و در عین حال، در پشت پرده، از منافع اقتصادی نیز به ویژه در رابطه با صهیونیست ها بهره برد. به بیان ساده تر ترکیه سعی داشته تا با یک تیر دو نشان بزند.