بایدن اکنون تحت فشارهای سیاسی فزاینده ای، به ویژه از سوی جمهوری خواهان، برای برداشتن گامهای قویتر علیه ایران قرار گرفته است. جان رین، دیپلمات سابق بریتانیایی در خاورمیانه، میگوید: «این یک کابوس برای بایدن است. رگبار خزنده حملات نامتقارن و نیابتی ایران سرانجام به او هم خورد.» پاسخ نظامی اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. تنها سوال این است که کاخ سفید تا کجا پیش خواهد رفت.
از زمان حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، گروههای شیعه، 160 بار پهپاد و موشکها را به سمت پایگاههای آمریکایی در سراسر خاورمیانه شلیک کردهاند. تقریباً همه به هدف نخورده یا سرنگون شده اند. در 28 ژانویه، یکی از آنها در اردن سه سرباز آمریکایی را کشت و 34 تن دیگر را مجروح کرد.
در ادامه این مطلب آمده است: این حادثه – که گمان میرود اولین حمله هوایی مرگبار به نیروهای زمینی آمریکا از زمان جنگ کره باشد – فشارهایی را بر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، برای انتقامجویی قاطعانه وارد کرد. این رخداد احتمال وجود دارد که گرداب خشونت سیاسی را تشدید کند که اکنون از لبنان تا یمن در جریان است.
در بیانیه های آقای بایدن و فرماندهی مرکزی پنتاگون (centcom)، فرماندهی نظامی که بر خاورمیانه نظارت دارد، آمده است که یک پهپاد تهاجمی یک طرفه به برج 22، یک پایگاه کوچک در گوشه شمال شرقی اردن در مرز حمله کرده است. با سوریه به گزارش واشنگتن پست که به نقل از یک مقام آمریکایی، این پهپاد به محل زندگی در پایگاه اصابت کرد.
آمریکا از سال 2015 از پایگاه برج 22 استفاده کرده است. این پایگاه در ابتدا به عنوان مکانی برای آموزش شورشیان مخالف دولت بشار اسد، و بعدا برای کمک به نیروهای کرد در حال مبارزه با گروه داعش مورد استفاده قرار گرفت. تصور می شود این پایگاه سیستم دفاع هوایی حداقلی داشته باشد.
این پایگاه یک مرکز لجستیکی مهم برای پایگاه تنف در سوریه در 20 کیلومتری مرز به حساب می آید که چندین هزار نیروی ویژه آمریکایی و متحدان آن را در خود جای داده است و از 7 اکتبر بارها مورد حمله قرار گرفته است.
دولت اردن به طرز عجیبی علناً وقوع هرگونه حمله در خاک این کشور را رد کرد و عملا اشاره کرد که این حمله در عوض در تنف رخ داده است.
بایدن گفت که “گروه های شبه نظامی رادیکال تحت حمایت ایران که در سوریه و عراق فعالیت می کنند” مسئول حمله هستند.
ایران گروههای مسلح را در هر دو کشور تجهیز، آموزش و پشتیبانی کرده است که بسیاری از آنها زیر چتر مقاومت اسلامی در عراق فعالیت میکنند و برخی از آنها رسماً در نیروهای مسلح عراق هضم شدهاند. این موضوع بنابراین واکنش آمریکا را پیچیده می کند.
این گروهها با پهپاد و موشکها به تعهدادی از پایگاههای آمریکایی حمله کردهاند. آخرین مورد، پایگاه هوایی عین الاسد در غرب عراق بود که هدف حملهای قرار گرفت که باعث آسیب مغزی به دو سرباز آمریکایی شد.
آمریکا اما هشت بار تلافی کرده است، از جمله با حملات هوایی در عراق در 23 ژانویه که موجب انتقاد علنی شدید دولت عراق شد. تعدادی از این حملات تلافی جویانه به سمت اهداف ایران انجام شده است: در 8 نوامبر جت های آمریکایی یک انبار تسلیحات تهران در شرق سوریه را بمباران کردند و در 12 نوامبر به یک مرکز آموزشی وابسته به ایران در همان منطقه حمله کردند.
به طور جداگانه، و در پاسخ به حملات موشکی علیه کشتیرانی در دریای سرخ، بایدن 9 دور حمله را علیه حوثی های یمن، انجام داده است.
در 26 ژانویه یک تانکر حامل سوخت متعلق به ترافیگورا، یکی از بزرگترین تاجران انرژی جهان، مورد اصابت موشک قرار گرفت: انفجار باعث شد کشتی در سواحل عدن در آتش سوخت.
بایدن اکنون تحت فشارهای سیاسی فزاینده ای، به ویژه از سوی جمهوری خواهان، برای برداشتن گام های قوی تر علیه ایران قرار گرفته است.
لیندسی گراهام، سناتور تندرو انتقاد کرد و گفت: «لفاظی های دولت بایدن در ایران نادیده گرفته می شود.» او تاکید کرد که باید تهران هدف گرفته شود. در مقابل، بایدن در سخنان عمومی خود، تعهدی به این خواسته ها نشان نداد. او گفت: «ما همه کسانی را که مسئول هستند در زمان و به روشی که انتخاب کنیم، پاسخگو خواهیم بود.»
جان رین، دیپلمات سابق بریتانیایی در خاورمیانه، می گوید: «این یک کابوس برای بایدن است. رگبار خزنده حملات نامتقارن و نیابتی ایران سرانجام به او هم خورد.»
پاسخ نظامی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. تنها سوال این است که کاخ سفید تا کجا پیش خواهد رفت.
دور دیگری از حملات محدود علیه گروههای شیعه نزدیک به ایران در عراق و سوریه نه منتقدان داخلی را آرام میکند و نه ایران را از حملات بیشتر باز دارد.
بایدن ممکن است ممکن است مواضع مهم یا ارزشمند متعلق به ایران را در آن کشورها مورد حمله قرار دهد. او همچنین ممکن است مستقیماً به ایران حمله کند، اما آمریکا از زمان نجات نافرجام گروگان ها در سال 1980، عملیات نظامی آشکاری در خاک ایران انجام نداده است و از زمان حمله گسترده به نیروهای دریایی ایران در سال 1988، در خارج از عراق و سوریه ضربه ای به تهران نزده است.
گریگوری برو، کارشناس مسائل ایران در اندیشکده اوراسیا، خاطرنشان کرد: پاسخ «در سطحی بسیار بالاتر از اعمالی خواهد بود که تاکنون دیدهایم. این می تواند نشان دهنده دوره ای از تبادل اتش بسیار شدیدتر، با خسارات بیشتر و تلفات بیشتر باشد.»
معضل آقای بایدن این است که اگرچه انتقامجوییهای ملایم ممکن است ناکافی به نظر برسند، اما انتقامجویی سنگین میتواند مشکلات دیگری ایجاد کند. حملات گسترده در عراق رابطه با دولت مرکزی در بغداد را بیشتر تیره و تار می کند و ایران را به یک پیروزی سیاسی می رساند.
ایران همچنین میتواند در جاهای دیگر سطح تنش را بالا ببرد. حزبالله در لبنان ماههاست که با اسرائیل در حال زد و خورد است. آمریکا از حمله یا تهاجم اسرائیل می ترسد و از متحد خود خواسته است که از تشدید تنش در آنجا اجتناب کند. ایران می تواند حزب الله را تشویق کند که این دیگ را با قدرت بیشتری هم بزند. همچنین میتواند حملاتی را علیه طیف وسیعتری از اهداف آمریکایی، مستقیم یا از طریق نیروهای نیابتی، از جمله پایگاههای دیپلماتیک و غیرنظامی، به جای پایگاههای نظامی انجام دهد.
درگیری آشکار با ایران نیز تقریباً افزایش قیمت نفت را تضمین می کند، به ویژه اگر ترانزیت از طریق خلیج فارس مختل شود یا حملات ایران به زیرساخت های نفتی عربستان سعودی اغاز شود. اکنون، قیمت هر بشکه نفت خام برنت از 73 دلار در اوایل دسامبر به 84 دلار در 26 ژانویه رسیده است. افزایش بیشتر به رشد قیمت بنزین در آمریکا در طول سال انتخابات امریکا منجر می شود.
در نهایت، این حمله در حالی صورت میگیرد که آمریکا و متحدانش تلاش میکنند تا در مورد توقف جنگ اسرائیل و حماس و توافق آزادی گروگانها مذاکره کنند، به این امید که در نهایت به جنگ پایان دهد یا حداقل از شدت جنگ به اندازه کافی برای کاهش تنشها در جاهای دیگر بکاهد.
درگیری بین آمریکا و ایران می تواند امیدها برای بازگرداندن آرامش قبل از ماه رمضان را از بین ببرد.
آقای راین میگوید: «ایالات متحده میخواهد پاسخی متناسب و غیر تنشزا، اما مؤثر و بازدارنده پیدا کند. این در شرایط کنونی منطقه و با مجموعه فعلی بازیگران متخاصم فعال، کار بسیار سختی است. حداقل یکی از این معیارها باید خط بخورد.»