یکی از مهمترین اسنادی که تصویر واقعیتری از دوره پهلوی پدر و پسر را نشان میدهد، روزنامههای آن دوره است که شرایط روز جامعه را در تیترها و مطالبشان انعکاس میدادند.
در چندسال اخیر روایتهایی از دوره پهلوی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که تلاش میکند تصویری مثبت از وضعیت مردم در آن دوره را جا بیندازد. این روایتها را از زاویه روزنامههای چاپ شده در همان زمان مورد بررسی قرار دادهایم.
«من در ۱۳ سال گذشته قیمت خودکار بیک را ثابت نگه داشتهام.» این جمله هویدا یکی از روایتهای پرتکرای است که این سالها در مورد وضعیت کشور در دوران پهلوی نقل میشود؛ روایتهایی که آنقدر شاخ و برگ گرفتهاند که حالا دیگر دارد جای واقعیتهای تاریخی را میگیرد. مخصوصا در عصر شبکههای اجتماعی که خیلیها دنبال صحت و سقم ماجرا و بررسی تاریخی موضوعات نمیروند، همین باعث شده یک جریان تحریف تمام عیار برای نشان دادن چهره مثبت از عملکرد پهلویها شکل بگیرد.
این میان یکی از مهمترین اسنادی که تصویر واقعیتری از دوره پهلوی پدر و پسر را نشان میدهد، روزنامههای آن دوره است که شرایط روز جامعه را در تیترها و مطالبشان انعکاس میدادند. این در حالی است که روزنامهها و مطبوعات تحت نظارت شدید حکومت پهلوی بودند و خیلی از حقایق سانسور میشد؛ ولی با این وجود همان میزانی هم که اجازه انتشار پیدا میکرد، حقایقی بسیار متفاوت نسبت به داستانپردازیهای امروز را نشان میدهد. در این گزارش بخشی از واقعیتها را از زاویه روزنامههای همان زمان مورد بررسی قرار میدهیم. این پژوهش با مشارکت مجموعه «تونل زمان» انجام شده است.
افسانه ارزانی در دوران پهلوی؛ ترقی «۷۰۰ درصدی» قیمت در عرض یکسال
«من در ۱۳ سال گذشته قیمت خودکار بیک را ثابت نگه داشتهام.» این جمله را هویدا در دادگاه انقلاب گفت تا ادعا کند در طول ۱۳ سال نخست وزیری اش، بهترین عملکرد را داشته است. این در حالی است که افزایش بیسابقه قیمتها در روزنامهها و مطبوعات چاپ شده در حکومت پهلوی واقعیتی بسیار متفاوت را نشان میدهد. در شرایطی که نه کشور تحت تحریمهای سنگین بود و نه مشکلی فروش نفت وجود داشت، کمبود و گرانی کالاهای اساسی در این زمان، یکی از مشکلات جدی کشور بود که با وجود درآمدهای هنگفت نفتی، اقدامی برای حل آن انجام نمیشد. این در حالی بود که بهخاطر تبعیت کامل ایران از آمریکا و متحدینش، رابطه اقتصادی خوبی نیز با آنها برقرار بود.
بهعنوان نمونه روزنامه اطلاعات در ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۴۸ به کمبود گوشت گوسفند و گرانی بی سابقه گوشت مرغ اشاره میکند. این در شرایطی است که مذاکره شاه ایران با نیکسون، وزیر امورخارجه آمریکا تصویر اصلی این روزنامه است. این وضعیت در ایام عید اتفاق افتاده است.
روزنامه دیگری با انتشار مطلبی ازافزایش ۷۰۰ درصدی قیمت اجناس در عرض یکسال پرده بر میدارد و به اقدامات اقتصادی اشاره میکند که باعث شده است در عرض بیست روز، همهچیز ۸۵ درصد گرانتر شود.
در نمونه ای دیگر روزنامه اطلاعات در ۲۸ آذرماه ۱۳۵۱ درباره افزایش قیمت مرغ در آن زمان مطلبی را به چاپ میرساند.
همچنین اسدالله علم درباره گرانی و کمبود موادغذایی در آن زمان میگوید: «در تابستان ۱۳۵۲، بسیاری از انواع مواد غذایی کمیاب شده و اگر هم یافت میشد با قیمتی چند ده برابری به فروش میرسید. در ماههای نخست سال ۵۳ نان هم پیدا نمیشد و هویدا همواره اعلام میکرد که ما در «عصر طلایی» بهسر میبریم!»
گرانی ناگهانی قیمت مصالح ساختمانی در سال ۱۳۵۲ نیز مطلبی است که در ۱۶ فروردین روزنامه اطلاعات به آن اشاره کرده است.
همچنین روزنامه اطلاعات در دوم مرداد ماه ۱۳۴۸ به گرانی میوه و گوشت در مشهد اشاره میکند و مینویسد: «گرانی میوه و گوشت، گریبانگیر مشهدیها هم شد!»
روزنامه اطلاعات نیز با انتشار مطلبی به گران میوه و ناتوانی مردم در خرید آن اشاره میکند.
آش به قدری شور میشود که محمدرضا پهلوی در سخنرانی خود در اجلاس مجلسین سال ۱۳۵۲، به تورم ۲۰۰ تا ۴۰۰ درصدی در کشور اعتراف میکند و درباره افزایش قیمت کالاهای اساسی نسبت به دو سال قبل میگوید: «در حال حاضر تورم فوقالعادهای از خارج به کشور ما تحمیل میشود. به طوری که از دو سال پیش که قیمتهای صادراتی نفت در کنفرانس تهران تعیین شد، ما به طور مداوم شاهد افزایش قیمت کالاهای وارداتی بودهایم. برای مثال کافی است تذکر دهیم که در حال حاضر بهای کالاهای اساسی نسبت به دو سال قبل بدین قرار است: گندم ۳۲۰ درصد، شکر ۳۰۸ درصد، سیمان ۳۰۰ درصد، پشم ۲۲۰ درصد، آهن آلات ۲۰۰ درصد، پوست و چرم ۲۰۰ درصد و مواد پلاستیکی تا ۴۰۰ درصد.»
افزایش قیمتها در دوره پهلوی تنها محدود به کالاهای مصرفی مردم نبود و قیمت مسکن نیز با افزایش چند برابری مواجه شده بود. به عنوان نمونه روزنامه اطلاعات در شهریورماه با انتشار مطلبی به افزایش «۲ هزار درصدی» قیمت زمین اشاره کرد.
همچنین روزنامه اطلاعات در ۳۰ بهمن ماه سال ۱۳۵۰ با تیتر «هویدا با انتقاد مخالفان درباره گرانی قیمتها پاسخ داد» صحبت های هویدا در مجلس شورای ملی را پوشش داد که همین، دروغ بودن ماجرای قیمت خودکار بیک در دوران صدارت هویدا است.
«۸۰ درصد مردم ایران» گرسنه و نیمه گرسنه هستند؛ غذا برای همه نداریم
«در حدود ۴۰ درصد مردم ایران گرسنه هستند. صدی ۴۰ دیگر هم نیمه گرسنه، غذا برای همه نداریم» این جمله بخشی از صحبت های ارسنجانی وزیر کشاورزی پهلوی در زمانی است که ایران نه تحت فشار تحریمهای سنگین کشورهای خارجی و نه درگیر جنگ بود. در تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۳۴۱ روزنامه اطلاعات با پوشش صحبت های وزیر کشاورزی وقت به وضعیت وخیم مردم در زمان پهلوی اشاره کرده است.
فقر و وضعیت وخیم مردم در دوره پهلوی تبدیل به بحرانی بزرگ برای کشور شده بود، تا حدی که برخی از افراد برای امرار معاش در ازای یک تکه ساندویچ و مقدار کمی پول به خون فروشی روی آورده بودند.
تعداد بی سوادها وحشتناک است
شواهد تاریخی نشان میدهد که رژیم پهلوی برخلاف رپورتاژهای بیاندازه اش درباره گسترش سوادآموزی و آموزش در سطح کشور، نه تنها موفقیت چندانی نداشت بلکه در این حوزه نسبت به کشورهای اطراف عقب مانده نیز بود، به طوری که عقب ماندگی رژیم پهلوی در حوزه سوادآموزی مورد اذعان برخی از چهره های خارجی نیز قرار گرفت.
«تعداد بی سوادها وحشتناک است» این جمله تنها بخشی از اعترافات نخست وزیر وقت درباره وضعیت آموزش مردم ایران در دوران پهلوی است که در تاریخ ۱۸ آذرماه سال ۱۳۴۱ در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است.
برق نیست و مردم بیآب ماندهاند!
شاه مدعی بود کشور را در آستانه رسیدن به تمدن های بزرگ قرار داده است درحالی که از ارائه ابتداییترین خدمات مانند آب، برق، آموزش و بهداشت به مردم ایران هم عاجز بود. در آن زمان براساس اظهارات اسد الله علم، تنها یک درصد از بافت روستایی ایران که بخش اعظمی ازجمعیت کشور را در خود جای میدادند به آب سالم و تمیز دسترسی داشتند و فقط به ۴ درصد از این روستاها برق میرسید.
بحران قطع برق به صورت روزانه هشت ساعت هم یکی از معضلات پایتختنشینان در دوران پهلوی بود که به مرور شهرستانها هم با خاموشی های مکرر برق مواجهه شدند. مرور روزنامه های منتشر شده در آن سالها نیز این موضوع را تایید میکند. در این خصوص اسدالله علم در کتاب یادداشتهای علم مینویسد: «آیتالله [احمد] خوانساری تلفن کرد که در قم برق نیست و مردم بیآب ماندهاند، تلفنی (به شاه) عرض کردم. فرمودند فوری به دولت بگو… ولی این حرفها نیست. کار از پایه خراب است اکنون باز در تهران بیبرقی است، منجمله منزل خودم هر شب برق قطع میشود و ناچار یک موتور برق کوچک خریدهام که این دو سه روزه به کار بیافتد… کار به حدی مسخره شده که از تصور خارج است.»
به عنوان نمونه روزنامه اطلاعات با انتشار مطلبی به موضوع خاموشی های مکرر برق در شهرهای بزرگ اشاره میکند.
هشدار رئیس اداره پیشبینی هواشناسی: «آلودگی هوای تهران به مرز خطر رسیده است»
آلودگی هوای تهران که بالا میرود، برخی جریانها عکسهایی گزیده از تهران دهه پنجاه را منتشر میکنند تا اینطور جا بیندازند که هوای آن زمان را پاک و بدون هیچ آلودگی بوده است. اما مرور روزنامه های دهه ۵۰ نشان میدهد که پیشینه معضل آلودگی هوا به دوره پهلوی برمی گردد؛ این در حالی است که تعداد وسایل نقلیه و نه تعداد نیروگاهها و کارخانهها بسیار کمتر از امروز بود.
در هفتم دی ماه ۱۳۵۶ هشدار رئیس اداره پیشبینی هواشناسی درباره آلودگی هوای تهران، این موضوع را به یکی از گزارشهای مهم روزنامه اطلاعات تبدیل کرده بود. «آلودگی هوای تهران به مرز خطر رسیده است»؛ این تیتر روزنامه اطلاعات هفتم دی ماه و البته شاهبیت صحبتهای رئیس اداره پیشبینی هواشناسی بود. او با هشدار جدی درباره آلودگی هوای تهران، ماشینهای دودزا را عامل اصلی آلودگی معرفی کرده بود، و پیشنهاد کرده بود که در محدوده شهرری تا میدان سپه در ساعات اولیه صبح و همینطور غروب، تردد ماشینهای دودزا کمتر شود.
این روزنامهها تنها بخش کوچکی از واقعیتهای دوره پهلوی را روایت کردند؛ آن هم در شرایطی که کشور بهخاطر نداشتن استقلال، تحت تحریمهای شدید اقتصادی نبود، رابطه خوبی با آمریکا و انگلیس داشت و فروش نفت در بالاترین میزان ممکن بود. هیچ مشکلی برای صادرات و واردات وجود نداشت و ایرانِ وابسته، در هماهنگی کامل با سیاستهای ابرقدرتها بود.
در جنگ شناختی تمام عیاری که این سالها بهصورت فراگیر علیه مردم ایران در جریان بوده است، تلاش میشود این واقعیتها فراموش شود و همین، اهمیت بازخوانی مستند و دقیق تاریخی را بیشتر از هر زمان دیگری نشان میدهد.
چه میشود کرد!؟ هزینه سنگین پروپاگاندای اپوزیسیون که از چندین منبع تغذیه میشوند و ناآگاهی و سرانه مطالعه بسیار پایین ما ایرانی ها و فرهنگ شنیع دروغگویی و فریبکاری و خود همه چیزدان پنداری همه و همه دست به دست هم داده تا بتونن واقعیتهای عینی که مثل روز روشنه رو تحریف کنن و بپوشونن!! در کنار همه این مسائل سیاسی کاری و دغل بازی اربابان سیاست مزید بر علت شده و اعتماد عمومی از بین رفته! سی سال پیش هشدار شبیخون فرهنگی داده شد اما انگار شکست را پذیرفته باشن کاری نکردند یا نتوانستند کاری کنند! من خودم در گعده های گوناگون حضور داشتم از رده های پایین دانش و آگاهی تا متوسط و بالا و خیلی بالا! اونهایی که هیچ نمیدانستند به گونه ای ادعا میکردند و با یه شور و هیجانی صحبت میکردن که انگاری ده تا کتاب نوشتن و از همه چیز اطلاع دارن و در مورد همه چیز اظهار نظر میکردند! طرف کود بارش نبود و گوسفند تحویلش نمیدادن بچرونه در مورد سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی اظهار نظر میکرد
طرف با چند سال تورم و ارثیه پدری و زد و بند و دلالی چار تومن پول رو هم گذاشته بود و مثلا چند صد میلیون نقدینگی داشت و چند تا ملک و ماشین و به قولی حاجی بازاری شده بود و به خودش اجازه میداد در مورد همه چیز به طور اطمینان اظهار نظر کنه! در مورد دین اسلام و مذهب شیعه و اقتصاد و فرهنگ و بهداشت و حمل و نقل و تولید و توزیع و …
بعد اگه فرمون فرغون رو دست یکی از همین افراد بدی چپ و چوله میره!
هر گاه فرهنگ دروغگویی و فریبکاری و زیر رو کشی از این مرز و بود برچیده شد اونوقت امید به بهبودی اوضاع خواهد بود! این خانه از پایبست ویران است!!