تعریف یک راهکار عملیاتی برای فلج کردن ماشین و جوخه ترور رژیم اشغالگر قدس و یا پرهزینه کردن آن، در عینِ نزدیک نشدن به طرح و نقشه های صهیونیست ها جهت ایجاد یک جنگِ بزرگتر در منطقه، بایستی به محور اصلی کنشگری های اتاق های فکر و عملیاتِ محور مقاومت تبدیل شود تا اندک فضای تنفس رژیم اشغالگر را نیز از آن بگیرد و خفگیِ راهبردی را به رژیم صهیونیستی تحمیل کند.
رژیم اشغالگر قدس به تازگی و در جدیدترین اقدام تروریستی خود، با حمله به منطقه “المزه” دمشق، موجب به شهادت رسیدن 5 نفر از مستشاران نظامی سپاه و مدافعان حرم در سوریه شده است. بر اساس اطلاعیه رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در حمله جنگنده های رژیم اشغالگر قدس به دمشق، آقایان حجت الله امیدوار(معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه) به همراه علی آقا آزاده، حسین محمدی، سعید کریمی و محمد امین صمدی، به فیض شهادت نائل شده اند.
بلافاصله پس از انجام این اقدام تروریستی صهیونیست ها که شاهدان عینی آن را حمله ای شدید ارزیابی کردند، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای منطقه ای و بین المللی، اقدام به تحلیل و تفسیر این رویداد و تبعات و پیامدهای آن کرده اند.
اقدام صهیونیست ها در ترور مستشاران نظامی عالی رتبه کشورمان از سپاه قدس در خاک سوریه را بایستی جلوه ای عینی از تلاش های رژیم اسرائیل جهت گسترده کردن دامنه جنگ غزه به حساب آورد. طرح و نقشه ای که صهیونیست ها به شدت مایل به اجرای آن هستند و اساسا در همین فضا است که اندکی امکان تنفس در بحبوحه موجی از بحران هایی که آن ها را احاطه کرده اند، پیدا می کنند.
پیش از این نیز صهیونیست ها در قالب ترور شهید سید رضی موسوی، رویکرد مشابهی را دنبال کردند و انتظار می رود آن ها همچنان به این روند ادامه دهند. این موضوع زمانی بیش از پیش جلوه های عینی خود را به نمایش می گذارد که توجه داشته باشیم هم تحلیلگران و مقام های ارشد سیاسی و نظامی اسبق و حتی کنونی رژیم اشغالگر قدس، و هم جریان های رسانه ای بین المللی و کارشناسان مختلف و متعدد در حوزه روابط بینالملل، به صراحت تاکید می کنند که کارزار نظامی صهیونیست ها در نوار غزه به بنبست خورده است.
از این رو، اسرائیل راهی ندارد جز اینکه بحران های جاری خود را به خارج صادر کند. در مدت اخیر نیز از رهگذر ترور مقام های برجسته محور مقاومت چه در جنبش حماس، چه حزب الله و چه سپاه قدس، به دنبال دستاوردسازی برای خود بوده است. البته که صهیونیست اکنون با عِلم به اینکه ایران بنا ندارد تا در پازل طراحیشده و مطلوب آن ها بازی کند نیز اقدامات تروریستی خود را علیه کشورمان تشدید کرده اند.
واقعیت کنونی اسرائیل این است که کابینه نتانیاهو دیر یا زود با انفجار بحران ها علیه خود در عمق اراضی اشغالی رو به رو خواهد شد و اگر اقدامی انجام ندهد، بحران سیاسی صهیونیست ها بیش از پیش عمیقتر خواهد شد. مسائلی که همه و همه حامل تهدیدات وجودی علیه اسرائیل هستند. از این رو، گسترده شدن دامنه جنگ غزه و ورود جدی ترِ بازیگرانی نظیر آمریکا به این کارزار می تواند فضای تنفسی مساعدی را برای اشغالگران صهیونیست ایجاد کندو
در عین حال اسرائیل با ترور فرماندهان ارشد محور مقاومت نیز تا حدی سعی دارد چالش های ایجاد شده برای خود در حوزه اطلاعاتی-امنیتی را کاهش دهد و به نوعی آبروی از دست رفته خود را نزد افکار عمومی اراضی اشغالی و جهان بازیابد.
دیگر اینکه به نظر می رسد با تطویل فضای تنش و بحران در منطقه، رژیم اشغالگر قدس همچنان دستورکارهای خود در ترور چهره های برجسته محور مقاومت را ادامه دهد. از این رو، تعریف یک راهکار عملیاتی برای فلج کردن ماشین و جوخه ترور رژیم اشغالگر قدس یا پرهزینه کردن آن در عینِ نزدیک نشدن به طرح و نقشه های صهیونیست ها جهت ایجاد یک جنگ بزرگتر در منطقه، بایستی به محور اصلی کنشگری های اتاق های فکر و عملیات محور مقاومت در منطقه تبدیل شود.
حوزه ای که در صورت اندیشیده شدن تدابیر موثر در قالب آن، می تواند اندک فضای تنفس رژیم اشغالگر را نیز از آن بگیرد و خفگیِ راهبردی را به رژیم صهیونیستی تحمیل کند. این معادله تداعی کننده یک حوزه کاری دقیق و البته حساس است که پیچیدگی های خاص خود را دارد و باید به نحوی جدی برای آن فکر و تامل کرد.
نباید از یاد ببریم که روند تحولات جاری منطقه ای و اصرار اسرائیل و محور غربی بر تداوم تنش در منطقه، از آینده ای مبهم خبر می دهد که در برابر آن، کنش فعال، سرنوشت محتومِ کشورمان است. کنشی که می تواند تا حد زیادی تامین کننده منافع ملی و ارتقا بنیان های امنیت ملی کشورمان باشد.