خلاصه تحلیل:
-
چتمهوس، رسانه ی بریتانیایی در این تحلیل به تاثیرات جنگ غزه بر نظم بینالمللی پرداخته و نقش سازمانهای بینالمللی در روند این جنگ را مورد توجه قرار دادهاست.
-
تحلیلگر چتمهوس علت شکلگیری دیوان بینالمللی دادگستری را جلوگیری از درگیری معرفی میکند و آن را یکی از عوامل شکلگیری نظم بینالمللی میداند. نظمی که به نوعی برپایه قوانین استوار بود، اما جنگ غزه به یکباره آن را متزلزل کرد.
-
این تحلیلگر اشاره میکند که، این نظم مبتنی بر قانون توسط همانهایی که آن را شکل دادهاند درحال تضعیف است. زیرا در این وضعیت باید جلوی درگیری را بگیرد و به درخواست فلطسینیان گوش کند اما تا به امروز دست از حمایت اسرائیل برنداشته و این شرایط لحظات تعیین کنندهای را برای این سازمان ایجاد کردهاست.
-
در ادامه اشاره میکند که غرب و آمریکا با این سازمان بینالمللی عجین شدهاند و از طریق آن به کارهای خود مشروعیت میبخشند.
-
درگیری اسرائیل و فلسطین تضادهای ذاتی در موضع غرب به عنوان ضامن نظم بین المللی را آشکار کردهاست.
-
در ادامه با اشاره به فجایع انسانی در حال وقوع در غزه، تاکید میکند که آمریکا با وجود این وقایع همچنان از منافع اسرائیل حمایت میکند، در صورتی که اگر به وضعیت ایجاد شده در غزه اعتراض کند احتمال توقف این جنگ را بسیار بالا میبرد.
-
از طرفی آمریکا روز به روز تلاش میکند که روابط کشورهای منطقه را با اسرائیل عادی کند اما دولت های منطقه نمی توانند در کنار اسرائیل (حداقل به صورت علنی)بایستند زیرا مردم خودشان از حامیان سرسخت فلسطین هستند. بنابراین آن ها با اشاره به تناقضات آشکار بین سیاست آمریکا در اوکراین و فلسطین، در حال کاهش فشارهای آمریکا هستند.
-
این رسانه بریتانیایی بر این باور است که با این سیستم حقوقی تحت سلطه امکان دستیابی به یک راهحل برای مناقشه اسرائیل و فلسطین بسیار دور از ذهن است در عوض پیشنهاد میکند که برای دستیابی به تغییرات اساسی و راهحلی عملیتر، باید از ارتدوکس نظم بینالمللی مبتنی بر قواعدعبور کرد.
-
چتم هوس راهحل عملی خود را در یک فشار پایین به بالا از طریق مردم منطقه سامان میدهد و اضافه میکند که؛ «این امر تنها از طریق درخواست های رو به رشد برای عدالت از سوی مردم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، جنوب جهانی، و شمال جهانی که دولت هایشان قصد دارند از نظم مبتنی بر قوانین دفاع کنند، حاصل خواهد شد.»
چتمهوس؛ از آنجا که دیوان بین المللی دادگستری صلاحیت اولیه خود را برای تحقیق درباره اسرائیل به خاطر انجام نسل کشی در غزه به رسمیت می شناسد، به اصطلاح “نظم بین المللی مبتنی بر قوانین” نیز محاکمه می شود.
این مجموعه جهانی از قواعد، توسط فاتحان جنگ جهانی دوم برای مدیریت روابط بین دولت ها بر اساس اصول مشترک حقوق بشر و حقوق بین الملل ایجاد شد. هدف این بود که از درگیری جلوگیری شود و اطمینان حاصل شود که وحشت هولوکاست در اروپا یا هر چیز دیگری دیگر هرگز تکرار نخواهد شد. بسیاری در دوران تک قطبی ایالات متحده که پس از جنگ سرد، امید بیشتری به این نظم داشتند.
اما با بمباران نظامی اسراییل به غزه، این نظم شاید با ترسناک ترین و سرسخت ترین چالش خود مواجه است – برداشت جهانی از ریاکاری.
نظم بین المللی مبتنی بر قوانین، امروز توسط همان کشورهایی که این سیستم را ایجاد کردند، تضعیف می شوند. در همین حال، فلسطینی ها و حامیان آن ها کسانی هستند که به این موسسات فشار می آورند تا استانداردهای دوگانه متحدان اسرائیل را مطرح کنند و آن ها را مسئول بدانند. این به لحظه ای تعیین کننده برای آینده توافق بین المللی کنونی تبدیل شده است.
نظم بین المللی مبتنی بر آمریکای تک قطبی
نظم بین المللی امروز چند دهه است که با طرح جهانی تعامل و قدرت غرب عجین شده است. مداخلات نظامی، مانند آنچه در عراق در سال ۲۰۰۳ رخ داد، یا اخیرا دفاع از اوکراین در برابر تهاجم همه جانبه روسیه در سال ۲۰۲۲، ناشی از محاسبات واقع بینانه بود،
اما از طریق دفاع از حقوق بشر، دموکراسی و قوانین بین المللی مشروعیت یافت.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، در اوج تک قطبی بودن ایالات متحده، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش با لحنی شرم آور گفت:” یا شما با ما هستید، یا با تروریست ها هستید.” بنابراین جهان به دو بخش “خوب” و “بد” تقسیم شد که نشان دهنده بنای ایدئولوژیکی بود که از طریق آن قدرت نظامی و اقتصادی ایالات متحده و گسترش آن توجیه می شد.
شکاف ها و تناقض ها برای نظم مبتنی بر قوانین تازگی ندارند. در آستانه حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، دولت بوش با خودداری از تسلیم شدن در برابر تصمیم گیری های آمریکا، سازمان ملل را به حاشیه راند. اقدامات آمریکا در به اصطلاح “جنگ علیه تروریسم” نیز در تضاد با ارزش های ادعایی این کشور است که با افشای آزار و شکنجه زندانیان در ابوغریب و خلیج گوانتانامو نشان داده شده است. با این حال، ایالات متحده همواره با توسل به نظم مبتنی بر قوانین، قدرت ایدئولوژیک خود را حفظ کرده و به نمایش گذاشته است.
واکنش غرب در اوکراین نمونه روشنی از این موضوع است. آمریکا، انگلیس و اتحادیه اروپا قوانین، نهادها و هنجارهای جهانی را برای مقاومت در برابر تجاوز روسیه بسیج کردند. برای مثال هیلاری کلینتون هشدار داد “اگر رهبران روسیه ترجیح می دهند به ارتکاب جنایات جنگی متهم نشوند، باید بمباران بیمارستان ها را متوقف کنند”. روسیه ادعا کرد که این بیمارستان ها توسط گردان آزوف و دیگر تندروها برای اهداف نظامی مورد استفاده قرار گرفته اند.
با این حال، قدرت های غربی در تنگنا بودند و اصرار داشتند که در دفاع از دموکراسی، حقوق بشر و هنجارها و نهاده ای نظم مبتنی بر قوانین ایستاده اند. این امر به آن ها اجازه داد تا حمایت عمومی گسترده ای از اوکراین و مردم اوکراین به عمل آورند.
کاهش نفوذ و مشروعیت آمریکا
درگیری اسرائیل و فلسطین تضادهای ذاتی در موضع غرب به عنوان ضامن نظم بین المللی را آشکار می کند.
از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که ۱۲۰۰ کشته و ۲۴۰ گروگان گرفت، عملیات هوایی و زمینی اسرائیل باعث کشته شدن بیش از ۲۵ هزار فلسطینی از جمله ۱۰ هزار کودک شده است. تخمین زده می شود که ۸ هزار فلسطینی مفقود شده اند که احتمالا زیر آوار کشته شده اند. براساس گزارش سازمان ملل، اسرائیل “سیستم غذایی غزه را نابود می کند و از غذا به عنوان سلاح استفاده می کند” که خطر قحطی گسترده را در پی دارد.
اما دولت های آمریکا و انگلیس که به حق اسرائیل برای دفاع از خود و طبقه بندی حماس به عنوان یک سازمان تروریستی اعتقاد دارند، اکنون در زمره معدود کشورهایی هستند که از درخواست آتش بس در سازمان ملل سر باز می زنند؛ رویدادی که می تواند حمله اسرائیل به غزه را متوقف کند.
در عوض آن ها به تامین سلاح و بودجه برای اسرائیل ادامه می دهند
حتی زمانی که اسرائیل بیمارستان های غزه را بمباران و محاصره می کند، حملاتی که سازمان های حقوق بشر و روزنامه نگاران مدعی نقض قوانین بین المللی هستند. اسرائیل ادعا می کند که این بیمارستان ها توسط حماس برای اهداف نظامی مورد استفاده قرار گرفته اند.
در همین حال در واشنگتن، دولت بایدن در تلاش است تا از ترکیبی از مشوق های دیپلماتیک، اقتصادی و اجباری برای وادار کردن کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به عادی سازی روابط با اسرائیل استفاده کند.
دولت های منطقه نمی توانند در کنار اسرائیل (حداقل به صورت علنی)بایستند زیرا مردم خودشان از حامیان سرسخت فلسطین هستند. بنابراین آن ها با اشاره به تناقضات آشکار بین سیاست آمریکا در اوکراین و فلسطین، در حال کاهش فشارهای آمریکا هستند. زمان بندی هر دو درگیری، تنها با چند سال فاصله، تشخیص استاندارد دوگانه را برای بسیاری از مردم منطقه آسان تر می کند.
درخواست های جهانی برای عدالت روز به روز بیشتر می شود. درخواستهای حقوقی، نهادی و حتی اخلاقی که نظم مبتنی بر قواعد بینالمللی را تشکیل میدهند، برای تضمین راهحلی پایدار برای مناقشه اسرائیل و فلسطین نامناسب هستند.
درعوض، دستیابی به تغییرات اساسی و راهحلی عملیتر، مستلزم عبور از ارتدوکسی نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد و هموار کردن زمین بازی است.
این امر تنها از طریق درخواست های رو به رشد برای عدالت از سوی مردم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، جنوب جهانی، و شمال جهانی که دولت هایشان قصد دارند از نظم مبتنی بر قوانین دفاع کنند، حاصل خواهد شد.
بدون این فشار از سوی مردم، هیچ دولتی – منطقه ای یا بین المللی – به دنبال ایجاد یک راه حل پایدارتر نخواهد بود.
نسل های جوان تر به ویژه ناامید شده اند، خشم آن ها با فیلم های پربیننده تشدید می شود، از جمله آن هایی که سربازان اسرائیلی را در حال آواز خواندن و رقصیدن در میان ویرانی غزه نشان می دهند. ارتش اسرائیل می گوید آن موارد مجزاست و در حال تحقیق در این مورد هستند.
حمایت مردمی برای آتش بس، حتی در کشورهایی که از اسرائیل حمایت می کنند، وجود دارد.
در بریتانیا، نظرسنجی انجام شده توسط یوگاو نشان داد که ۷۱ درصد از پاسخ دهندگان معتقدند که دولت آن ها قطعا یا احتمالا باید به آتش بس در سازمان ملل رای می داد.
با افزایش حمایت های مردمی جهانی از برابری حقوق فلسطینیان با اسرائیلی ها، رهبران غربی با چشم انداز پیامدهای خارجی و داخلی بیشتر برای حمایت از اسرائیل از جمله در صندوق رای مواجه هستند و قرار است امسال انتخابات در آمریکا و انگلیس برگزار شود.
برای نسل ها، نظم بین المللی مبتنی بر قوانین در برخورد عادلانه با مهم ترین و طولانی مدت ترین مناقشه خاورمیانه به شدت ناکافی بوده است.
اگر این رژیم بار دیگر علنا شکست بخورد و ثابت کند که نمی تواند به خونریزی های بی سابقه در غزه پایان دهد، ایمان مردم جهان به نهادهایی که برای خدمت به این رژیم ساخته شده اند را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد و احتمالا به نابودی کامل آن کمک خواهد کرد. رهبران غربی باید در مورد این لحظه تاریخی و آنچه ممکن است در آینده رخ دهد، بسیار سخت فکر کنند.
منبع: چتم هوس
ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل