خلاصه تحلیل:
-
ورد پولیتیک ریویو، یک اندیشکده مستقل آمریکایی به بررسی رابطه چین و اسرائیل در طول تاریخ پرداخته و سپس تغییرات استراتژیک روابط چین و اسرائیل را پس از آغاز جنگ غزه مورد توجه قراردادهاست.
-
بر اساس اشارات این تحلیل، چین از ابتدا از آرمان فلسطین حمایت کرده و شهرکسازیهای اسرائیل محکوم کردهاست با این حال اما روابط اقتصادی قابلتوجهی با اسرائیل داشتهاست. اما پس از 7 اکتبر چین حمله حماس به اراضی اشغالی را محکوم نکرد و پس شروع حملات اسرائیل به غزه این حملات را فراتر از دفاع از خود خواند و آمریکا را مسول این فجایع دانست.
-
راهحل چینیها همواره شکلگیری دولت مستقل فلسطین بودهاست.
-
این رسانه آمریکایی بر این باور است که، واکنش اخیر چین به فجایع غزه متاثر از سیاستهای برنامهریزی شده برای اثرگذاری بر افکارعمومی کشورهای خاورمیانه است زیرا این کشور مدتهاست در تلاش است تا خود را به عنوان یک الگو توسعهای به خاورمیانه معرفی کند.
-
ورد پولیتیک اشاره میکند که تا پیش از این چین هیچگاه به این صراحت اسرائیل را مورد انتقاد قرار نداده بود و علاوه بر بحث تاثیر بر افکار عمومی، دلیل مهم دیگری را فروپاشی روابط تجاری در حوزه فناوری میان دوکشور معرفی میکند.
-
از آنجا که چین امکان تبادل اطلاعات در حوزه فناوری را با آمریکا و اکثر کشورهای اروپایی نداشت، اسرائیل یکی از بهترین انتخابها برای این تبادل اطلاعات محسوب میشد، زیرا اسرائیل علاوهبر اینکه روابط نزدیکی با اروپا و آمریکا داشت، اکثر تحقیقات خود در این حوزه را نیز در پروژههای مشترک با این کشورها انجام میداد.
-
اما روابط بخش فن آوری اسرائیل با همتایان غربی خود و به ویژه آمریکا، در نهایت موانعی را در هم کاری فن آوری چین و اسرائیل ایجاد کرد. تاریخچه ای بسیار طولانی از کش مکش آمریکا و اسرائیل بر سر فروش فن آوری های آمریکایی به چین وجود دارد که شامل فن آوری و دانش فنی ایالات متحده می شود. محدویتهایی که ایالات متحده برای رابطه اسرائیل و چین ایجاد کرد باعث این روابط اقتصادی در حوزه فناوری روزبه روز تضعیف شود.
-
محدودیتهای آمریکا به روابط اقتصادی در حوزه فناوری محدود نشد بلکه پروژههای زیرساختی مشترک چین و اسرائیل را هم تحت الشعاع قرار داد. به بیانی دیگر عملا اسرائیل خود را میان شریک اصلی و یک قدرت درحال رشد گرفتار کردهاست.
-
این اندیشکده آمریکایی، این شرایط را شکستی برای اسرائیل ارزیابی میکند و بر این باور است که رشد چین در حوزه فناوری باعث شده که رابطه اقتصادی با اسرائیل چندان اهمیتی برایش نداشته باشد و اساسا همین هم باعث بروز چنان واکنشی از جانب چین نسبت به جنگ غزه بودهاست. و این گرایش چین به حمایت از فلسطین قطعا اسرائیل را به خطر خواهد انداخت.
ورد پولیتک ریویو؛ از زمان آغاز جنگ غزه بین اسرائیل و حماس، چین موضعی تا حدی شگفت انگیز اتخاذ کرده است. پکن از لحاظ تاریخی از آرمان فلسطین حمایت کرده است اما از زمان برقراری روابط دیپلماتیک دو کشور در سال 1992، روابط قابل توجهی با اسرائیل حفظ کرده است. در طول سال ها، چین شهرک سازی اسرائیل در اراضی اشغالی فلسطین را محکوم کرده و حتی تلاش کرده تا شهروندان خود را از مشارکت در این فعالیت ها منع کند با این وجود، روابط اقتصادی قابل توجهی با اسرائیل داشته است.
با این حال، پس از حمله حماس در ۷ اکتبر، واکنش چین برخی ناظران را، چه در اسرائیل و چه در خارج از آن، شگفت زده کرد.
برای شروع، پکن از محکوم کردن صریح حماس که رسما آن را به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین نکرده است، خودداری کرد.
و یک هفته پس از این حمله، در زمانی که حامیان اسرائیل در غرب هنوز از عملیات نظامی خود در غزه حمایت می کردند، مقامات چینی اعلام کردند که حملات هوایی اسرائیل “فراتر از دفاع از خود” رفته و آن ها را به عنوان “مجازات جمعی” محکوم کردند،
در حالی که رسانه های چینی آمریکا را مسئول این درگیری دانستند. در هفته های پس از آن، مقامات پکن همواره از تشکیل کشور فلسطین به عنوان تنها راه حل پایدار برای مناقشه اسرائیل و فلسطین یاد می کردند.
اسرائیل با ابراز “ناامیدی عمیق” از پاسخ چین و اعتراض به اصرار چین بر نیاز به راه حل دو کشوری در شرایط کنونی واکنش نشان داد.
برای توضیح موضع چین، بسیاری از ناظران استدلال کرده اند که پکن صرفاً به دنبال جلب توجه مخاطبان در جنوب جهانی است، جایی که درک عمومی از درگیری عمدتاً به نفع آرمان فلسطین است. بدون شک حقیقتی در آن وجود دارد.
پکن مدتهاست که تلاش میکند خود را به عنوان یک الگوی توسعه و رهبر ژئوپلیتیکی کشورهای جنوب جهانی قرار دهد. اما، در راستای رویکرد سیاست خارجی عملگرایانه چین در قبال خاورمیانه، همکاری چین و اسرائیل در گذشته بدون توجه به نگرانی پکن برای فلسطینیها به تعمیق ادامه داده است.
و پکن هرگز حملات نظامی قبلی اسرائیل در غزه یا جنوب لبنان را به این شدت محکوم نکرده است.
بنابراین، چه چیزی باعث تغییر چین در مورد درگیری فعلی می شود؟
یکی از عوامل نادیده گرفته شده، فروپاشی نسبی ستون اصلی روابط چین و اسرائیل از قبل از برقراری روابط دیپلماتیک است: تجارت در فناوری، و به ویژه در فناوری نظامی.
چین و اسرائیل: یک رابطه تکنولوژیکی
چین از مدت ها پیش سخت افزارهای نظامی پیشرفته اسرائیل را خریداری کرده و در بخش فن آوری اسرائیل از جمله خرید شرکت های اسرائیلی سرمایه گذاری کرده است. در واقع، کارشناسان اسرائیلی ادعا کرده اند که درخواست اسرائیل از چین به عنوان یک شریک، به دلیل علاقه پکن به بخش فن آوری اسرائیل، کم نبوده است و یورام اورون در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد که “روابط بین اسرائیل و چین همواره عنصر اصلی و ثابت روابط آن ها بوده است”.
براساس مطالعه شرکت رند، بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸، شرکت های چینی سرمایه گذاران پرکاری در بخش فن آوری اسرائیل بودند، هم در مجموع مبلغ سرمایه گذاری شده – ۵.۹ میلیارد دلار – و هم در تعداد معاملات انجام شده. این سرمایه گذاران شامل شرکت های چینی متهم به داشتن وابستگی های عمیق با دولت و ارتش چین از جمله هواوی و ZTE بودند. این مطالعه تصدیق می کند که یک عامل کلیدی که سرمایه گذاری چین را هدایت می کند این است که در آن زمان، اسرائیل عملا هیچ یک از رژیم های نظارتی برای سرمایه گذاری فن آوری را که همتایان غربی آن قبلا ایجاد کرده بودند، نداشت.
به عنوان مثال، در ایالات متحده، کمیته سرمایه گذاری های خارجی در ایالات متحده یا CFIUS، وظیفه تایید سرمایه گذاری های انجام شده در ایالات متحده را دارد تا مطمئن شود که آن ها نگرانی امنیت ملی ایجاد نمی کنند. به عنوان بخشی از وظایف خود، بر این موضوع نظارت می کند که آیا سرمایه گذاری خارجی در شرکت های حساس تکنولوژیکی ایالات متحده ممکن است به بازیگران مخالف ایالات متحده قدرت دهد یا خیر.
بخش فن آوری اسرائیل به شدت در دنیای فن آوری غرب ادغام شده است. شرکت های اسرائیلی با همتایان آمریکایی و اروپایی خود هم کاری می کنند، سرمایه گذاری و فن آوری را از آن ها دریافت می کنند و تحقیقات مشترک را با هم انجام می دهند.
از دهه ۱۹۶۰، شرکت های آمریکایی و اروپایی شروع به تاسیس دفاتر تحقیقاتی در اسرائیل کردند و صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر آمریکایی دفاتری در اسرائیل دارند که سرمایه گذاری و تخصص مدیریتی را به بخش فن آوری این کشور تزریق می کنند. این روابط گسترده برای سرمایه گذاران چینی که با شک و تردید به مراکز فن آوری غربی و دولت های آن ها نگاه می کردند، بسیار جذاب بود. به گفته یکی از محققان، شرکت های چینی هنوز به “تکنولوژی های به سبک غربی” علاقه مند هستند و در بحبوحه تنش های فزاینده با غرب،
“تنها گزینه اسرائیل است”.
اما روابط بخش فن آوری اسرائیل با همتایان غربی خود و به ویژه آمریکا، در نهایت موانعی را در هم کاری فن آوری چین و اسرائیل ایجاد کرد. تاریخچه ای بسیار طولانی از کش مکش آمریکا و اسرائیل بر سر فروش فن آوری های آمریکایی به چین وجود دارد که شامل فن آوری و دانش فنی ایالات متحده می شود و دو قسمت آن به عنوان مثال های بسیار گویا عمل می کنند.
در سال ۱۹۹۹، فروش برنامه ریزی شده هواپیمای هشدار اولیه فالکون اسرائیل به چین تحت فشار شدید واشنگتن از هم پاشید. و در سال ۲۰۰۴، پس از اینکه چین هواپیماهای بدون سرنشین هارپی ساخت اسرائیل را برای ارتقا به اسرائیل بازگرداند، پنتاگون خواستار توقیف آن ها شد. در نهایت، اسرائیل آن ها را به چین بازگرداند، اما بدون ارتقا، و باعث نارضایتی واشنگتن و پکن شد. در هر دو مورد، انتقادات ایالات متحده و فشارهای دیپلماتیک ناشی از این واقعیت بود که اسرائیل فن آوری را به چین صادر می کرد که یا در آمریکا توسعه یافته بود یا فن آوری ایالات متحده را به شدت در توسعه خود گنجانده بود.
این اختلافات در سال های اخیر و با بالا گرفتن تنش های چین و آمریکا و تعریف فناوری هایی به صورت نظامی یا استفاده دوگانه بسیار پیچیده تر شد، به ویژه با گسترش فناوری های در حال توسعه – مانند هوش مصنوعی – که قرار دادن آن ها در چارچوب آن دسته بندی سنتی دشوار است.
در نتیجه، ایالات متحده به شدت به اسرائیل تکیه کرد تا حفاظت های بیشتری در برابر دخالت شرکت های چینی در بخش فن آوری خود ایجاد کند. حتی پس از اینکه اسرائیل در سال ۲۰۱۹ یک رژیم سرمایه گذاری داخلی را نصب کرد، مقامات آمریکایی آن را ناکارآمد می دانستند.
در میان هر دو دولت ترامپ و بایدن، واشنگتن همچنان بر نیاز به بررسی بیشتر و اشتراک گذاری اطلاعات در مورد دخالت چین در بخش فن آوری اسرائیل تاکید می کند و پکن را به این نتیجه می رساند که هر حرکتی از سوی اسرائیل برای همسو کردن خود با محدودیت های صادرات فن آوری و سرمایه گذاری آمریکا “نقطه آزمون مهمی” برای روابط چین و اسرائیل خواهد بود
وقتی اسرائیل جلو رفت و تشدید چنین کنترل هایی را تصویب کرد، چین به طور قابل فهمی ناراضی بود. درنهایت، به نظر می رسد سال ۲۰۱۸ نقطه اوج هم کاری فن آوری چین و اسرائیل بوده است. از آن زمان، مشارکت چینی ها به طور چشمگیری کاهش یافته است.
اسرائیل: بین آمریکا و چین اختلاف است
تلاش های آمریکا برای اعمال محدودیت در روابط چین و اسرائیل محدود به بخش فن آوری نبود.
آنها همچنین اسرائیل را تحت فشار قرار دادند تا از پی گیری معاملات با چین در پروژه های زیرساختی و نمک زدایی عقب نشینی کند. اسرائیل خود را بین شریک اصلی خود و یک قدرت رو به رشد گرفتار کرد. اما از آنجایی که آمریکا نه تنها کمک کننده اصلی به اسرائیل است، الویت جدیتری هم برای اسرائیل دارد.
در مقابل، تشدید تنش های غرب با چین و رشد فن آوری داخلی چین، این شکست را تقریبا اجتناب ناپذیر کرد. اکنون با عقب نشینی اسرائیل از تعامل با چین، به ویژه در حوزه فن آوری، جذابیت کلیدی همکاری چین و اسرائیل برای پکن از بین رفته و تاثیر آن در واکنش چین به جنگ جاری در غزه به نمایش گذاشته شده است.
تنها زمان می تواند بگوید که آیا این یک تغییر بلند مدت معنادار برای پکن است یا خیر. اما از آنجا که چین در حال حاضر به دنبال نقش دیپلماتیک بیشتری در جهان به ویژه در خاورمیانه است،
گرایش بیشتر آن به طرفداری از فلسطین قطعا اسرائیل را به دردسر خواهد انداخت.
https://www.worldpoliticsreview.com/china-palestine-israel-relations/
منبع: ورد پولیتیک ریویو
ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل