مخالفت روسیه با حملات آمریکا علیه حوثی ها مبهم است

خلاصه تحلیل:

1. موسسه کارنگی، اندیشکده امور بین‌الملل آمریکا این تحلیل خود را به واکنش روسیه نسبت به حمله آمریکا به حوثی‌های یمن اختصاص داده‌است.
2. تحلیلگر کارنگی براین باوراست که باوجود اعتراضات جدی روس‌ها نسبت به حملات آمریکایی‌ها به حوثی‌ها در دریای سرخ بنظر می‌رسد آن‌ها خواهان بازگشت نظم توسط آمریکا بر دریای سرخ هستند تا از این طریق بتوانند از کانال سوئز برای ترانزیت نفت خود به هند استفاده کند.
3. روابط آمریکا و روسیه از مدت ها پیش به یک بازی مجموع صفر تبدیل شده و این یعنی هر حرکتی از سوی واشنگتن به طور خودکار از سوی مسکو محکوم می شود.
4. از طرفی تحلیلگر کارنگی علت واکنش روسیه نسبت به این حملات را جلب توجه روس‌ها برای کشورهای جنوب جهانی می‌داند. و همچنین تاکید می‌کند که هدف روسیه از این واکنش‌ها تخریب هژمونی آمریکا است.
5. کارنگی اشاره می‌کند که با وجود غیرعادی شدن وضعیت دریای سرخ، روسیه راه جایگزین کریدور شمال به جنوب که از ایران میگذرد را مورد توجه قرارداده و آن را یک زیرساخت جدید لجستیکی برای اوراسیا خوانده‌است. با این حال به این نکته مهم که این هدف در بلندمدت قابل اجراست هم اشاره می‌کند.
6. در ادامه این اندیشکده به فرصت‌هایی که روسیه می‌توانست جلوی حمله نظامی آمریکا به یمن را بگیرد اشاره می‌کند و تاکید می‌کند که روسیه از این فرصت‌ها استفاده نکرد چون؛ «واقعیت این است که مسکو نگران منافع اقتصادی خود در دریای سرخ است.»
7. کارنگی در ادامه به رابطه اقتصادی روسیه و حوثی‌ها می‌پردازد و در این خصوص می‌گوید: «در حال حاضر، خطرات صادرات نفت مسکو از حوثی ها به حداقل رسیده است. در واقع، روسیه تنها کشوری است که میزان نفت ارسالی خود از طریق دریای سرخ را در بحبوحه رویارویی نظامی جاری کاهش نداده است. این احتمال وجود دارد که مبارزان حوثی عمدا از هدف قرار دادن کشتی های روسی اجتناب کنند.»
8. این اندیشکده آمریکایی نتیجه‌گیری تحلیل خود را اینگونه سامان می‌دهد که؛ « واضح به نظر می رسد که روسیه از شعله ور شدن آتش در دریای سرخ سود چندانی نمی برد. به همین دلیل، احتمالا از تلاش های واشنگتن برای حل مشکل حملات حوثی ها در مسکو استقبال خواهد شد.»

کارنگی؛ قابل پیش بینی بود که روسیه به شدت از حملات ایالات متحده و بریتانیا علیه شبه نظامیان حوثی یمن که به کشتی‌های عبوری از دریای سرخ حمله می کنند، انتقاد کرده است.

با این حال، در واقعیت، احتمالاً مسکو به هیچ وجه مخالف برقراری نظم واشنگتن در دریای سرخ و تضمین استفاده مداوم واشنگتن از کانال سوئز نیست:

: مسیر مهم ترانزیت نفت روسیه به هند.
مقامات روسیه با عصبانیت به خبر حملات آمریکا و انگلیس به حوثی ها واکنش نشان دادند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفت که این اقدامات “غیرقانونی” هستند؛ ویاچسلاو ولودین، سخنگوی دومای دولتی از جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا خواست تا با اقدامات مجرمانه روبرو شود و وزارت خارجه خواستار نشست فوری شورای امنیت سازمان ملل شد.
در واقع، تصور اینکه مسکو به هر شکل دیگری واکنش نشان دهد، دشوار است.

روابط آمریکا و روسیه از مدت ها پیش به یک بازی مجموع صفر تبدیل شده و این یعنی هر حرکتی از سوی واشنگتن به طور خودکار از سوی مسکو محکوم می شود.

علاوه بر این، کرملین از هر فرصتی برای دو برابر کردن لفاظی های ضد استعماری خود استفاده می کند که امیدوار است به آن در جلب حمایت جنوب جهانی کمک کند.
دست کم در ملا عام، مقامات روسی ادعا می کنند که رویارویی در دریای سرخ از نظر اقتصادی برای آن سودمند است. صادرات و واردات روسیه عمدتا از طریق بنادر خاور دور و ارتباط راه آهن با چین صورت می گیرد. بیش از ۱۰ درصد تجارت خارجی این کشور از کانال سوئز عبور نمی کند و در هر صورت این مساله تاکنون تحت تاثیر قرار نگرفته است.

پوتین مدعی شد که بن بست دریای سرخ می تواند شرکت های کشتیرانی را به تغییر مسیر دریای شمال که در امتداد سواحل قطب شمال روسیه قرار دارد، ترغیب کند. مسکو همچنین از این فرصت برای ترویج یک مسیر تجاری جایگزین دیگر استفاده کرده است: کریدور حمل و نقل شمال – جنوب که روسیه را از طریق ایران به اقیانوس هند متصل می کند. به گفته لئونید اسلوتسکی، سیاست مدار ملی گرا، این مسیر می تواند “یک زیرساخت لجستیک جدید برای اوراسیا” باشد.

به عبارت دیگر، به نظر می رسد که لفاظی های مسکو به گونه ای طراحی شده است که وقایع دریای سرخ را به عنوان مثالی دیگر از چگونگی بهره مندی آن از شکست هژمونی آمریکا در نظر بگیرد. با این حال، اقدامات روسیه بسیار آشکارتر است.

مسکو با وجود داشتن قدرتی برای این کار، هیچ کاری برای جلوگیری از اقدام نظامی آمریکا انجام نداده است.

واشنگتن در ۱۸ دسامبر سال گذشته ائتلافی را علیه حوثی ها تشکیل داد. حتی پیش از حملات به خود یمن، این ائتلاف سه کشتی حوثی را غرق کرده و ده ها هواپیمای بدون سرنشین و راکت را هدف قرار داده بود.
در ۱۱ ژانویه، واشنگتن قطعنامه ۲۷۲۲ سازمان ملل را به عنوان مبنای قانونی حملات به زیرساخت های حوثی ها مطرح کرد. روسیه این قطعنامه را که پس از آن تصویب شد وتو نکرد و آمریکا و انگلیس روز بعد اولین حملات خود را به یمن انجام دادند.
شاید به ناچار، روسیه ادعا کرد که این قطعنامه حکم اقدام نظامی نیست. با این حال باورش سخت است که روسیه این نتیجه را حدس نزده باشد. از بحث های مربوط به این قطعنامه مشخص بود که اقدام نظامی بسیار مهم است.
با اظهارات مقامات این کشور در سازمان ملل که از حوثی ها انتقاد می کردند، بیش از پیش بر موضع روسیه سایه افکنده است. از جمله محکومیت حوثی ها و درخواست برای “ترانزیت دریایی آزاد و امن در منطقه”.پسکوف، سخنگوی پوتین گفت که روسیه “بارها از حوثی ها خواسته است که از چنین اقداماتی خودداری کنند و آن ها را اشتباه می داند”.

واقعیت این است که مسکو نگران منافع اقتصادی خود در دریای سرخ است.

البته، این استدلال که بحران کنونی می تواند علاقه به مسیر دریای شمالی و کریدور حمل و نقل شمال – جنوب را تحریک کند، حقیقت دارد، اما این تنها در بلند مدت اتفاق خواهد افتاد. هیچ تفاوت فوری در حجم بار ارسالی از طریق این مسیرها وجود نداشته است.
با این حال، روسیه از بسته شدن کانال سوئز رنج خواهد برد. بیشتر نفت صادراتی روسیه به هند – که در حال حاضر بزرگ ترین وارد کننده هیدروکربن های روسی است – از طریق این کانال ارسال می شود. این میزان به ۳ میلیون بشکه نفت در روز می رسد که حدود یک سوم صادرات نفت خام روسیه است.
اگر کانال سوئز بسته می شد، روسیه مجبور می شد تانکرهای خود را به سراسر آفریقا بفرستد تا به هند برسد. ناوگان تانکرهای این کشور به اندازه کافی بزرگ نیست که بتواند حجم صادرات فعلی را حفظ کند و اگر چنین اتفاقی بیفتد، تامین بیشتر آن کار سختی نخواهد بود: تقاضای تانکر در چنین سناریویی بسیار بالا خواهد بود، زیرا روسیه تنها کشوری نیست که نفت را از طریق کانال سوئز منتقل می کند.

در حال حاضر، خطرات صادرات نفت مسکو از حوثی ها به حداقل رسیده است. در واقع، روسیه تنها کشوری است که میزان نفت ارسالی خود از طریق دریای سرخ را در بحبوحه رویارویی نظامی جاری کاهش نداده است. این احتمال وجود دارد که مبارزان حوثی عمدا از هدف قرار دادن کشتی های روسی اجتناب کنند:

شاید مسکو در حال انتقال اطلاعات حوثی ها – از طریق ایران – درباره نفتکش های آن ها باشد. با این حال حتی اگر چنین باشد، به سختی یک سیستم محافظتی بی نقص در برابر تشدید احتمالی است. حوثی ها در ۱۴ ژانویه به یک نفتکش که حامل نفت روسیه بود، حمله کردند.

پس واضح به نظر می رسد که روسیه از شعله ور شدن آتش در دریای سرخ سود چندانی نمی برد.

به همین دلیل، احتمالا از تلاش های واشنگتن برای حل مشکل حملات حوثی ها در مسکو استقبال خواهد شد. البته تنش های آمریکا و روسیه به این معنی است که کرملین نمی تواند به طور رسمی وارد عمل شود و بگوید که از اقدام نظامی آمریکا حمایت می کند. اما بسیار بعید است که در این راه موفق شود.

https://carnegieendowment.org/politika/91420

 

منبع: کارنگی
ترجمه و تلخیص: دنیای تحلیل
نویسنده: نیکیتا اسماگین

دیدگاهتان را بنویسید