«آمریکا و انگلیس به واسطه حملات اخیر خود به یمن، به نوعی سعی دارند تا حجم گسترده و قابل ملاحظه ای از توجهات بین المللی را به سمت جنگ با یمنی ها معطوف کنند. معادله ای که خود می تواند وقت و زمان بیشتری را برای رژیم اشغالگر قدس و اقدامات جنایتکارانه آن علیه ملت و مقاومت فلسطین در نوار غزه بخرد.»
آمریکا و انگلستان به تازگی و با حمایت دولت هایی نظیر بحرین، استرالیا، کانادا، هلند و تعداد محدودی از دیگر دولت ها، بیش از 73 حمله را به اهداف مختلفی در اقصی نقاط یمن انجام داده اند. حملاتی که به گفته دولت یمن موجب به شهادت رسیدن 5 نیروی نظامی این کشور و زخمی شدن 6 نفر دیگر شده اند.
جنبش انصار الله یمن در واکنش به این حملات تاکید کرده که در اراده جدی آن جهت حمایت از ملت و مقاومت فلسطین در بحبوحه جنگ غزه، خللی وارد نشده و البته که اقدامات تجاوزکارانه آمریکا و انگلیس را نیز بی پاسخ نخواهد گذاشت. مسائلی که همه و همه از احتمال بالای اوج گیری تنش ها در منطقه غرب آسیا، در گیر و دارِ جنگ غزه حکایت دارند.
با این همه، برخی افکار عمومی و البته تحلیلگران، به طور خاص این سوال را مطرح می کنند که به چه دلیل آمریکا و انگلیس علی رغم عِلم به اینکه اقدامات تجاوزکارانه آن ها علیه یمن، با هزینه های سنگینی برایشان همراه خواهد شد، باز هم دست به یکچنین حرکتی زده اند؟ به نظر می رسد جهت پاسخ به این پرسش توجه به 3 نکته از اهمیت زیادی برخوردار است.
اولا، آمریکا و انگلیس و دیگر قدرت های غربی در مدت اخیر و در بحبوحه اقدامات شجاعانه مقاومت یمن در حمایت از ملت فلسطین در قالب هایی نظیر حمله مستقیم به اراضی اشغالی و یا هدف قرار دادن کشتی های رژیم صهیونیستی و یا آن دسته از کشتی هایی که به سمت بنادر اراضی اشغالی در حرکت هستند، تا حد زیادی آبروی خود را در عرصه بین المللی برباد رفته می بینند.
در واقع، انفعال و ناتوانی قدرت های غربی در متوقف کردن رزمندگان انصار الله یمن و حمایت های این جنبش از ملت فلسطین در برابر جنایات رژیم صهیونیستی، سبب شده تا اعتبار متصور و ادعایی آن ها در عرصه بین المللی به شدت خدشه دار شود و به طور خاص بسیاری از متحدان غربی ها دچار آشفتگی شوند. از این رو، لندن و واشینگتن به واسطه اقدامات غیرسازنده علیه یمنی ها، به نوعی سع دارند تا ابروی از دست رفته خود را تا حدی هم که شده بازیابند و همچنان ژست قدرت در عرصه بین المللی بگیرند.
دوم اینکه آمریکا و انگلیس به واسطه حملات اخیر خود به یمن و متعاقبا جنجال های رسانه ای که در پی آن ایجاد شده، به نوعی سعی دارند تا حجم گسترده و قابل ملاحظه ای از توجهات بین المللی را به سمت جنگ با یمنی ها معطوف کنند. معادله ای که خود می تواند وقت و زمان بیشتری را برای رژیم اشغالگر قدس و اقدامات جنایتکارانه آن علیه ملت و مقاومت فلسطین در نوار غزه بخرد و آن ها را تا حدی از زیر بارِ فشارهای داخلی و بینالمللی که با آن مواجه هستند، خارج سازد.
البته که در این میان، آمریکایی ها و انگلیسی ها این استدلال را مطرح کرده اند که به این دلیل به یمن حمله کرده اند زیرا یمنی ها به مخل امنیت کشتیرانی بین المللی تبدیل شده اند. ادعایی که به هیچ عنوان درست نیست و انصار الله یمن تاکید کرده که در دریای سرخ و تنگه باب المندب صرفا اهداف و منافع اسرائیل و یا وابستگان به این رژیم را هدف قرار می دهد و در مورد دیگران، کاملا قائل به امنیت کشتیرانی بین المللی است و حتی خود نیز تضمین کننده آن است.
در این چهارچوب، آمریکایی ها و انگلیسی ها با هدف وقت خریدن برای جنایات صهیونیست ها در نوار غزه و محقق شدن اهداف نامشروع میدانیشان، یک هدفِ به ظاهر زیبا اما دروغین را در مورد محرک اصلی حملات خود به یمن ذکر می کنند تا از این طریق، پوشش مناسبی را برای اقدامات نامشروع خود علیه یمن ایجاد کرده باشند. البته نباید غافل شد که در پی شکایت دولت آفریقای جنوبی از رژیم اشغالگر قدس در دیوان بین المللی دادگستری به دلیل جنایات این رژیم در نوار غزه، غربی ها به نحوی هراسان سعی دارند به هر طریق ممکن که شده، توجهات بین المللی را از این موضوع منحرف کنند و مانع از ایجاد یک جو و موج فراگیر به نفع ملت و مقاومت فلسطین در عرصه بین المللی شوند.
و سوم اینکه آمریکا و انگلیس با حملات نظامی اخیر خود به یمن به نوعی سعی در ارسال این پالس نیز داشته اند که آن ها در معادلات منطقه غرب آسیا ضعیف نشده اند و هنوز هم می توانند از نقشی تعیین کننده در این رابطه برخوردار باشند. این اقدام در شرایطی صورت می گیرد که نشانه های مختلفی چه در مدت اخیر و چه در سالهای کذشته با محوریت افول قدرت و هژمونی این دسته از کنشگران در منطقه غرب آسیا و البته به صورت کلی خاورمیانه ظاهر شده است. با این همه، فرق ماجرا این مرتبه این است که آن ها بازی را شروع کرده اند که خود به هیچ عنوان قادر به تمام کردن آن نیستند.
دلیل این موضوع نیز این است که شاید آن ها با استفاده از تجهیزات پیشرفته خود در آسمان از ابتکار عمل برخوردار باشند، با این حال، یمنی ها روی زمین دست برتر را دارند. البته که اهرم ها و تسلیحات موثری را نیز جهت وارد کردن ضربات راهبردی به قدرت های غربی در اختیار دارند.
در کنار همه این ها، سرمایه اجتماعی قابل توجهی نیز در پسِ جنبش انصار الله یمن بسیج شده و از اقدامات آن در حمایت از ملت فلسطین و البته تقابل با قدرت های غربی نظیر آمریکا و انگلیس، قویا حمایت می کند. موضوعی که نمودهای عینی خود را در قالب برگزاری راهپیمایی های میلیونی مردم در صنعا پایتخت یمن به نمایش گذاشته و می گذارد.