«اندی لی راث» معاون سازمان غیرانتفاعی Project Censored و میکی هاف مدیر این سازمان دیدهبان خبری که روزنامهنگاری مستقل و آموزش انتقادی سواد رسانهای را ترویج میکند در یادداشت مشترکی که وبسایت «Truthout» آن را منتشر کرده است به نقش رسانههای جریان اصلی یا رسانههای شرکتی در زمینهسازی برای نسلکشی ملت فلسطین در غزه پرداختهاند. به گفته این دو، میراث شرمآور رسانههای جریان اصلی در آمریکا در پوشش جانبدارانه اخبار فلسطین به نفع اسرائیل در طول دهههای گذشته زمینه نسلکشی کنونی ملت فلسطین در نوار غزه را فراهم کرده است. در این یادداشت تأکید شده است که رسانههای غربی در جنگ کنونی غزه حتی از استانداردهای اولیه روزنامهنگاری نیز پیروی نکردهاند.
حذف غزه از رسانههای خبری
غزه از زمان حملات حماس در ۷ اکتبر و واکنش نظامی شدید اسرائیل که تمام توان ارتش خود را علیه غیرنظامیان و کودکان فلسطینی به کار گرفته است، همچنان در صدر اخبار قرار دارد. حملات اسرائیل به غیرنظامیان اتهامات جدی را نیز درباره جنایات جنگی و نسلکشی برانگیخته است. «یوو گالانت»وزیر دفاع اسرائیل، با لحنی شرمآور گفته است: «ما با حیوانات انسانی میجنگیم و بر این اساس درست عمل میکنیم.»
رسانههای دولتی آمریکا دهها سال است که رنج فلسطینیان را به عنوان یک داستان غیرقابلقبول که ارزش خبری ندارد تلقی میکنند.
اکنون دهههاست که «رسانههای دولتی» ایالات متحده، وجود ساکنان غزه را انکار و با زندگی روزمره در غزه بهعنوان مسئلهای که ارزش خبری ندارد برخورد کردهاند. حذف غزه از رسانههای خبری اغلب به عنوان اجازه ضمنی برای سوءاستفاده از قدرت توسط اسرائیل عمل میکند. رسانههای شرکتی شرایط خشونتآمیز و غیرانسانی کنونی را در غزه ایجاد نکردند، اما میراث شرمآور آنها از پوشش محدود و طرفدار اسرائیل به طور غیرمستقیم زمینه را برای رنج وحشیانهای که اکنون در آنجا رخ میدهد، فراهم کرده است. حذف گسترده غزه و ساکنان آن توسط رسانههای شرکتی قطعاً ریشه در نژادپرستی ضمنی – و گاهی آشکاری – دارد که بسیاری از اخبار خاورمیانه بهطورکلی و فلسطین را به طور خاص تحریف میکند. بهعنوان مثال، «هالی جکسون» از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، تحلیل محتوای گزارشهای منتشر شده در نیویورکتایمز، واشنگتنپست و والاستریت ژورنال از ۷ اکتبر تا ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳ انجام داد و دریافت که پوشش نامتناسبی از مرگ و میر اسرائیلیها در مقایسه با فلسطینیها و تفاوتهای قابلتوجه در زبان مورداستفاده برای توصیف این مرگها وجود دارد.
پوشش گمراهکننده اخبار جنگ
اما پوشش گمراهکننده اخبار جنگ غزه نیز نتیجه تمرکز بیوقفه و نزدیکبینانه رسانههای خبری شرکتها بر رویدادهای بدیع و دراماتیک است تا مسائل بلندمدت و مهمتر؛ همانطور که منتقدان رسانهای «رابرت هکت» و «ریچارد گرونو» در کتاب «اخبار گم شده» راجع به رسانههای شرکتی اشاره کردند، «اخبار در مورد چیزی است که امروز اشتباه شده است، نه آنچه که هر روز اشتباه میشود»
دهههاست که سازمان نظارت بر رسانههای غیرانتفاعی آمریکا «Project Censored» بر انحراف، حاشیهنشینی و سانسور آشکار در پوشش خبری رسانههای اصلی آمریکا از اسرائیل و فلسطین تأکید کرده است. در واقع آن چه که این سازمان بر آن تأکید میکند جمعبندی بلندمدت از آنچه «آلن مک لئود» از آن به عنوان «بمباران شدید تبلیغاتی» حامی اسرائیل و ضد فلسطین توسط رسانههای گروهی از ۷ اکتبر یاد کرده میباشد.
رسانههای دولتی در آمریکا در پوشش سرکوب رسانههای فلسطینی توسط اسرائیل و تلاشهای «مأموریت قناری» و دیگر سازمانهای صهیونیستی برای خفه کردن آزادی بیان و قراردادن نام حامیان بایکوت، عدم سرمایه گداری و تحریم (BDS)در لیست سیاه و در عین حال سانسور تلاشها برای افشای نفوذ فراگیر لابی طرفدار اسرائیل شکست خورده اند. از نظر تاریخی، رسانههای شرکتی ایالات متحده نتوانستهاند بهاندازه کافی ادامه نقض حقوق بشر در فلسطین، از جمله بازداشت کودکان فلسطینی را پوشش دهند. آنها در پوشش این که چگونه شرکتهای خصوصی از اشغال اسرائیل سود میبرند و نقش بانک جهانی در تأمین مالی دیوار آپارتاید در کرانه باختری؛ بدون ذکر نام همدستی ایالات متحده در تهیه تسلیحات مورداستفاده برای جنایات جنگی پوشش دهند شکست خورده اند.
رسانههای دولتی شرایط خشونتآمیز و غیرانسانی را در غزه ایجاد نکردند، اما عملکرد شرمآور آنها شامل پوشش محدود و طرفداری از اسرائیل، به طور غیرمستقیم زمینه را برای رنج وحشیانهای که اکنون در غزه رخ میدهد، فراهم کرده است.
خشونتها از ۷ اکتبر به بعد توجهات جدیدی را به بسیاری از این مسائل جلب کرده است؛ اما زمانی که «Project Censored» این داستانها را برجسته کرد، هر کدام یا به حاشیه رانده شدند یا به طور کلی توسط مطبوعات رسمی سانسور شدند.
محاصره غزه توسط اسرائیل به سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ برمیگردد و از سال ۲۰۰۷ یعنی زمانی که حماس کنترل سیاسی نوار غزه را به دست گرفت، دائمی بوده است. اما همانطور که در گزارش سال ۲۰۱۴ در مورد محدودکردن واردات مواد غذایی به غزه توسط اسرائیل – که مخصوصاً از گرسنگی برای وادارکردن فلسطینیها در غزه به رد حماس استفاده میکند – نشان داده شده است، واقعیتهای روزانه خشونت دولتی و سرکوب قومی معمولاً توسط رسانههای شرکتی ایالات متحده ارزش خبری ندارند.
آنچه که از ۷ اکتبر در صدر اخبار قرار گرفته است، پاکسازی فلسطینیها توسط خبرگزاریهای مستقر در آمریکا چیز جدیدی نیست. «ماها نصار»، مورخ و نویسنده کتاب «برادران جدا: شهروندان فلسطینی اسرائیل و جهان عرب»، برای ارزیابی چگونگی «تشویق خوانندگان اخبار آمریکا به تفکر درباره فلسطینیها»، ۵۰ سال سرمقالهها، ستونهای کارکنان و بخشهای نظرات مهمان منتشر شده توسط «نیویورکتایمز»، «واشنگتنپست»، «نیو ریپابلیک» و «نیشن» را مورد بررسی قرار داد. «نصار» دریافت که برجستهترین رسانههای خبری ایالات متحده «میزبان هزاران نظر درباره اسرائیل و فلسطین در طول ۵۰ سال بودهاند» اما «به ندرت یکی از آنها توسط فلسطینیان نوشته شده است.» به عنوان مثال، کمتر از ۲ درصد از ۲۴۹۰ نظری که نیویورکتایمز از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۹ منتشر کرده، توسط فلسطینیان نوشته شده است. در نتیجه، «نصار» مشاهده کرد که دیدگاههای خوانندگان توسط مقالهنویسانی شکل گرفته است که نظرات فراوان آنها در مورد فلسطینیها از تحقیر آزاردهنده تا نژادپرستانه آشکار را شامل میشد.
شکست رسانههای غربی در پوشش اخلاقی جنگ غزه
خبرگزاریهای غربی از ۷ اکتبر به بعد از بخش نظرات گرفته تا گزارشهای خبری، در پوشش خبری خشونتها در غزه و کرانه باختری از استانداردهای اولیه روزنامهنگاری پیروی نکردهاند. گزارشهای خبری که با نمونههای فاحش ترجمه نادرست و ناتوانی در انتقال زمینه رویدادها مخدوش شدهاند، نمونههایی از این شکست هستند. انجمن روزنامهنگاران عرب و خاورمیانه در راهنمای رسانهای خود برای اتاقهای خبری که به دنبال ارائه پوشش دقیق و انتقادی از اسرائیل و فلسطین هستند، هشدار میدهد: عباراتی مانند «حمله بیمورد» که اشاره به حمله حماس در روز ۷ اکتبر دارد، اغلب رویدادهای قبلی را نادیده میگیرند. «پیتر هارت»مسئول گروه «رعایت دقت و انصاف در گزارشگری» در سال ۲۰۱۲ گفت: «به این نکته توجه کنید که وقتی گزارشگران به شما میگویند: «خشونت اخیراً آغاز شده است»، آنها این نقطه شروع را به یک دلیل خاص انتخاب میکنند» با این وجود، خبرگزاریهای شرکتی همچنان به ارائه جدول زمانی میپردازند که اقدامات اسرائیل را بهعنوان واکنشی به خشونت فلسطینیان نشان میدهد. این چارچوب مرسوم، تمایزات مغرضانه بین قربانیان «لایق» و «بیارزش» را تقویت میکند.
خبرگزاریهای شرکتی تمایل دارند اخبار مربوط به خود روزنامهنگاری را نادیده بگیرند یا فقط به صورت مقطعی و سطحی پوشش دهند. پوشش خشونت در غزه از ۷ اکتبر متأسفانه از این الگو پیروی کرده است. مطبوعات شرکتی به اندازه کافی قتل خبرنگاران در غزه و کرانه باختری را پوشش ندادهاند. با این وجود، کمیته حفاظت از روزنامهنگاران (CPJ) گزارش میدهد که جنگ اسرائیل علیه غزه «تلفات شدید» را بر روزنامهنگاران وارد کرده است.
تحلیل محتوای دانشگاه برکلی از گزارشهای منتشر شده در نیویورکتایمز، واشنگتنپست و والاستریت ژورنال در جنگ کنونی نشان میدهد که این رسانهها از استانداردهای دوگانهای در پوشش اخبار غزه پیروی کردهاند.
تا ۳۰ نوامبر، تحقیقات اولیه توسط «کمیته حفاظت از روزنامهنگاران» دستکم ۵۷ روزنامهنگار و فعال رسانهای را در میان کشتهشدگان از زمان آغاز مرحله کنونی درگیریها در ۷ اکتبر ثبت کرده است. گزارشها از زخمیشدن ۱۱ روزنامهنگار دیگر، مفقودشدن سه خبرنگار و دستگیری ۱۹ روزنامهنگار دیگر حکایت دارد. در گزارش این کمیته بهدرستی اشاره شده است که ارتش اسرائیل به رویترز و خبرگزاری فرانسه اطلاع داده است که «نمیتواند» امنیت خبرنگاران آنها را که در غزه فعالیت میکنند تضمین کند.
روزنامهنگاران مستقر در ایالات متحده با تهدیدات مختلفی روبرو شدهاند. «آلن مکلئود» گزارش داد که «سیانان»، «هیل» و «آسوشیتدپرس»، برخی از کارکنان خود را به دلیل عبور از خطوط قرمز در مورد دفاع از فلسطین آزاد یا توصیف اسرائیل به عنوان یک کشور آپارتاید اخراج کردهاند. همانطور که «Truthout» گزارش داده است شبکه «ام اس ان بی سی» برنامه «مهدی حسن» را پس از آنکه وی به عنوان یکی از تنها مجریهای خبری در یکی از شبکههای بزرگ تلویزیونی به مخالفت علنی با خشونت اسرائیل پرداخت، متوقف کرد. پیش از این، «Truthout» گزارش داده بود که اسرائیل در نظر داشت خبرنگاران الجزیره را از پوشش خبری جنگ اسرائیل علیه فلسطینیان منع کند. به نظر میرسد مخالفت حامیان آزادی مطبوعات مانع از این هدف شده است، اما اسرائیل جریان اطلاعات در مورد رویدادهای غزه را به روشهای گستردهتر دیگری مهار کرده است.
در ۱۳ اکتبر، سازمان غیرانتفاعی «Access Now» گزارش داد که اسرائیل در حال اعمال قطعی اینترنت در نوار غزه است که سازمان جهانی «حقوق دیجیتال» آن را «حمله به حقوق بشر» خواند. به گزارش «Access Now»، در نتیجه «خاموشی تقریباً کامل» همه ارتباطات، «دسترسی به اطلاعات کمیاب شده است و این مستقیماً بر ظرفیت مستندسازی جنایات انجام شده در زمین تأثیر میگذارد». در ۲۷ اکتبر در حالی که اسرائیل برای تهاجم زمینی به غزه آماده میشد، «Access Now»، بیانیهای مشترک با «اتحاد عربی حقوق دیجیتال» صادر کرد و خواستار برگشت فوری و کامل «ارتباطات» به غزه شدند. در این بیانیه آمده است که حملات هوایی اسرائیل تأسیسات مخابراتی را هدف قرار داده است که «دو خط از سه خط اصلی ارتباط سیار غزه را ویران کرده است» و «هم اکنون ۱۱ ارائهدهنده خدمات اینترنتی فعال در غزه به دلیل آسیبهای زیرساختی به طور کامل تعطیل شدهاند.» به گفته سازمانهای حقوق دیجیتال، خاموششدن اینترنت در غزه اغلب پوششی برای جنایات علیه غیرنظامیان ایجاد میکند.
اگرچه رسانههای رسمی، از جمله واشنگتنپست و نیویورکتایمز، قطع ارتباط غزه توسط اسرائیل را پوشش دادهاند، اما دو مشکل اساسی در این گزارشها وجود دارد؛ اول این که بین اولین زنگ هشدارهای گروههای حقوق دیجیتال و پوشش روزنامهها تقریباً دو هفته فاصله وجود داشت و دوم و شاید ننگینتر این که حتی آن پوشش دیرهنگام نیز از زبانی استفاده کرده است که پیامدهای خاموشی را کاهش میدهد. بهعنوانمثال، گزارش واشنگتنپست در ۳۰ اکتبر با این تیتر منتشر شد که اختلالات اینترنت «در آخر هفته مشکلاتی در غزه ایجاد کرد». گویی این موضوع به جای دسترسی به خدمات اضطراری و اطلاعات قابل اعتماد، شبکه نتفلیکس را قطع کرده است.
در حالی که مقامات دولت بایدن ادعا میکنند که آمریکا «قادر به اعمال نفوذ قابل توجهی» بر اسرائیل نیست، آمریکا به طور همزمان برای انجام دور بعدی معاملات تسلیحاتی با اسرائیل «در خفای کامل» بدون نظارت کنگره مانور میدهد. مردم آمریکا نه تنها در مورد وسعت و توازن خشونت در غزه، بلکه در مورد نقش ایالات متحده در «حمایت از نظامی که به گفته کارشناسان مرتکب جنایات جنگی در غزه و بیرون آن شده است» در تاریکی رها شدهاند.
از آنجایی که حمله اسرائیل به غزه بدون رعایت قوانین بینالمللی تشدید میشود، این یک تجارت تلخ و مرگبار است. اگرچه ممکن است بیاهمیت به نظر برسد، اما تقویت حمایت از رسانههای خبری واقعاً مستقل که گزارشهای متنوع، انتقادی و قابلاعتماد را به نفع عموم ارائه میدهند، بسیار مهم است. در مقایسه با رسانههای خبری شرکتی، رسانههای خبری مستقل از جمله «Truthout» نهتنها تعاریف جامعتری از اینکه چه کسی و چه چیزی بهعنوان «ارزش خبری» به حساب میآید، به کار میبرند، بلکه بهعنوان کنترل قدرتمندی بر روایتهای رسمی و تبلیغات بیرحمانهای عمل میکنند که توسط همتایان شرکتی خود انجام میشوند.