«ارتش رژیم صهیونیستی و دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی این رژیم هنوز نتوانسته اند امنیت روانی را به شهرک های شمالی و جنوبی اراضی اشغالی، بازگردانند. موضوعی که موجب شده قریب به ۲۰۰ هزار شهرکنشین صهیونیست از این مناطق فرار کنند و به مناطق مرکزی اراضی اشغالی بروند و یا حتی به کل، به خارج از این اراضی سفر کنند.»
بیش از 50 روز از اجرای موفقیتآمیز عملیات “طوفان الاقصی” توسط جنبش حماس و متعاقبا حملات گسترده صهیونیست ها از زمین، هوا و دریا به نوار غزه می گذرد. حملاتی که با مقاومت گسترده نیروهای جنبش مقاومت اسلامی فلسطین مواجه شدهاند و در نوع خود صهیونیست ها را با چالش ها و بنبستهای جدی رو به رو کردهاند. در این راستا، شاهد آن بودهایم که پس از شکستِ فاحش صهیونیست ها در آزاد کردن اسرای خود با استفاده از قوه قهریه و زور و ناتوانی رژیم اشغالگر قدس در دیکته کردن اصول مطلوب خود به جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ، این رژیم در نهایت مجبور به تن دادن به آتش بس موقت شد.
بسیاری از تحلیلگران منطقه ای و بین المللی و حتی کارشناسان اسرائیلی بر این امر صحه گذاشته اند که حماس توانسته در قالب معادله آتش بس موقت 4 روزه، اصول مد نظر خود را به اسرائیل تحمیل کند.
با این همه، وقتی تحولات روزهای اخیر در قالب نبرد مبارزان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین با صهیونیست ها را مرور می کنیم، جدای از درگیری های میدانی، که به تایید بسیاری از ناظران و تحلیلگرانِ این حوزه، بر اساس برنامهریزی های صهیونیست ها پیش نرفته، رژیم اشغالگر قدس عملا با 2 بحران بزرگ رو به رو شده که البته کمتر به آن ها پرداخته می شود.
اولا، ارتش رژیم صهیونیستی و دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی این رژیم هنوز نتوانسته اند امنیت روانی را به شهرک های شمالی و جنوبی اراضی اشغالی بازگرداند. موضوعی که موجب شده تا قریب به 200 هزار شهرکنشین صهیونیست از این مناطق فرار کنند و به بخش های مرکزی اراضی اشغالی بروند و یا به کل، این اراضی را به مقصد خارج، ترک کنند. موضوعی که فشارهای عدیده و فراوانی را از منظر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به رژیم اشغالگر قدس تحمیل می کند.
به بیان ساده تر، جدای از احساس ناامنی که به نحوی گسترده و فراگیر، کلیت اراضی اشغالی را در برگرفته، مناطق شمالی و جنوبی این اراضی، هنوز نتوانسته اند خود را از شوک حملات جریان مقاومت فلسطین خارج کنند. جدای از مناطق مجاور با نوار غزه که در نتیجه عملیات طوفان الاقصی شاهد نفوذ گسترده رزمندگان قسام و حملات موشکی آن ها بوده اند، مناطق شمالی اراضی اشغالی نیز به نحوی جدی متاثر از حملات هدفمند موشکی و پهپادی رزمندگان حزب الله لبنان شده اند.
به نحوی که شمار قابل ملاحظه ای از مقام های نظامی ارتش اسرائیل تاکید دارند که وضعیت در این مناطق دیگر به حالت سابق بازنخواهد گشت و این حزب الله لبنان است که در این مناطق معادلات مطلوب خود را به صهیونیستها تحمیل می کند.
نکته دوم اینکه شدت و گسترده جنایات صهیونیست ها علیه مردم غیرنظامی ساکن در نوار غزه به قدری گسترده بوده که نوعی انزجار فراگیر افکار عمومی منطقه ای و بین المللی را از رژیم اشغالگر قدس سبب شده است. در این راستا، رویه ها و رویکردهای تقابلی از سوی ملت های منطقه غرب آسیا و حتی دیگر ملت ها در اقصی نقاط جهان علیه رژیم صهیونیستی، اوج گیری قابل توجهی داشته است. از این رو، بسیاری از ملت ها دیگر تمایلی به هیچ گونه مراوده ای با رژیم صهیونیستی به ویژه در حوزه هایی نظیر مسائل تجاری و اقتصادی ندارند.
به بیان ساده تر، صهیونیست ها که همواره عادت داشتند جنایات خود را در پسِ اقدامات گسترده رسانه ای و تبلیغاتی خود مخفی کنند و نوعی سفید شویی از این جنایات را انجام دهند، اکنون با یک رسوایی تمام عیار رو به رو شده اند. رسوایی که انزوای گسترده منطقه ای و بین المللی را به آن ها تحمیل کرده است و تبعات و پیامدهای به شدت مخربی را برای آن ها به ارمغان آورده است. موضوعی که در ادامه راه نمودهای عینی خسارات خود علیه رژیم اشغالگر قدس را به نحو روشنتری به نمایش خواهد گذاشت.