استاد دانشگاه نورویچ آمریکا بر این باور است که پس از آزادسازی منطقه استپاناکرت توسط جمهوری آذربایجان بیاعتمادی و تنش بین تهران و باکو فروکش کرد و چشماندازهای جدید برای همکاری شتاب بیشتری گرفت.
پس از یک دوره پر تنش در قفقاز جنوبی که به وخامت شدید روابط دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان منجر شد، به نظر میرسد باکو پس از بازپسگیری کامل قرهباغ متوجه اشتباهات گذشته خود در خصوص رویکرد مثبت جمهوری اسلامی ایران در این زمینه شده و درصدد احیای روابط و افزایش همکاری با ایران است. این روزها صحبتهای زیادی در خصوص ایجاد و بهرهبرداری از کریدورهای مختلف در منطقه مطرح است و مقامات جمهوری آذربایجان نیز از همکاری نزدیک با ایران برای راهاندازی این کریدورها صحبت میکنند. از طرف دیگر، به نظر میرسد درگیر شدن رژیم صهیونیستی در جنگ غزه موجب کاهش مداخله صهیونیستها در منطقه قفقاز جنوبی شده است. به منظور ارزیابی وضعیت کنونی قفقاز جنوبی، گفتگویی با «دکتر لاشا چانتوریدزه» -استاد روابط بینالملل دانشگاه نورویچ و کارشناس مسائل قفقاز- انجام شد.
– به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان پس از یک دوره پرتنش به سوی همگرایی حرکت میکنند. عامل این مسئله را چه میدانید؟
پس از جنگ 44 روزه قره باغ در سال 2020، ما شاهد سه سال تنش بین تهران و باکو بودیم. اتهامات و تهدیدهای متقابل بین دو کشور وجود داشت که عمدتا بر اساس بیاعتمادی و سوء تفاهم بود و نه مسائل عینی یا بلندمدت. هنگامی که در سال 2020 آذربایجان بیشتر قلمرو خود را آزاد کرد، موازنه قوای قبلی به پایان رسید و ساختار جدیدی که در حال ظهور بود، نگرانی زیادی ایجاد کرد. هیچ دلیل دیگری برای طولانی شدن اختلاف دیپلماتیک بین باکو و تهران وجود نداشت. پس از سفر ژوئیه 2023 وزیر امور خارجه ایران به آذربایجان، تنشها رفته رفته کاهش یافت و پس از تسلط باکو بر منطقه استپاناکرت در سپتامبر به پایان رسید.
دوره سه ساله بین 2020 و 2023 مملو از مذاکرات درباره آینده قرهباغ، مانورهای دیپلماتیک و چانهزنی بود. روند مذکور شامل مشارکت مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای از جمله ایالات متحده بود. باکو در تمام این مدت صبر نشان داد، اما رهبری آذربایجان نمیخواست دست کسی را در منطقه -از جمله متحد سنتی خود ترکیه- را بهطور قابل توجهی تقویت کند. وقتی گرد و غبار پس از حوادث سپتامبر 2023 در قره باغ فروکش کرد، بیاعتمادی و سوء ظن متقابل فروکش کرد و چشماندازهای جدید برای همکاری شتاب بیشتری گرفت.
– با توجه به پیشینه تاریخی دشمنی دو ملت آذربایجان و ارمنستان، آیا احتمال کنار گذاشتن اختلافات و همکاری بین دو کشور وجود دارد؟
بله امکان همکاری همچنان وجود دارد، اما زمان میبرد. به اعتقاد من، ایروان بین سالهای 2020 تا 2023 یعنی در دوره حل و فصل مناقشه فرصتها را برای دستیابی به معاملات بلندمدت بهتر از دست داد. میتوان استدلال کرد که دخالت حامیان قدیمی ارمنستان انتظارات این کشور را مخدوش کرد و چانهزنی را در مسیر اشتباهی قرار داد. شاید این درست باشد؛ با این حال، شکست ارمنستان در جنگ 44 روزه در سال 2020 نیز بسیار تلخ و غیرمنتظره بود و این شوک باید قضاوت تصمیم گیرندگان در ایروان و استپاناکرت را تیره و تار کرده باشد. کریدورهای تجاری زمینی آشکاری برای توسعه از روسیه به ایران و از ترکیه تا آذربایجان وجود دارد که میتواند به نفع ارمنستان باشد.
– برخی تحلیلگران معتقدند اسرائیل نقش مخربی در افزایش تنش در قفقاز داشت که عمدتا به دلیل درگیر کردن ایران انجام میشد. به نظر شما میتوان گفت گرفتار شدن اسرائیل در غزه در آرام شدن شرایط قفقاز موثر بوده است؟
جمهوری آذربایجان از لحاظ تاریخی روابط دوستانهای با اسرائیل داشته است. باکو از این اتحاد غیررسمی با دستیابی به تسلیحات و سیستم های تسلیحاتی جدید و با لابی کردن برخی از گروه های طرفدار اسرائیل برای اهداف آن در واشنگتن سود زیادی برد. آذربایجان با ایجاد روابط نزدیکتر با اسرائیل و آمریکا توانست افکار عمومی غرب را به نفع خود برگرداند. به عبارت دیگر، پیوندهای باکو با اسرائیل در موفقیت آن در جنگ قرهباغ بسیار مهم بوده است، اما این پیوندها به دخالت مستقیم اسرائیل در مناقشه قرهباغ منجر نشد.
در مقابل، آذربایجان بیش از 40 درصد نفت اسرائیل را تامین میکند. از آنجا که جنگ غزه به یک فاجعه انسانی عظیم تبدیل شده، روابط دوستانه قبلی بین آذربایجان و اسرائیل را تیره و تار کرد. باکو دیگر نمیتواند تلفات گسترده غیرنظامیان در غزه را نادیده بگیرد، اما تاکنون از پیوستن به فراخوانهای تحریم اسرائیل خودداری کرده است. جنگ غزه به یک فاجعه غیرقابل پیشبینی با پیامدهای بالقوه ناخوشایند بسیاری تبدیل شده و روابط بین آذربایجان و اسرائیل ممکن است تغییر کند، اما تاکنون باکو واکنش خود را به انتقاد از سیاست اسرائیل محدود کرده است.
مجید فرخی