پیمان «کمپ دیوید» تکرار می‌شود

معارض سعودی تأکید کرد که هر گونه تظاهرات در حمایت از غزه ممنوع است و برای حامیان مقاومت محدودیت‌هایی اعمال می شود.

«کامل یاسین» فعال سیاسی و معارض سعودی مقیم لندن است. وی در گفت‌وگو در تشریح ابعاد مختلف موضع عربستان سعودی در قبال تحولات غزه و مسیر عادی‌سازی روابط بین ریاض و تل‌آویو و واکنش مردم عربستان نسبت به جنایت‌های اسرائیل در غزه، به پرسش‌های مطرح‌شده پاسخ گفت.

چرا عربستان اقدام عملی در راستای حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایت‌های رژیم صهیونیستی انجام نمی‌دهد و صرفا به صدور بیانیه‌های محکومیت‌آمیز بسنده می‌کند؟

دلیل عدم اقدام عربستان صرفا این است که هر دو توسط استعمار انگلیس ایجاد شده‌اند و هر دو در حال حاضر توسط استعمارگران آمریکایی محافظت می‌شوند. دولت سعودی در سال ۱۹۳۷ تأسیس و مقدمه‌ای برای تأسیس اسرائیل شد. دولت عربستان به شدت نگران امنیت اسرائیل بوده و در خدمت آن است و نه تنها در قبال وحشیگری اسرائیل هیچ کاری نمی‌کند بلکه به طور مخفیانه از آن برای نابودی غزه حمایت می‌کند. باید بگویم که صرفا حضور « محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی به عنوان حاکم فعلی عربستان تنها دلیل موضع فعلی این کشور نیست، اگر عموهای او از آل سعود مانند «ملک عبدالله» و «ملک فهد» هم در حال حاضر زنده بودند، تفاوتی درموضع عربستان در قبال غزه ایجاد نمی‌کرد.

چرا واکنش مردم عربستان در قبال تحولات غزه چنانکه در نقاط مختلف جهان مشاهده می‌شود، بازتابی ندارد؟ آیا تظاهرات مسالمت‌آمیز ممنوع است؟

بله، هر گونه تظاهرات در حمایت از غزه ممنوع است و برای حامیان غزه محدودیت‌هایی اعمال می شود، حتی به مکانیسم ترور و ارعاب نیز علیه آنان متوسل می‌شوند به ویژه اگر حمایت از غزه به طور غیرمستقیم به موضع دولت سعودی در عدم حمایت از غزه اشاره داشته باشد. البته در عین حال باید به این نکته هم اشاره کنم که نسل فعلی در عربستان در رده سنی ۱۵ تا ۳۴ سال که ۳۹.۷ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند و این رقم نشان‌دهنده درصد بالای جوانان در کشور است، در دوران ملک عبدالله، پادشاه پیشین و مشاور او «خالد التویجری»، متولد و بزرگ شده‌اند که هر دو پروژه غربی‌سازی را بسیار شبیه به پروژه فعلی محمد بن سلمان آغاز کردند و هدف آن حذف تمام ارزش‌ها و پیوندهای اسلامی بود که پادشاهان قبل از آنها یعنی ملک فهد و ملک فیصل به مردم آموزش می‌دادند. آنها مردم و به ویژه نسل جوان را به این تفکر سوق داده اند که مسأله فلسطین، مسئله سعودی‌ها نیست و عربستان از هر خدمتی برای مردم فلسطین دریغ نکرد اما آنها مردمی ناسپاس هستند و اولین کسانی بودند که زمین خود را فروختند، بنابراین سعودی‌ها باید به فکر عربستان باشند و فلسطین صرفا مسأله خود فلسطین و مردم این کشور است نه مسأله سعودی‌ها.

نقشه ملک عبدالله و خالد التویجری تا حد زیادی موفقیت‌آمیز بود و محمد بن سلمان فقط از دستاورد آنها برای این نسل رونمایی کرد. نتیجه اینکه، عدم واکنش مردم عربستان به آنچه امروز در غزه می گذرد، در وهله نخست به سرکوب تظاهرات در کشور باز می‌گردد و در وهله بعد از این موضوع نشات می گیرد که گروه بزرگی از نسل جدید جوانان سعودی در واقع به غزه یا فلسطین اهمیت نمی‌دهند و حتی اگر سرکوب جریان همبستگی با غزه نبود آنها با غزه ابراز همبستگی نمی‌کردند.

چرا کشورهای عربی برای حمایت از غزه و توقف جنایت‌های اسرائیل علیه مردم فلسطین متحد نمی‌شوند تا دست کم از حجم این جنایت‌ها بکاهند و یا راهکاری برای بحران کنونی ایجاد کنند؟

کشورهای عربی نمی توانند در برابر تجاوز صهیونیست ها به غزه متحد شوند، دلیل آن خیلی ساده است، این کشورها صرفا رژیم‌هایی کارکردی هستند که وظیفه آنها حفاظت و حمایت از اسرائیل در تمام جنایت‌هایش علیه فلسطین و غزه است. در واقع این رژیم‌های کارکردی  توسط استعمارگران انگلیسی و فرانسوی ایجاد شده و توسط استعمارگران آمریکایی محافظت می‌شوند تا از اسرائیل محافظت کنند. کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس حتی اگر متحد هم شوند، این اتحاد در راستای حمایت از اسرائیل برای نابودی غزه خواهد بود.

پروژه عادی‌سازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی در چه مسیری قرار دارد و آینده آن چگونه ارزیابی می‌شود؟

من طبق دیدگاه شخصی خود معتقدم که پروژه عادی‌سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل با گام‌های ثابتی پیش می رود و عادی‌سازی انجام خواهد شد. به اعتقاد من عربستان و اسرائیل و آمریکا از جنگ کنونی غزه سود خواهند برد چرا که در توجیه ایده عادی‌سازی  برای ملت های عرب و مسلمان چنین وانمود می‌کنند که  این عملیات حماس بود که نتایج فاجعه‌باری برای مردم غزه رقم زد و جنگ به نفع مردم فلسطین و غزه نیست بلکه به نفع آنهاست که با اسرائیل صلح کنند.

آنها چنین وانمود می‌کنند که عربستان سعودی در جایگاه رهبری جهان اسلام  بهتر از همه به دنبال منافع مردم فلسطین است و از طریق صلح با اسرائیل و عادی‌سازی روابط با آن می خواهد منافع مردم فلسطین را محقق کند.

من فکر می کنم شباهت زیادی بین جنگ فعلی غزه و جنگ ۱۹۷۳ وجود دارد. هر دو در یک ماه و تقریبا در یک روز یعنی ششم و هفتم اکتبر آغاز شدند. آغاز این جنگ برای دشمن غافلگیرکننده و برای ارتش مصر یک پیروزی شگفت‌انگیز بود (عبور از خط بار لو همان طور که آغاز جنگ غزه با عملیات طوفان الاقصی بود) اما در ادامه رژیم صهیونیستی از شوک بیدار شد و حمایت مطلق آمریکا و غرب را دریافت کرد و با واکنش شدید پاسخ داد. این همان چیزی است که در سال ۱۹۷۳ اتفاق افتاد و امروز نیز در حال وقوع است.

آن جنگ با توافق صلح برای یک کشور بزرگ و مهم عربی با دشمن صهیونیستی یعنی مصر و توافق کمپ دیوید پایان یافت. پس از جنگ کنونی غزه نیز این کشور عربی همان عربستان سعودی و در صدر آن محمد بن سلمان خواهد بود و رسما با اسرائیل عادی‌سازی خواهد کرد.

اخبار منتشر شده درباره رهگیری موشک یمن در خاک عربستان که سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار داده بود، چگونه ارزیابی می کنید؟

بله، انصارالله از یمن موشکی را به سمت سرزمین های اشغالی شلیک کرد اما در حریم هوایی عربستان رهگیری شد و پس از آن سامانه‌های پدافند هوایی سعودی برای مقابله با هرگونه حمله موشکی احتمالی از یمن به اسرائیل به حالت آماده‌‌باش درآمدند. همزمان یک ناوشکن آمریکایی نیز در دریای سرخ موشک‌های انصار الله را که به سمت اسرائیل شلیک شده بود، رهگیری کرد. حتی برخی از رهبران انصارالله اعلام کردند که پیش از پرتاب موشک‌های خود به سمت اسرائیل با وزارت دفاع عربستان تماس گرفته و به آن اطمینان داده‌ بودند که اسرائیل هدف این موشک‌ها بوده و آنها مطلقا هیچ قصدی برای هدف قرار دادن عربستان سعودی ندارند. آنها از مقام‌های سعودی خواستند که موشک‌هایشان را رهگیری نکنند اما با این وجود، سامانه دفاعی عربستان یک موشک انصارالله علیه اسرائیل را رهگیری کرد. همه موارد فوق نه‌تنها گواه عدم حمایت عربستان از غزه است بلکه حتی برعکس نشان می‌دهد که آنها در مواردی با اشغالگران در توطئه علیه فلسطین تبانی می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید