«بنگوریون» اولین رئیس دولت در رژیم صهیونیستی به صراحت گفته بود که شکست بازدارندگی اسرائیل به مثابه مرگ اسرائیل است. این رژیم پس از جنگ ۳۳ روزه به دلیل عدم توانایی در غلبه به نیروهای مقاومت، بازدارندگی را در قالب راهبردی تحت عنوان دکترین ضاحیه تعریف کرد.
بالغ بر نیم میلیون سرباز اسرائیلی به خط شده، بیش از ۱۸۰۰۰ تن بمب (۱/۵ برابر بمباران اتمی هیروشیما) توسط جنگندههای اسرائیلی بر سر مردم عادی غزه ریخته شده، ۲۰۰ هزار ساختمان به صورت کور هدف قرار گرفته شده، ۳۲۵۰۰ ساختمان به طور کامل نابود شده، ۱۲ بیمارستان از ۱۵ بیمارستان غزه از رده خارج شده، قریب به ۴۰۰۰ کودک در غزه شهید شده اما رژیم قریب به ۳۰ روز است که از تصرف نوار غزهای عاجز مانده که مساحت آن، نهایتاً به اندازه نصف شهر تهران است.
این موضوع نشان میدهد که رژیم کاملاً در زمین نبرد، کور است و صرفاً با تکیه ارتش آمریکا و ناتو در حال کودک کشی است. اما این کودک کشی و هدف قرار دادن زندگی مردم عادی مبتنی بر یک راهبرد صهیونیستی است.
اصل اولیه سیاست نظامی اسرائیل مبتنی بر «بازدارندگی» است. «بنگوریون» اولین رئیس دولت در رژیم صهیونیستی به صراحت گفته بود که شکست بازدارندگی اسرائیل به مثابه مرگ اسرائیل است. این رژیم پس از جنگ ۳۳ روزه به دلیل عدم توانایی در غلبه به نیروهای مقاومت، بازدارندگی را در قالب راهبردی تحت عنوان دکترین ضاحیه تعریف کرده است.
این دکترین نام خود را از منطقه ضاحیه بیروتگرفته؛ منطقه ضاحیه (معادل حومه در زبان فارسی) به نوعی پرجمعیتترین نقطه لبنان است و قریب به یکسوم جمعیت لبنان در این منطقه زندگی میکنند. از این منطقه به عنوان پایگاه مقاومت یاد میشود.
در جریان حمله ارتش رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ میلادی به لبنان، این فرض وجود داشت که محل زندگی سید حسن نصرالله در ضاحیه است. بر همین اساس، نیروی هوایی رژیم بخشهای قابل توجهی از ضاحیه را به صورت کور بمباران میکرد. مشابه رفتاری که ارتش رژیم صهیونیستی امروز در غزه انجام میدهد، در جریان جنگ ۳۳ روزه با ضاحیه انجام داد.
«گادی ایزنکوت» ژنرال ارتش رژیم صهیونیستی به عنوان مبدع دکترین ضاحیه شناخته میشود. «ایزنکوت» سال ۲۰۰۸ پس از شکست رژیم در جنگ ۳۳ روزه در مصاحبه با روزنامه یدیعوت آحارانوت (ynet) علیه حزب الله لبنان لاف در غریبی زد که ما در جنگ بعدی زحمت شکار دهها هزار موشک انداز را به خود نمیدهیم و خون سربازان خود را برای تصرف مواضع و استحکامات حزب الله نخواهیم ریخت، بلکه لبنان را نابود خواهیم کرد و اعتراضات جهانی نیز ما را منصرف نخواهد کرد!
این راهبرد به این معناست که مردم عادی باید تاوان و هزینه جنگ را بدهند تا تک تک آنها از ویرانی زندگی روزانه و عزای عزیزان خود به اصطلاح مضطر شوند. فهم رژیم صهیونیستی این است که اضطرار ملت، منجر میشود که آنها در مقابل رهبران خود بایستند.
اکنون ارتش صهیونیستی در حال اجرای دکترین ضاحیه در غزه است. خانوادهها را عزادار عزیزان خود میکند، بیمارستانها را میزند، آب را به روی مردم میبندد تا مردم عادی را تسلیم کند، تا مردم مقابل نیروهای مقاومتی بایستند که در حال مبارزه با مهاجمین و اشغالگران خانه و کاشانه همین مردم هستند.
اما بمباران غزه در سال ۲۰۲۳ همان قدر موفق خواهد بود که بمباران ضاحیه در سال ۲۰۰۶ موفق شد. نابودی سازههای غزه منجر به ایجاد بازدارندگی برای رژیم نمیشود. رژیم صهیونیستی با تمام رجزخوانیها، امروز فقط نظارهگر هلاکت سربازان و ژنرالهای خود در جبهه شمالی مقابل حزب الله لبنان است و جسارت گسترش درگیری به یک جنگ تمام عیار را در جبهه شمالی اراضی اشغالی ندارد.
رژیم میداند در صورت جنگ با حزبالله و اجرای راهبرد بمباران سنگین مردم عادی، حزب الله میتواند معادله را برگرداند و فقط در یک قلم، تاسیسات ذخیره سازی ۱۲ هزار تنی آمونیاک در حیفا را منهدم کند که منجر به هلاکت صدها هزار صهیونیست خواهد شد. ضربهای که حزب الله سال ۲۰۰۶ در ضاحیه خورد، او را نکشت، قویترش کرد.
اکنون اسرائیل در حال تکرار همان اشتباه در داخل اراضی اشغالی است.