کاسبان، دوباره به‌صف شدند!

مطابق انتظارات و با توجه به وضعیت وخیم جسمانی آرمیتا گراوند که بر اساس گفته پزشکان به مرگ مغزی دچار شده بود، این دانش‌آموز ۱۷ ساله امروز درگذشت.

همین اتفاق موجب شده تا دوباره سر و کله کاسب‌کاران و آتش‌بیاران معرکه آشوب و اغتشاش پیدا شود. خارجی‌ها به صف‌شده‌اند تا کاتالیزور و محرک التهاب در ایران شوند؛ با شایعه‌پراکنی، اتهام‌زدن و دروغ‌های بسیاری که می‌گویند و این نوع رفتارشان جای هیچ‌گونه تعجبی ندارد، چرا که حیاتشان در گروی آشوب و اغتشاش است اما در داخل کشور برخی هم‌قدم با این طیف حرکت می‌کنند و بی‌پروا حاکمیت را مقصر مرگ او جلوه می‌دهند. می‌گویند که مقصر افت فشار، بیهوشی و برخورد سر او به لبه ایستگاه مترو، نظام است! آن‌هم با توجیهاتی خالی از استدلال و منطق.

ادعا می‌کنند که آرمیتا، قربانی «حجاب اجباری» است در حالی که فیلم‌های حادثه نشان داده که این دختر نوجوان بدون رعایت حجاب و حتی بدون اینکه کسی واکنشی به او نشان دهد، به‌راحتی در مترو تردد کرده و آن حادثه برایش رخ داده. اگر در موضوع مهسا امینی، فقدان فیلم‌های قابل‌اعتنا و مستند عرصه را برای شائبه‌افکنان و مدعیان فراهم کرد اما مسئله آرمیتا گراوند و مسائل پیرامونی آن به‌قدری واضح و شفاف است که جای هیچ‌گونه تردیدی باقی نمی‌گذارد و همین مسئله ایجاب می‌کند با هر آن کس که به‌دنبال اتهام‌افکنی، التهاب، ایجاد شبهه و تکرار وقایع ۱۴۰۱ است، مقابله شود.

هنوز چند ساعتی از اعلام رسمی فوت آرمیتا گراوند نگذشته که برخی آستین‌ها را بالا زده و وارد گود شده‌اند. از استاد علوم‌سیاسی معتبرترین دانشگاه کشور – که قاعدتاً باید در فهم و تحلیل مسائل پیرامونی در دامان پوپولیسم نیفتد – تا افراد شاخص در شبکه‌های اجتماعی که تلاششان بر منطبق‌کردن موضوع فوت آرمیتا گراوند بر مسئله حجاب است. در حالی که واقعیت‌های موجود هیچ دلالتی بر این موضوع ندارد و این افراد تنها غرضشان، سیاسی‌کردن مسئله و چه‌بسا آغاز آشوب‌های خیابانی است.

با توجه به زخم عمیق برجای‌گذاشته وقایع ۱۴۰۱ بر پیکره جامعه ایران که عایدی‌اش کشته‌شدن افراد، ناامنی جامعه و مهم‌تر از همه التهابات اقتصادی بود، باید مقابل هر نوع تلاش برای التهاب‌افکنی ایستاد. نباید اشتباهات وقایع ۱۴۰۱ که منجر به تداوم و دومینویی‌شدن حوادث شد، تکرار گردد. باید در مقابل فرصت‌طلبان ایستاد و در مقابل به سمت اقناع آن بخشی از جامعه رفت که از تعدد روایت‌ها سردرگم است. باید به واکاوی ماجرا و ابعاد آن پرداخت تا عرصه برای فرصت‌طلبان و کاسبان خون آرمیتا، تنگ و تنگ‌تر شود.

 

یوسف مشفق

دیدگاهتان را بنویسید