مار خوش خط و خالی به نام صلح !

طوفان‌الاقصی و تحولات بعدی آن فرصتی را فراهم آورد که درک و فهم ما نسبت به موضوع فلسطین و 8 دهه اشغالگری رژیم صهیونیستی بار دیگر به بوته  نقد و بررسی درآید و دوباره درباره فلسطین و مردم آن فکر کنیم. آتش جنگ در دو هفته اخیر بسیار تند و شعله‌ور بوده و هر دو طرف تلفات زیادی را متحمل شدند.

برای رژیم صهیونیستی این یک ضربت «غیر قابل ترمیم» بود که تنها در عرض دو روز 700 نفر از سربازان اسرائیلی و شبه‌نظامیان شهرک‌نشین اراضی اشغالی به دست مقاومت اسلامی کشته شوند. البته، این بارهم مثل دفعات قبلی، رژیم صهیونیستی بیکار ننشست و عقده ضربت در میدان جنگ را با هجوم به غیرنظامیان غزه پاسخ داد تا دوباره جامعه جهانی شاهد مسخ انسانیت به دست آن‌ها باشد و چشمش از فاجعه بیمارستان «المعمدانی» و قطع کردن آب و برق بر روی مردم بی‌پناه، گریان شود. فارغ از تحلیل‌های مختلفی که از سوی شخصیت‌های گوناگون و با درنظر گرفتن ابعاد متنوع در رسانه‌ها مخباره می‌شود، صدایی را از گوشه و کنار می‌شنویم که از دو طرف «آتش‌بس» و «صلح» را می‌خواهد. صدایی که با برجسته کردن «لعنت به جنگ» و مرثیه بر کودکان بی‌پناه غزه، ظاهری زیبا، اما باطنی فریبنده دارد.

شعار صلح با اسرائیل، همان مار خوش خط و خالی است که با قبول یک پیش‌فرض در خفا، چنین القا می‌کند که:« برای کودکان فلسطینی هم که شده مقاومت اسلامی کوتاه بیاید تا در پاسخ به این محور مقاومت، اسرائیل زنان و کودکان بیشتری را نکشد!» بسیاری از سلبریتی‌های ایرانی و روشنفکران ما که به تعبیر سیدشهیدان اهل قلم، جز تقلید از غرب و تظاهر به فرنگی‌مآبی چیزی در چنته ندارند، در رسانه‌های اجتماعی خود یا در قبال فاجعه غزه سکوت اختیار کردند یا در بهترین حالت لعن و دشنام را نثارجنگ کردند تا مبادا دهانشان به «مرگ بر اسرائیل» معطر شود! به راستی سری که با تربت خدا انس نگیرد، این چنین داغ سکوت و انفعال بر آن می‌نشیند.

حتی کار به جایی رسید، که روحانی سرشناس اهل‌سنت، راه‌حل را در ایجاد دو دولت مستقل دانست و گفت :« مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینی‌ها به یک حکومت مستقل برسند. فلسطین باید سرزمین مستقل خود را داشته باشد.» بماند که شیخ محمد الموعد، سخنگوی شورای علمای فلسطین در لبنان، به شکل ما قلّ و دل پاسخ را چنین داد:« شخصی که بگوید باید با اسرائیل صلح شود، یا نادان است یا جاسوس همان اسرائیل غاصب که از او دفاع می‌کند.»

ایده صلح با اسرائیل و شعارهایی نظیر «نه به جنگ» که امروزه در سرتاسر فضای مجازی توسط برخی چهره‌های شاخص هنر و اندیشه کشور و رهروان همیشگی آنان بازتاب پیدا کرده است، «مؤدبانه‌ترین» و «زیباترین» جلوه از هموارسازی جنگ علیه مظلومین عالم است. در پس ایده صلح و سازش با رژیم صهیونیستی، ما موجودیت اسرائیل را پذیرفتیم و خیلی مؤدبانه و بدون تصریح مستقیم مهر سکوت بر دهان و غل و زنجیر را بر دستان فلسطینیانی که برای بازپسگیری اراضی خود و حفظ هویت اسلامی و عربی‌شان می‌جنگند، می‌زنیم.

متأسفانه در جامعه هوادار مسلک و پلتفرمی ایرانی، تجسم حُبُّکَ لِلشَّیْ ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُ را مشاهده می‌کنیم که چگونه جن‌زدگان عرصه مجاز با چشم بستن بر بیش از 70 سال اشغال و جنایت با پیروی از خدایگان این سرزمین بی‌روح که سلبریتی‌ها و روشنکفرنمایان غرب‌گرا هستند، سخن از صلح و سازش با اسرائیل را به میان می‌آورند! گویی دزدی به خانه بیاید و مقدار پولی را برباید و ما به خاطر تعدی و تجاوز او بگوییم باید با دزد صلح و مذاکره کرد!

راه حل فلسطین همان چیزی است که شهید، دکتر فتحی شقاقی، مؤسس گروه جهاد اسلامی فلسطین بیان کرده بود و عنوان کتابش قرار داد: خمینی، تنها گزینه است! حقیقت آن است که خمینی و روش او که در ادبیاتش «اسلام ناب» تعبیر می‌شود؛ اسلام مبارز و پویایی است که برای حفظ هویت خود و دفاع از ارزش‌های ازلی و ابدی دست به کار می‌شود و خود را مکلف به انجام تکلیف می‌بیند و تکلیف در برابر غاصبانی که با ایده بحر تا نهر بدون دعوت‌نامه به این منطقه آمدند و هرگونه پیمان و توافقنامه را نقض می‌کنند و بر سر زنان و کودکان بی‌پناه بمب فسفری می‌اندازند یک چیز است؛ جهاد.

صلاح مردم فلسطین نه در صلح بلکه به تعبیر امیرالمؤمنین در جهاد است و در باب اهمیت این مقوله ایشان می‌فرمایند:« والله ما صلحت دنیا و لادین الا به.» حضرت رسول نیز در حدیثی می‌فرمایند:«اَلْخَیْرُ کُلُّهُ فِی اَلسَّیْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ اَلسَّیْفِ وَ لاَ یُقِیمُ اَلنَّاسَ إِلاَّ اَلسَّیْفُ وَ اَلسُّیُوفُ مَقَالِیدُ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّارِ» یعنی؛ همه خوبی‌ها در شمشیر(جهاد) و در زیر سایه شمشیر است و مردم جز به وسیله شمشیر استوار نشوند و شمشیرها کلید بهشت و جهنم است.

آنان که با ژستِ زشت بشردوستانه صلح با اسرائیل را برای مردم فلسطین و جوامع اسلامی تجویز می‌کنند، آیا تاریخ برایشان ثابت نکرده است که این هیولای صهیون به هیچ صلح و توفقنامه‌ای پایبند نیست؟ آیا تجربه پیمان اوسلو نشانه این نبود که در دنیای تحت سیطره جریان غرب توافقنامه و معاهده بین‌المللی، ظواهری هستند که در پشت آن بتوان به مطامع استعماری و استکباری دست یافت؟ آخر به ما بگویید با کسانی که بزرگان دینی‌شان صریحاً هرچه غیریهود است را حیوان می‌نامند و معتقدند باقی مردم در جهان باید نوکری آنان را بکنند چگونه می‌توان سر سازش داشت؟ نکند در آن شبی که بیمارستان المعمدانی، مأمن و پناهگاه زنان و کودکان هدف موشک اسرائیلی‌ها شد این منادیان صلح و صمیمیت در خواب بوده و الان هم نفع را در همان خواب تلخ تغافل می‌بینند؟

موضع‌گیری مناسب در برابر مسأله فلسطین همانی است که رهبری معظم، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیان فرمودند:« مدعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادىِ بخشی از فلسطین. هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. هر طرح عملیاتی باید بر مبنای اصلِ «همه‌ فلسطین برای همه‌ مردم فلسطین» باشد. فلسطین، فلسطینِ «از نهر تا بحر» است، ‌نه حتّی یک وجب کم‌تر‌.»

 

محمد مهدی اسکندری

دیدگاهتان را بنویسید