درپی دستگیری 2 خبرنگار روزنامه اصلاحطلب دولتهای آمریکا، کانادا و آلمان از سال گذشته تاکنون حدود 13 جایزه به این دو نفر اعطاء کرده اند. کاخ سفید صراحتا نسبت به بازداشت این دو فرد اعتراض و «جیسون رضاییان» جاسوس دوتابعیتی نیز از آنها دفاع کرده است.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی پس از رسیدگی به پرونده متهمان نیلوفر حامدی و الهه محمدی، هر ۲ متهم را در ۳ عنوان اتهامی مجرم شناخته و رای خود را صادر کرد.
براساس رای صادره، نیلوفر حامدی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا به تحمل ۷ سال حبس، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم شد.
همچنین الهه محمدی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا، به تحمل ۶ سال حبس، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم شد.
انتشار این خبر با واکنش منفی رسانههای معاند و رسانههای منتسب به جریان غربگرا در داخل مواجه شد.
پیش از این رسانه های اصلاحطلب در داخل به بهانه سالگرد اغتشاشات، مدعی شدند که چرا «نیلوفر حامدی» و «الهه محمدی» دو خبرنگار روزنامه های شرق و هم میهن، همچنان در زندان بوده و آزاد نشدهاند.
همزمان رسانه های فارسی زبان در خارج از کشور اعم از بیبیسی، اینترنشنال، رادیوفردا، صدای آمریکا و… پیگیر وضعیت این دو خبرنگار هستند.
در آبان سال گذشته، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیانیه مشترکی را منتشر کردند. در بخشی از این بیانیه با اشاره به اقدامات «نیلوفر حامدی» آمده بود:« ردّ اطلاعاتی و عملّیاتی تعدادی از عناصر مذکور در اغتشاشات اخیر و پیش از آن نیز مشاهده و حسب مورد اقدام مقتضی بهعمل آمده است. بهعنوان مثال انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزشدیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت.»
در این بیانیه همچنین درباره نحوه عملکرد «الهه محمدی» تصریح شده بود:«همچنین است اقدامات «الف.م» که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکلگرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیدهی دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است؛ ضمن آنکه هر دو نفر نقش منابع اولیهی خبرسازی برای رسانههای بیگانه را ایفا کردهاند.»
در بیانیه مذکور درباره نحوه آموزش این دو نفر تاکید شده بود:« سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی دورههای «آموزش مربیان جنگهای ترکیبی» برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط و از پیش نشان شده برگزار و به آنها مأموریت دادهاند که آموختهها را به دیگران منتقل و بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل نمایند… متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکا میباشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی C.I.A و تعداد معتنابهی از مؤسسات، بنیادها، دانشگاه ها و اندیشکدههای به اصطلاح غیردولتی استفاده مینماید. اطلاعات موثق حاکی است که رژیم غاصب صهیونیستی و تعدادی از کشورهای اروپایی، جملگی ذیل هدایت سیا با این پروژه همکاری مینمایند… مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای «جنگ ترکیبی و براندازی نرم» تعریف میشود. ذیل این راهبرد، سرفصلهایی با اسامی و عناوین موجه و غالباً انسان دوستانه اما در عمل پیجوی راهبردها و خطمشی دولت و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا می باشند؛ همچون: شبکهسازی و کمپین سازی در موضوعات گوناگون و از عناصر مختلف، توانمندسازی زنان، تولید بهانههای حقوق بشری علیه ایران و گزارش به مبادی تعیین شده، توانمندسازی سندیکاهای تحت امر، آموزش وجوه مختلف نافرمانی مدنی، پرورش رهبران جوانِ گوش به فرمان، کنشگری بهاصطلاح مدنی، خبرنگاری و خبرسازی در دوره بحران و…»
مدیران رسانه های اصلاحطلب که در سالگرد اغتشاشات نسبت به بازداشت و زندانی شدن این دو نفر اعتراض کرده اند، اصلا به این سوال پاسخ نمی دهند که اگر این دو فرد صرفا خبرنگاران معمولی بودهاند، چرا رسانه های دشمن اینچنین از آنان دفاع کرده و نسبت به وضعیت آنان ابراز نگرانی میکنند.
در این میان حتی «جیسون رضاییان» جاسوس دوتابعیتی نیز به میدان آمده بود و از این دو نفر دفاع کرده بود. لازم به ذکر است که جیسون رضاییان یکی از افرادی است که در پوشش خبرنگار، سال های متمادی در ایران برای اربابان خود جاسوسی میکرد. وی از سال ۸۳ در پوشش خبرنگار «سانفرانسیسکو کرونیل» به ایران رفت و آمد داشت و به ویژه در فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ با جمعآوری اخبار لحظهبهلحظه از اغتشاشات از سوی منابع میدانی در تهران و ارسال آن به پایگاههای خبری ضدانقلاب، ارائه اخبار و تحلیل از وضعیت کشور به اتاق فکر وزارت خارجه، کنگره و سنای آمریکا و برخی نهادهای مرتبط با لابی «آیپک» و انتشار اخبار کذب از اوضاع شهر تهران در نشریات مختلف ، نقش موثری ایفا کرد.
وی در سال ۹۱ این بار در پوشش خبرنگار «واشنگتن پست» به ایران آمد و از طریق نزدیکی به سیاسیون و افراد مهم دولتی به اسناد و اطلاعات سیاستهای داخلی و خارجی ایران دسترسی پیدا کرد تا اینکه در تیرماه ۹۳ دستگیر شد و کاخ سفید برای آزادی وی، ۱.۷ میلیارد دلار پرداخت کرد. حال حمایت چنین جاسوس مشهوری از نیلوفر حامدی و الهه محمدی، موضوعی است که جای تأمل بسیاری دارد.
دولت های آمریکا، کانادا و آلمان از سال گذشته تاکنون حدود ۱۳ جایزه به این دو نفر اعطاء کرده اند. به عنوان نمونه در ماههای گذشته باشگاه ملی مطبوعات آمریکا مهمترین جایزه بخش بین الملل خود را به نیلوفر حامدی و الهه محمدی اعطاء کرد. علاوه بر این، کاخ سفید صراحتا نسبت به بازداشت این دو فرد اعتراض کرده است.
سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که آیا این حجم عملیات رسانهای صرفا برای بازداشت دو خبرنگار معمولی صورت می گیرد؟! آیا آمریکا نگران حرفه خبرنگاری در ایران است؟!
عملیات روانی رسانه های معاند درخصوص نیلوفر حامدی و الهه محمدی با دو هدف عمده صورت میگیرد. اول آنکه با قهرمانسازی از این دو، زمینه را برای تحریک افکار عمومی و نهادهای بین المللی برای تحت فشار گذاشتن دستگاه قضایی ایران در صورت صدور حکم فراهم کنند و دوم اینکه این پیام و به عبارتی دلگرمی به شبکه همکار در داخل ایران داده شود که در صورت بازداشت و لو رفتن، آنها را تنها نخواهند گذاشت.