اگر نگاه ما به آموزش، صرفا انتقال اطلاعات به دانش آموزان باشد، معلم از جنس هوش مصنوعی بدون محدودیت، با کیفیت بیشتر و هزینه کمتر کار آموزش را انجام می دهد. اما اگر به دنبال والاترین شان معلمی یعنی انسان سازی و رابطه استاد و شاگردی هستیم، معلمی جایگاه ویژه خود را دارد.
بالاخره بعد از مدتها انتظار، شرکت Startup Synthesis معلم خود را معرفی کرد. معلمی که با دیگر معلمان فرق دارد. معلمی که همه جا و در همه حال در دسترس است. برای ملاقات با این معلم نیاز نیست به مدرسه بروید. برای گفتوگو و درخواست مشاوره لازم نیست از قبل زمان معینی را انتخاب کنید. این معلم محدودیتهای دیگر معلمان از جهت دسترسی به انواع منابع آموزشی را ندارد. او به راحتی میتواند به سوالات شما پاسخ دهد و از نوینترین روشهای آموزشی این معلم محدودیتهای زمانی و مکانی ندارد و همیشه در خدمت شماست؛ فقط کافی است به دنیای مجازی متصل شوید و فرایند یادگیری خود را با معلمِ هوش مصنوعی آغاز کنید!
از همان ابتدایی که آموزش از طریق فضای مجازی مطرح شد، اشکالاتی به این روش وارد بود. آموزشِ آفلاین و دورههای ضبط شدۀ آموزشی، قابلیت همراه شدن با دانشآموز و حل مسائل آنی او را نداشت. در آموزش آنلاین هم هرچند که معلم سعی میکرد کنار دانشآموز باشد اما محدودیتهای محتوایی و زمانی وجود داشت؛ اما به نظر میرسد معلم هوش مصنوعی، در عین دسترسی به انواع محتواهای آموزشی و طرق متعدد تعلیم، همیشه میتواند در اختیار دانشآموز باشد و از این جهت برتری خاصی نسبت به دیگر طرق آموزش از طریق فضای مجازی دارد.
جالب است بدانید تکنولوژی یکی از حوزههای پردرآمد خود را حوزۀ آموزش تعریف کرده است. از آموزشهایی جهت ورود به بازار کار گرفته تا آموزشهایی برای زندگی بهتر؛ تا الآن هم تجربههای خوبی در این زمینه کسب کرده است. مدرسین متعددی هستند که از این روش راضی هستند و درآمد خوبی هم کسب کردهاند. همچنین دانشجویان زیادی هستند که از این روش استفاده و با شرکت در دورههای مختلف به سطوح علمی نسبتا خوبی دست پیدا کردند. فرایندی که اگر میخواست در فضای واقعی و در جایی مانند دانشگاه طی شود هزینهای چندصد برابر باید صرف میشد. به بیان دیگر صرفهجویی کلان در هزینهها و کیفیت بالای آموزش، این روشِ تعلیم منحصر به فرد کرده است. بیشک اگر آموزش و پرورش ما از این حرکت عقب بماند، مجبور است مانند خیلی از مسائل دیگر به جای مواجۀ فعالانه، به صورت منفعل وارد عمل شود.
این بحث نهایتا عدهای را به این نقطه نظر میرساند که پس دیگر چه نیازی به معلم فیزیکی! اگر میتوان آموزش بچهها را باکیفیت بیشتر و هزینۀ کمتر انجام داد چرا دیگر باید معلم داشته باشیم؟ عدهای برای دفاع از مقام معلم پاسخی از جنس برتری معلم بر هوش مصنوعی در مقام تعلیم میدهند اما به نظر میرسد دیگر این پاسخها قانعکننده نیست. پاسخ به این سوال بسته به نگاه ما به معلم است. اگر کار معلم را مانند کار یک ماشین یا دستگاه در نظر بگیریم، قطعا استخدام این همه معلم اشتباه محض است. هزینهای که صرف دستمزد این همه معلم میشود میتواند با استفادۀ بهینهتری برای دانشآموزان خرج شود.
البته مشابه این اتفاق در تاریخ هم سابقه داشته است. کارخانهها در آغاز شکلگیری برای تولید محصولات خود از کارگران استفاده میکردند اما به مرور زمان با اختراع دستگاههای صنعتی، دیگر نیازی به حضور تعداد زیادی از کارگران نبود. در واقع با گذر زمان ماشینها جای انسانها را گرفتند. حال باید گفت اگر نگاه ما به معلم، صرفا ابزاری برای انتقال اطلاعات به دانشآموزان باشد، با پیشرفت تکنولوژی معلم باید با شغل خود خداحافظی کند.
اما آیا معلم فقط آموزگار است؟ فقط وسیلهای برای باسواد کردن بچههاست؟ نمیخواهم حرفهای کلیشهای بزنم ولی بیایید با هم کمی روراست باشیم. جناب آقا/خانمی که مشغول خواندن این یادداشت هستی. اگر شما از مسئولین آموزش و پرورش هستی، واقعا چقدر برای معلم نقش تربیتی-پرورشی قائل هستی؟ چه میزان در سیاستگذاریها این نکته را لحاظ میکنی؟ آیا برای تو این که “معلم باید مربی باشد” یه شعار و کلیشه است یا واقعا آن را با تمام وجود قبول داری؟ آیا برای اینکه معلمانمان مربی بشوند برنامهریزی کردهای؟ آیا برای اینکه در مدرسه به معلم به چشم یک مربی نگاه شود فکری کردهای؟
جناب خوانندۀ متن! اگر شما از معلمان هستی، واقعا چه میزان خود را برای مربیگری آماده کردهای؟ چه اندازه خود را متولی شاگردانت میدانی؟ چقدر برای تربیت آنها دل میسوزانی؟ چقدر مانند فرزندان خودت برای اخلاق و انسانیت شاگردانت تلاش میکنی؟ چقدر از خلاقیت خود برای رشد استعدادهای دانشآموزانت بهره میبری؟ چه اندازه ناامیدی و یاس آنها برایت دردناک است؟ چه اندازه امید و تلاش آنان تو را امیدوار میکند؟ و هزاران سوال دیگر از این قبیل که همه باید از هم دیگر بپرسیم.
معلم جان! مدیرجان! رئیس جان! این یادداشت تذکر و تنبهی از هوش مصنوعی به ما بود. هوش مصنوعی به ما یادآوری کرد اگر شما غایت خود را افزایش سواد دانشآموزان میدانید، من از شما خیلی جلوتر هستم اما اگر قصد انسانسازی دارید این کاریست که از عهدۀ منِ هوش مصنوعی بر نمیآید. انسانسازی اولین و والاترین شان معلم است. انسانسازیای که از طریق رابطۀ استاد-شاگردی محقق میشود میتواند پیشرفت جامعه را تضمین کند. در اولین روزهای سال تحصیلی خوب است فارغ از همۀ کلیشههای ذهنی که درگیر آنها هستیم، به سوالات مطرح شده در این نوشتار و جملات شهید بهشتی که در ادامه میآید کمی تامل کنیم: «ای معلم باایمان آگاه و آزاد! به عنوان یک دوست و همفکر و همراهت خواهش میکنم، شما را به خدا در این کلاسها یک مشت انساننمایِ قالبیِ خاکبرسر نسازید. “انسان” بسازید، نه یک مشت انساننمایِ قالبیِ ابزاری…»
مهدی شریعت زاده