ده روز از آغاز عملیات طوفانالاقصی میگذرد. اسرائیل در حالی که ضربه اول و تعیینکننده را خورده، ده روز است خود را به در و دیوار میزند تا بازدارندگی نابود شده را احیا کند.
۱) ده روز از آغاز عملیات طوفانالاقصی میگذرد. اسرائیل در حالی که ضربه اول و تعیینکننده را خورده، ده روز است خود را به در و دیوار میزند تا بازدارندگی نابود شده را احیا کند. اما ارتکاب بیسابقهترین جنایات جنگی، نتوانسته گرهی از کار این رژیم بگشاید. تلآویو، حیفا و دیگر مناطق صهیونیستنشین همچنان با شلیک موشکها و راکتهای مقاومت فلسطین تهدید میشود. پس از ده روز رجزخوانی دولت نتانیاهو، و در حالی که گفته میشود حجم بمبهای ریخته شده روی غزه ۳۶۰ کیلومتر مربعی، معادل قدرت تخریب یک چهارم بمب اتمی است، ارتش اسرائیل نتوانسته برای اشغال این منطقه،؛ قدم از قدم بردارد. جبهههای شمالی فلسطین اشغالی هم لحظه ممکن است به روی ارتش سردرگم اسرائیل گشوده شود.
۲) چشمانداز جنگ چیست؟ رژیم صهیونیستی به وزنهبرداری ناآماده، با بدنی سرد شبیه است. وزنهبرداری که نتواند وزنه سنگین را بلند کند، اگر مهارت داشته باشد، همان ابتدای کار، وزنه را رها میکند و خود را نجات میدهد. و اگر ناشی باشد، ممکن است وزنه را حتی مقداری هم از زمین بلند کند. اما هنگامی میفهمد نمیتوانسته، که کار از کار گذشته و گردن و کتف و کمرش در اثر آوار شدن وزنه شکسته است! عملیات زمینی، با چند چالش بزرگ مواجه است: روحیه درهم شکسته ارتش و سیاستمداران در اثر «طوفانالاقصی»، سابقه تاریخی و تلخ ماجرا، و سوم، شخص نتانیاهو. صهیونیستها در نبرد اخیر، بیش از۱۵۰۰ کشته و ۳۷۱۵ مجروح برجا گذاشتند و تصویر بازدارندگی اسرائیل در هم شکست. مسئله لاینحل، نه فقط برای افکار عمومی اسرائیل، بلکه برای سران آن این است که با وجود رصد اطلاعاتی چند لایه، چرا غافلگیر شدهاند و از کجا معلوم با ضربهای بزرگتر در جنوب یا شمال مواجه نشوند؟ روزنامه هاآرتص به نقل از فرمانده لشکر ۹۸ خاطر نشان میکند: «ضربه بسیار شدیدی خوردیم و با سؤالات بسیار دشواری در مورد نحوه مواجهه با این رویداد مواجه هستیم».
۳) به گزارش نشریه پولیتیکو: «غرور تکنولوژیک اسرائیل پیش پای رزمندگان حماس شکست. قرار نبود چنین حملهای امکانپذیر باشد؛ یک حمله گسترده و مرگبار از سوی منطقهای با اینترنت نسل دوم، به دولتی با اینترنت نسل پنجم. دیوار امنیتی یک میلیارد دلاری شکسته شد. رگبار موشک به سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین نفوذ کرد و ثابت شد که سیستم نظارتی به شکل مرگباری ناکافی است». اسرائیل این بار به بدترین شکل ممکن غافلگیر شد، اما اولینبار نبود. کرانه باختری، بیتالمقدس، تلآویو، دره اردن و… طی یک سال گذشته بارها شاهد عملیات جوانان مقاومت بودهاند، بیآن که مورد رصد شاباک، شین بث یا اطلاعات ارتش قرار گرفته باشند. در همین یک هفته شروع نبرد در غزه، ۵۵ فلسطینی در کرانه باختری به شهادت رسیدهاند که نشان میدهد آن منطقه هم آماده انفجار است. هرچه زمان جلوتر میشود بر شمار و شتاب و شدت و تنوع غافلگیر شدنهای اسرائیل افزوده میشود.
۴) غزه در سال ۲۰۰۱، حتی یک هزارم توان نظامی فعلی را نداشت. آن زمان، «ژنرال آریل شارون» نخستوزیر، ادعا کرد کار غزه و فلسطین را ظرف ۱۰۰ روز تمام میکند. او به «بولدوزر اسرائیل» شهرت داشت و «قصاب صبرا و شتیلا» شمرده میشد؛ جنایتی که موجب شهادت ۳۵۰۰ فلسطینی شده بود. با این حال، هم او مجبور شد تابستان ۲۰۰۵، دستور عقبنشینی از غزه را صادر کند و بگوید: «عقبنشینی، اقدامی دردناک اما اجتنابناپذیر برای تامین آینده اسرائیل است. ما نمیتوانیم برای همیشه غزه را نگه داریم». ۱۷ سال بعد، شرایط برای اسرائیل، به مراتب وخیمتر است. به گزارش شبکه صهیونیستی ایران اینترنشنال: «تنشها و اختلافات در اسرائیل، ماهها پیش از این با اعلام تصمیم نتانیاهو در مورد اصلاحات قضائی، آغاز شد و در ماههای گذشته بیش از ۱۰ هزار نفر از سربازان ذخیره ارتش در اعتراض به دولت، از حضور بر سر پستهای خود انصراف دادند. پس از آن، ارتش اسرائیل اعتراف کرد توانایی عملیاتی در نیروی هوایی کاهش یافته است. اواسط مرداد هم مقامهای ارشد نظامی درباره خطر بحرانی جدی که ارتش را تهدید میکند، هشدار دادند. کاهش تواناییها به نیروی هوایی محدود نمانده، و نیروی زمینی و ستاد عملیاتی نیروی دریایی هم آسیب دیدهاند».
۵) حمله زمینی به غزه، شنبه شب برای چندمینبار به تعویق افتاد. شبکه دولتی انگلیس میگوید «دولت اسرائیل با ماموریتی تقریبا غیرممکن روبهرو است». روزنامه نیویورکتایمز مدعی شده ارتش اسرائیل طبق برنامه قصد داشت شنبه شب به غزه حمله کند، اما بدی شرایط آبوهوایی، حمله را چند روز به تعویق انداخت! اما روایتهای واقعیتری هم در دسترس است. برخی رسانههای اسرائیل، از اختلاف در کابینه درباره حمله زمینی خبر دادهاند چنانکه کانال ۱۳ تلویزیون میگوید: «بر سر عملیات زمینی، اختلافاتی حتی درکابینه وجود دارد». برخی فعالان توئیتری اسرائیل نوشتهاند: «نتانیاهو برای یک میلیارد ربات پول پرداخت خواهد کرد. اما حقیقت نمیمیرد. سربازان به نتانیاهو اعتماد ندارند. او نمیتواند اسرائیل را در جنگ رهبری کند».
۶) گزارشهای دیگر، میگوید که نتانیاهو با اعتراض نظامیان مواجه شده است. به گزارش شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل: «در جریان بازدید روز شنبه از نیروهای ذخیره تیپ ۶۹۷ ارتش در نزدیکی رحوفوت، بعضی از نظامیان به نتانیاهو اهانت کردند و او مجبور شد سخنرانی را لغو کند. یکی از افسران بلند شد و فریاد زد و الفاظ رکیکی را علیه نتانیاهو به کار برد. او گفت: تو هیچی نیستی، تو دروغگویی. در این حین، نتانیاهو از سخنرانی منصرف شد. او چند نظامی ذخیره را جمع کرد، عکس گرفت و منطقه را ترک کرد. بعد از آن هم شنیدیم که برخی وزرا در سفر به جنوب، با انتقادات توهینآمیز شهرکنشینان مواجه شدند». این اتفاق در حالی رخ داد که عزیمت نتانیاهو به نزدیک مناطق درگیری، با یک هفته تاخیر انجام میشد. در همین حال، گزارشگر کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل، ضمن انتشار یک ویدئو خبر داد: «وزیر محیط زیست دولت نتانیاهو به دیدار مجروحان در بیمارستان آسای هروفیه در الرمله رفت، اما آنها او را طرد کردند. آنها میگفتند شماها مسئول این وضعیت هستید. دولت را نابود کردید. شما ما را به اینجا رساندید. گم شو از اینجا برو».
۷) جنگندههای اسرائیلی قریب ۶ هزار خانه و ساختمان را با بمباران منهدم کردهاند. آنها بالغ بر ۱۴ خبرنگار را هم به شهادت رساندند. تعداد شهدای غیرنظامی غزه از ۲۴۵۰ نفر گذشته و شمار مجروحان به ده هزار نفر رسیده است. اما لازم نبود اسرائیل در غزه جنایت کند، تا نقاب از صورتش کنار برود. چند هفته قبل از شروع جنگ، تامیر پاردو رئیساسبق موساد در اعتراض به عملکرد رژیم گفته بود: «رفتار اسرائیل در کرانه باختری، آپارتایدی است. مسیر فروپاشی پرشتاب، دیگر جای هیچ توجیهی را برای ائتلاف باقی نمیگذارد. هر روز که میگذرد به پایان رؤیای صهیونیسم نزدیک میشویم». ۷ میلیارد دلار، کمترین برآورد درباره خسارت اقتصادی اسرائیل است. به گزارش روزنامه وال استریت ژورنال: «حجم خسارات وارده به اسرائیل نشان میدهد این جنگ مثل جنگ های قبلی نیست. فراخوان نیروهای ذخیره، استارتاپهای فعال در حوزه فناوری را فلج کرده است. مدیران این شرکتها در تلاش برای انتقال به اروپا یا آمریکا هستند». این، غیر از نظرسنجیهای یک ماه قبل است که نشان میداد «مدیران ۷۰ درصد شرکتهای نوپا به دنبال تشدید بحران سیاسی در تلآویو، در تدارک رفتن از اسرائیل هستند».
۸) اگر به نتانیاهو باشد، به خاطر عمق بحرانهایی که در آن گرفتار شده، میخواهد هم اسرائیل و هم آمریکا را عمیقا درگیر جنگ فعلی کند و حال آن که آمریکا و اسرائیل، نه توانی کافی برای این درگیری و تحمل تبعات آن در مقیاس یک جنگ منطقهای دارند و نه اعتمادی به نتانیاهو. اقتصاد آمریکا و غرب، توان شوک سیاسی و اقتصادی جدید را ندارد. آمریکا به دنبال کاهش مداخله در باتلاق غرب آسیا و تمرکز بر بحران فزاینده چین و روسیه است. نهاد دو حزبی موسوم به «کمیسیون موضع استراتژیک آمریکا» که تحت نظر کنگره فعالیت میکند، پنج شنبه گذشته در گزارشی هشدار داد «از آنجا که نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده، از سوی چین و روسیه در خطر است، آمریکا و متحدانش باید آماده جنگ همزمان با هر دو باشند».
۹) پنج دولت اخیر در اسرائیل، در اثر بیثباتی شدید، یک سال هم دوام نیاوردند وگرنه، نوبت به نتانیاهو نمیرسید. او حاضر است برای نجات خود، اسرائیل را هم قربانی کند. چنین اتهام سنگینی در اسرائیل، متوجه وی است و پس از پایان جنگ به شکل جدیتری دنبال خواهد شد. او قبلا متهم فساد اقتصادی و سیاسی و عامل دودسته کردن جامعه صهیونیستی بود و حالا متهم است که با جاهطلبی و بحرانآفرینی، موجب غفلت از عملیاتی بزرگ و جبرانناپذیر شده است. بنابراین به محض این که گرد و غبار جنگ فروکش کند، او مجددا و این بار شدیدتر، مورد اعتراض و احتمالا پیگرد قرار میگیرد. نتانیاهو برای نجات خود و خریدن زمان، مایل به کشدار شدن جنگ است. اما همین رفتار، عمر سیاسی او را هرچه کوتاهتر میکند. عملیات زمینی برای ورود به غزه قطعا چند برابر بیشتر از ۱۵۰۰ کشته فعلی، تلفات روی دست صهیونیستها خواهد گذاشت، در حالی که احتمال موفقیت در اشغال غزه، کاملا دور از دسترس است. نتانیاهو، ضمنا متهم اول در اسارت و مفقودی حدود هزار صهیونیست است. به نوشته روزنامه یدیعوت آحارانوت: « نتانیاهو، مجرم است و باید استعفا دهد. او بازدارندگی اسرائیل را از بین برد و به همه هشدارها درباره از بین رفتن بازدارندگی بیتفاوت بود».
۱۰) نتایج نظرسنجی موسسه «دیالوگ» وابسته به «پروفسور کامیل فوکس»، استاد دانشگاه تلآویو نشان میدهد: «۹۴ درصد اسرائیلیها، دولت نتانیاهو را مسئول شکست اطلاعاتی در حمله اخیر میدانند و ۶۷ درصد، این شکست اطلاعاتی را بدتر از جنگ ۱۹۷۳ ارزیابی میکنند. همچنین، ۵۶ درصد معتقدند نتانیاهو باید پس از حمله حماس استعفا میداد. ۵۹ درصد هم گفتند هیچ اعتقادی به دولت نتانیاهو که جنگ را رهبری میکند، ندارند». به احتمال بسیار زیاد، دیری نخواهد گذاشت که اعتراضهای تند و تحقیرآمیز نسبت به نتانیاهو، از کریدورهای پشتی سیاست، به کف خیابانها در تلآویو کشیده شود. این، بازی دو سر باخت، برای کسی است که نفهمید چه زمانی روی ارّه نشست و راه پیش و پس برای اسرائیل باقی نگذاشت. نتانیاهو پیش از غافلگیری در میدان، مورد نفرت بخش بزرگی از جامعه صهیونیستی قرار داشت که ۹ ماه بود هر هفته برای برکناری وی به خیابان میآمدند. او پیش از این، به خاطر تلاش برای اخته کردن دستگاه قضایی و ایجاد دیکتاتوری بلامنازع مورد اعتراض بود، اما حالا علاوهبر این، متهم به خیانت منتهی به جنگ و تار و مار شدن چند هزار صهیونیست است. قطعا نام نتانیاهو، در صدر متهمانی قرار خواهد گرفت که عملکردشان، به عملیاتی شدن نفرینِ «نرسیدن اسرائیل به ۸۰ سالگی» شتاب بخشید.
محمد ایمانی