جایزه حافظ یک مراسم اعطای جوایز سالانه است که با تقدیر از دستاوردهای سینمایی در سینمای ایران و دستاوردهای تلویزیونی در تلویزیون ایران برگزار میشود. اولین دوره این جایزه در سال ۱۳۷۶ توسطه مجله دنیای تصویر بزگزار شد و همین دلیل باعث شد که این مراسم به عنوان جایزه دنیای تصویر نیز شناخته شود.
جشن حافظ یا همان «جشن دنیای تصویر» به فیلمهای تولید و پخش شده در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی میپردازد.
به گفته متصدیان این جشن، تمامی فیلمهایی که در جشن حافظ مورد داوری قرار میگیرند، فیلمهایی هستند که در سینما اکران شده یا در تلویزیون و شبکههای خانگی به نمایش درآمدهاند.
سالها پیش مرحوم علی معلم بنیانگذار حافظ در گفتگوی با رسانهها گفته بود: «جشن حافظ تکمیل کننده همه جانبهنگر جشنواره فجر است». طی دورههای گذشته مستقل بودن و نگاه تخصصی در کنار رویکرد مردمی بودن از ویژگیهای اصلی این جشن به شمار میآمده، رویکردی که مرحوم علی معلم همواره برای حفظ آن تلاش میکرد.
نگاهی به سیاستهای جشن حافظ
بعد از سال ۱۳۹۵ که علی معلم درگذشت، خانواده ایشان مدیریت این جشن را بر عهده گرفتند. حالا دیگر جشن حافظ با مسئولیت «امید معلم» پسر ایشان و «آذر معماریان» همسر علی معلم برگزار میشود.
امید معلم درباره تفاوتهای جشن و جشنواره در نشستی پیش از دوره هجدهم گفته بود: «در جشنها تمرکز بیشتری روی بخشهای فنی فیلم میشود چرا که وقت بیشتری برای بررسی نکات فنی فیلم صرف میشود. در جشن به سبک و سلیقه مردم در سینما و آثار تصویری بیشتر توجه میشود. موفقیت فیلمها در اکران، فروش و جلب توجه مخاطب تاثیر زیادی دارد».
به طور کلی در دورههای پیشین جشن حافظ، سینمای پرفروش و بهاصطلاح عام در کنار آثار تولید شده در بخش هنر و تجربه در کنار هم قرار میگیرند و موردتوجه و بررسی واقع میشوند. ضمن اینکه آثار سینمایی از سریال جدا نمیشود. چهبسا که از نظر قالب و شیوه تولید و زمانبندی و حتی طرح و فیلمنامه، آثار سینمایی با سریالها تفاوتهای اساسی دارند.
در واقع آنچه دوره بیست و دوم جشن حافظ را در مرکز توجه قرار میدهد، اختلافهای ماهوی و ذاتی است که با دورههای پیش پیدا کرده است.
انتشار اسامی نامزدهای دوره بیست و دوم و جنجالی بیپایان
جشن حافظ ۲۱ دوره را پشت سر گذاشته است و شنبه هشتم مهرماه ۱۴۰۲ برگزیدگان دوره بیست و دوم آن معرفی خواهند شد. طی روزهای گذشته انتشار اسامی نامزدهای بخشهای مختلف باعث جنجالهای بسیاری در فضای رسانهای کشور شده است. اما به راستی چه نکاتی باعث شده که این دوره با چنین وضعیتی روبرو شود؟
به نظر میرسد جشن حافظ در دوره اخیر خود سیاستهای پیشینش را در پرانتز گذاشته است. چرا که رویکردی را در پیش گرفته که چندان نسبتی با آن سیاستها ندارد.
در قدم اول با دیدن نامزدهای بخشهای مختلف جشن حافظ آن چیزی که بیشتر از همه به چشم میآید، غایب بودن تولیدات تلویزیونی است. این در حالی است که جشن حافظ در دورههای پیشین بدون توجه به کشمکشهای سیاسی و جناحی بسیاری از جوایز اصلی خود را به برنامههای تلویزیونی اختصاص میداد، و حتی برترین چهره تلویزیونی را نیز معرفی میکرد. اما در این دوره چهره تلویزیونی حذف شده است و هیچ نمایندهای از رسانه ملی در بین نامزدها حاضر نیست و تمامی گزینههای انتخابی در اختیار آثار شبکه نمایش خانگی قرار گرفته است.
جایگزین کردن شبکه نمایش خانگی به جای تلویزیون
شاید از همین رو است که بسیاری از منتقدان حذف تلویزیون را عامدانه و گونهای دهن کجی به رسانه ملی میدانند، جایگزین کردن شبکه نمایش خانگی به جای تلویزیون در صورتی اتفاق افتاده است که خود نمایش خانگی ذیل ساترا و رسانه ملی مشغول به فعالیت است و رفتارهایی از این دست جز آسیب زدن به این میدان پر رونق نتیجهای به بار نخواهد داشت.
داوری این دوره از جشنواره قرار بود آثار تولید شده از اسفند ۱۴۰۰ تا مرداد ۱۴۰۲ را در شامل شود، طی زمان مد نظر تلویزیون آثار و برندهایی را به روی آنتن برده که قطعا میتوانستند در فهرست نامزدها قرار بگیرند. آثاری، چون دورهمی، خندوانه، عصر جدید، مستوران، گیل دخت، زیرخاکی، نون خ، سوران و… تنها نمونههایی هستند از آنچه طی زمان مورد نظر در رسانه ملی پخش شدهاند، برنامههایی پر بیننده که کیفیت و تعداد مخاطب آنها قابل قیاس با بسیاری از برنامههای نمایش خانگی نیست.
جشن حافظ که همواره بر بیطرفی تاکید داشته و نگاه تخصصی و حرفهای را در اولویت قرار داده است، این بار رویکرد دیگری را پیش گرفته است، رویکردی که آشکارا جانبدارانه و پر ابهام است و همین موضوع باعث واکنش اهالی رسانه شده است.
حذف عامدانه هنرمندان فعال در رسانه ملی
روز چهارشنبه پنجم مهر ماه نامزدهای بخش تلویزیونی بیست و دومین مراسم سینمایی تلویزیونی دنیای تصویر (جشن حافظ) در حالی اعلام شد که به شکل عجیبی در این بخش همه نامزدها به شبکه نمایش خانگی تعلق گرفته بود. به بیانی دیگر در این دوره شاهد حذف عامدانه هنرمندانی هستیم که طی سال گذشته با تلویزیون همکاری کرده بودند.
جشن حافظ تحت عنوان نامزدهای تلویزیون، برترین چهرههای شبکه نمایش خانگی را قرار داد و غش کردن داوران حافظ به سمت محصولات یک پلتفرم مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفت.
یکی از رسانهها با اشاره به این موضوع نوشت: «نکته جالب آنکه پیشتر محصولات شبکه خانگی در زیرمجموعه سینما ارزیابی میشد و تحولات سه سال اخیر تشکیل ساترا به عنوان تشکل تنظیمگری زیر نظر سازمان صداوسیما، سبب شد تا هویت شبکه خانگی از سینما به تلویزیون منتقل شود و تلویزیونی بودن این انتخابات، تحت این تغییر، تعریف شود».
وقتی جشن حافظ اعتبارش را صرف تبلیغ محصولات یک پلتفرم میکند
در واقع بسیاری از منتقدان بر این نکته تاکید دارند که جشن حافظ در دوره بیست و دوم خود، تمام اعتبارش را صرف تبلیغ محصولات یک پلتفرم خاص کرده است و در این راه نه تنها رسانه ملی بلکه آثار برخی از پلتفرمهای رقیب را نیز نادیده گرفته است.
حضور آثار نازل و بیکیفیتی، چون «آنتن»، «آفتاب پرست» و «نیوکمپ» در بین نامزدهای نهایی و کنار گذاشتن مجموعههایی، چون «زیرخاکی» و «نون خ» آشکارا خبر از از داوریهای جهت دار و غیر کارشناسانه دارد.
حتی نام بردن از اثری، چون «نیوکمپ» به عنوان نامزد مهمترین سریال طنز تلویزیونی بیشتر به یک شوخی شبیه است که میتواند به تنهایی هر جشن و جایزهای را بیاعتبار کند.
کافی است سری به کامنتهایی که مردم (مخاطبان سریال) درباره کیفت نیوکمپ نوشتهاند بزنند تا روشن شود که چطور سلیقه مردم بالاتر از داوران جشن حافظ است.
بانی فیلم در این باره نوشت: «بخش بهترین سریال تلویزیونی و پلتفرمهای استریم آنلاین نیز به طور کامل به سریالهای شبکه نمایش خانگی اختصاص داده شده است و گویی جشن حافظ به طور کامل هنرمندان و سریالها و تاک شوهای موفق تلویزیونی را از دایره انتخاب خود خارج کرده است اتفاقی که باید دید در اختتامیه مراسم چه توضیحی برای آن وجود دارد».
دم خروس سیاسی کاری در بخش نامزدهای مستند
اگر چه بررسی صورتبندی معرفی نامزدهای دوره بیست و دوم جشن حافظ، رویکرد سیاسی و جناحی این جشن را نشان میدهد و از همین رو حذف تولیدات رسانه ملی هم کاملا عامدانه به نظر میرسد، اما دم خروس انضمامی و عینیتر این انتخابها در بخش نامزدهای بخش مستند بیرون میزند.
به احتمال زیاد در این بخش «سمفونی حمید» اثر برگزیده خواهد شد، و بیشک این انتخاب، نه ساختاری و کیفی که گونهای قدردانی از خانواده علیدوستی خواهد بود.
اما از سوی دیگر انتخاب آثاری، چون «سرپتیهای» کیوان مهرگان (مهرگان در سال ۱۳۹۰ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی، سیاسی، فرهنگی و مجازی محکوم شده بود و…) و «کاغذپارهها» اثر فیمنیستی بهزاد نعلبندی در بخش نامزدهای بخش مستند، بعد دیگری از سیاسی کاری ماجرای انتخاب نامزدهای این دوره از جشن حافظ است.
حرف آخر/ میراثی در دست باد
حرف آخر اینکه امروز برگزیدگان نهایی این مراسم معرفی خواهند شد، آشکارا فارغ از اینکه نتیجه آن چه سرانجامی پیدا کند، این «جشن حافظ» است که پیشاپیش خودش را از اعتبار انداخته است.
میتوان دوره بیست دوم را یک خود زنی تمام عیار به شمار آورد، یک خودزنی بزرگ که شاید سخت بتوان از آن جان سالم به در برد.
وقتی یک جشن عدالت محور مردمی گرفتار بازارهای سرمایه میشود و به جای مردمی بودن «تبلیغات» برای آثار نازل یک پلتفرم خاص را در دستور کار خود قرار میدهد، سرنوشت از پیش معلومی برای آن میتوان متصور شد. سرنوشتی که بیشتر به یک گورستان لوکس شباهت دارد و خبری از زندگی در آن نیست.
یکی از رسانهها در این باره نوشت: «به نظر میرسد در چند سال اخیر و در غیاب علی معلم، بنای برگزارکنندگان جشن حافظ، به سمت اجرای فاخر گرایش پیدا کرده باشد. تعیین قیمت بالای بلیت برای شرکت دوستداران هنرمندان در این مراسم و مشخص شدن مکان یکی از هتلهای لوکس تهران، به خودی خود موید بروز تغییرات اساسی در نحوه و شکل اجرایی این جشن سینمایی است».
جشن حافظ که همواره اعتبارش را از عدم جهت گیریهای جناحی و سیاسی میگرفت و همواره تاکید بر همدلی داشت، در این دوره در دام تبلیغات برای یک پلتفرم خاص افتاده است.
اما به راستی چه میشود که جشن حافظ به دام سیاسی کاری میافتد و گل درشت جانب دارانه آثار نازل شبکه نمایش خانگی را به عنوان نامزدهای نهایی خود معرفی میکند؟
هرکسی که لیست نامزدهای این دوره از جشن حافظ را دیده باشد و کمی بر رفتار متصدیان آن با تولیدات رسانه ملی دقت کند آشکارا با این پرسش مواجه میشود که شاید یکی از پلتفرمهای نمایش خانگی اسپانسر آن بوده است که اینگونه تمام قد به خدمت تبلیغات آن در آمده و دست به خود زنی زده است.
علی پژوهش