فضای مجازی و خلأ آموزش‌های مهارت‌پایه

ما در رابطه با چگونگی بهره گیری از ظرفیت‌های فضای مجازی نیازمند آموزش هستیم، آن هم آموزش‌های مهارت پایه بدین معنا که منتج به ارتقای سطح مهارت در خصوص استفاده صحیح و مطلوب از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شود.

 امروزه شبکه‌های اجتماعی، غوغایی در وادی رسانه بپا کرده‌اند که شاید کمتر فرد یا خانواده‌ای را سراغ داشته باشیم که با مسایل و تبعات آن دست به گریبان نباشد.

پیش از هر چیز دیگری باید دانست که در شرایط کنونی، فضای مجازی به ویژه همین شبکه های اجتماعی به یک بستر و ظرفیت مهم فرهنگی و اجتماعی بدل شده که هم می تواند منشأ تحولات و آثار مطلوب باشد و هم این که زمینه ساز بروز عوارض و آسیب های خطرناکی گردد.

به هر حال نمی توان منکر این شد که در رابطه با فضای مجازی روز به روز شاهد این هستیم که دامنه نفوذ و تاثیرگذاری آن مضاعف می شود. در این میان، پرسشی که ممکن است ذهن افراد به خصوص خانواده ها را به خود مشغول سازد آن است که در برابر آسیب ها و آفت های فضای مجازی چه کنیم؟!

به اعتقاد راقم این سطور، مهم ترین مسأله در این بین، ناظر به لزوم شناخت و درک صحیح از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است و مادامی که این درک و شناخت وجود نداشته باشد نمی توان راه حل درستی را شناسایی و بکار بست تا عوارض کمتری از حضور در فضای مجازی نصیب افراد و مخاطبان آن گردد.

صدالبته ورود آگاهانه و کم آسیب در این عرصه، پیش و بیش از هر چیز دیگری، نیازمند آموزش و اطلاع رسانی در کنار فرهنگ سازی مناسب و هوشمندانه است؛ به دیگر سخن ما در رابطه با چگونگی بهره گیری از ظرفیت های فضای مجازی نیازمند آموزش هستیم، آن هم آموزش های مهارت پایه بدین معنا که منتج به ارتقای سطح مهارت در خصوص استفاده صحیح و مطلوب از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی شود.

امروزه با ورود تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی و توسعه روزافزون آن، نهاد خانواده ایرانی با مسائل و مشکلات عدیده ای مواجه شده که نمی توان چشم بر این واقعیت فروبست. این که چرا تأکید بر آموزش دارم، کاملاً روشن بدیهی است، به این جهت که شما اگر یک چاقو را هم به دست کودکی بدهی و بگویی با این میوه پوست بکن، چه بسا به خودش یا دیگران آسیب بزند اما اگر طرز استفاده صحیح را به او بیاموزیم و خودمان هم مراقبش باشیم، آن وقت دیگر چاقو ابزاری سودمند در دست کودک خواهد بود و ما هم نگرانی چندانی نخواهیم داشت.

بعد از آموزش، مساله کنترل و نظارت اهمیت پیدا می کند؛ در اینجا توصیه بسیاری از کارشناسان دلسوز جامعه این است که نباید به راحتی همه ابزارهای رسانه ای در اختیار همه ی افراد قرار گیرد، بلکه خود خانواده ها و فرد باید خودکنترلی داشته باشند و گرنه نمی توان به آسانی جلوی عوارض و آسیب های شبکه های اجتماعی و فناوری های نوین را گرفت.

متأسفانه گاهی اوقات مشاهده می شود که برخی والدین به بهانه این که باید فرزندانشان با دنیای روز و فناوری های نوین آشنا شوند، اساساً نظارت و کنترلی بر فرزندان خود ندارند یا بسیار ضعیف دارند که این مساله هم مربوط به شبکه های اجتماعی می شود و هم بازی های رایانه ای و دیگر مسایل.

در این که این تصور و نگاه غلط است هیچ شکی وجود ندارد چرا که نتیجه اش می شود بروز و ظهور آسیب هایی که به فرزندان و خانواده ها وارد می شود و خدای ناکرده در صورت تداوم و توسعه این آفت ها، کار به جاهای خطرناک تر هم می کشد و چه بسا به تدریج زمینه ساز فروپاشی خانواده هم شود.

به خصوص نقش والدین در این راستا بسیار مهم و کلیدی است و آن ها باید بدانند که شبکه های اجتماعی و نیز ماهواره ممکن است چه بلایی بر سر خانواده ها و به خصوص نسل جدید بیاورد؛ از این رو می بایست آگاه باشند تا بعد با آموزش درست بتوانند نقش نظارتی و هدایت گرانه خود را ایفا کنند که اگر این طور شد عوارض و آسیب های فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به حداقل ممکن می رسد، اگر نگوییم کاملاً از بین می رود.

به هر حال آن چه مسلم است این که رواج فرهنگ استفاده درست از این امکانات نوین و به خصوص تلاش در مسیر توانمند سازی فرهنگی، بهترین و مؤثرترین راه برای مدیریت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که اُمیدواریم خانواده های ایرانی با درک اهمیت و چالش برانگیزبودن موضوع، آگاهانه و مسئولانه با آن برخورد نمایند.

 

سیدمحمدمهدی موسوی

دیدگاهتان را بنویسید