تاثیر تحریم‌های غرب علیه روسیه پس از حمله به اوکراین بر روابط روسیه و ایران

روابط ایران و روسیه که با آغاز جنگ روسیه و اوکراین و ورود روسیه به فاز نظامی و حملات موشکی و بعد تحریم‌های غرب برای فشار بر روسیه و عقب راندن این کشور در جنگ شکل دیگری به خود گرفت.

روابط ایران و روسیه در چند سال اخیر دستخوش تغییر و تحولات بسیاری خصوصاً در افزایش تعاملات نظامی و سیاسی شده است. روابطی که با آغاز جنگ روسیه و اوکراین و ورود روسیه به فاز نظامی و حملات موشکی و بعد تحریم‌های غرب برای فشار بر روسیه و عقب راندن این کشور در جنگ شکل دیگری به خود گرفت. برای بررسی بیشتر این مهم باید به سراغ تاریخچه این روابط و تلاش‌های یک جانبه ایران برای افزایش تعاملات با مسکو برویم؛ تاریخچه‌ای که در چند سال اخیر سایه تاریکی بر روابط دو کشور انداخته بود، اما با تغییر شرایط وارد فاز جدیدی شده است.

روابط ایران و روسیه از گذشته تا امروز
واقعیت‌های تاریخی در مورد روابط تهران مسکو، نشان‌دهنده رابطه‌ای پیچیده همراه با فراز و فرود بسیار و وابسته به عوامل و ﻣﺆلفه‌های گوناگون دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی از گذشته تا امروز است. تصرف خاک ایران توسط امپراتوری روسیه در اوایل قرن نوزدهم و مداخله ویرانگر روسیه تزاری در انقلاب مشروطه ایران در اوایل قرن بیستم و حمایت اتحاد شوروی از جریان‌های تجزیه‌طلب در شمال و شمال غربی ایران، تخلیه نکردن خاک ایران در پایان جنگ جهانی دوم از سوی نیرو‌های نظامی اتحاد شوروی، حمایت اتحاد شوروی از حزب توده ایران و … از جمله اقدامات و رفتار‌های خصمانه روسیه با وجود اراده ایران برای داشتن روابط نزدیک با این کشور بوده است.
هرچند آنچه عنوان شد همچنان سبب بی‌اعتمادی و تردید در برخی روابط دو کشور بوده، اما در چند سال اخیر شاهد روابط حسنه‌تری میان تهران و مسکو با توجه به شرایط ژئوپلتیک دو کشور بوده‌ایم. ایران و روسیه از دیرباز دو قطب مهم در دو سوی دریای خزر بوده‌اند و اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دو کشور نسبت به سایر کشور‌های منطقه سبب شده نقش پویاتری در معادلات سیاسی آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشند. چنانچه تفاهم‌نامه احداث کریدور شمال جنوب بعد از ۲۰ سال میان دو کشور امضا می‌شود و دو کشور از برقراری روابط جدید تجاری و معادلات جدید ابراز خرسندی می‌کنند؛ هرچند هنوز اقدام موثری که نشاندهنده ارتقای روابط تجاری بین دو کشور باشد رخ نداده است. با این حال جنگ روسیه و اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور معادلات منطقه‌ای را در روابط دو کشور دچار تحولاتی کرده است؛ و شاید همین مسئله سبب‌ساز استفاده روسیه از تجربیات ایران در حوزه نظامی می‌شود.

حمله به اوکراین/ از ناتو تا نظریه اشغال
با تشدید بحران میان روسیه و اوکراین در بیست و چهارم فوریه ۲۰۲۲ مصادف با پنجم اسفند ۱۴۰۰ روسیه تهاجم گسترده‌ای به اوکراین آغاز کرد. موضوعی که دو تئوری با خود همراه داشت. نخست نادیده گرفتن مرز‌های امنیت وجودی روسیه توسط غرب و دوم توطئه غرب برای تحریک روسیه به حمله به اوکراین. جنگی که از یک منظر به دلیل روند گسترش ناتو به اوکراین آغاز شد در حالی که روسیه خواستار ممنوعیت قانونی پیوستن اوکراین به این ائتلاف نظامی بود و از آن به‌عنوان تهدیدی برای امنیت کشورش انتقاد کرده بود و از منظر دیگری نظریهٔ بازپس‌گیری سرزمین‌های شوروی سابق و به رسمیت شناختن استقلال جمهوری‌های خلق دونتسک و لوهانسک و دریافت درخواست کمک نظامی از سوی آن‌ها به عنوان دلائل آغاز آن مطرح شده بود. هر چند برخی نظریه‌پردازان هم از تصمیم ولادیمیر پوتین برای اشغال سرزمینی اوکراین خبر می‌دادند.

با این حال «جان مرشایمر» نظریه‌پرداز برجسته روابط بین‌الملل و بنیان‌گذار نظریه «رئالیسم تهاجمی» از جمله افرادی است که سال‌های پیش از شروع این جنگ در مقالات و مصاحبه‌های خود بار‌ها نسبت به خطر شروع جنگ در شرق اروپا هشدار داده و اعلام کرده بود که اقدام ناتو در گسترش به سمت شرق و نادیده گرفتن خطوط قرمز روسیه منجر به جنگ خواهد شد. وی در جدیدترین موضع‌گیری خود نیز در مصاحبه‌ای ضمن واکاوی دلایل و ریشه‌های بروز این جنگ آمریکا را مسئول اول و آخر بروز این جنگ عنوان کرده است.

«مرشایمر» در این مصاحبه ضمن ردّ اظهارات مطرح شده در رسانه‌های آمریکا مبنی بر اینکه هدف «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهور روسیه از حمله به اوکراین فتح این کشور و انضمام آن به فدراسیون روسیه است توضیح می‌دهد که عامل این جنگ، نادیده گرفتن تهدید موجودیتی علیه روسیه از سوی غرب بوده است: «دیدگاه من از مدت‌ها پیش این بوده که این بحران که اکنون به جنگی واقعی تبدیل شده به تلاش‌های غرب برای تبدیل کردن اوکراین به سنگر غرب در مرز‌های روسیه مربوط است. همه چیز از‌ آوریل ۲۰۰۸ (اردیبهشت ۱۳۸۷) شروع شد که در نشست ناتو در بخارست این ائتلاف اعلام کرد که اوکراین و گرجستان در آینده عضو ناتو خواهند شد. روسیه و به ویژه پوتین، در آن زمان این را به صراحت اعلام کردند که انجام این کار عبور از خط قرمز خواهد بود؛ و انجام آن، غیرقابل قبول است و یک تهدید موجودیتی علیه روسیه به شمار می‌رود. آن‌ها این را کاملاً روشن بیان کرده بودند.» «بحران، روز ۲۱ فوریه ۲۰۱۴ (۲ اسفند ۱۳۹۲) تشدید شد و پاسخ غرب به آن، مضاعف کردن تنش‌ها بود. هنگامی که رئیس‌جمهور بایدن ژانویه ۲۰۲۱ (دی ۱۳۹۹) وارد کاخ سفید شد اقدامات بیشتری نسبت به دولت ترامپ برای حمایت از اوکراین انجام داد. ما داشتیم عملاً از خط قرمز‌ها عبور می‌کردیم و داشتیم یک تهدید موجودیتی علیه روسیه ایجاد می‌کردیم… روس‌ها این را بدون هیچ ابهامی برای ما مشخص کرده بودند، اما ما تنش‌ها را تشدید می‌کردیم. نتیجه‌اش این بود که پوتین در فوریه ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) به اوکراین حمله کرد.»

این نظریه‌پرداز با تاکید بر اینکه آمریکا تنش‌های میان روسیه و اوکراین را در پیوستن به ناتو تشدید و عامل اصلی جنگ فوریه ۲۰۲۲ میان دو کشور بوده، گفته است: «بسیاری می‌گویند پوتین برای این به اوکراین حمله کرد تا آن کشور را فتح کرده و آن را به روسیه ضمیمه کند و اینکه او مایل است اتحاد جماهیر شوروی را احیا کند. این مزخرف است. هیچ شواهدی در تأیید آن وجود ندارد.»

آغاز تحریم‌ها و تشدید تنش‌ها
جنگ میان مسکو و کی‌یف بالا گرفت و در نتیجه آن زلنسکی طی یک اعلان عمومی همه را به جنگ فراخواند، اما بسیاری از مردم اوکراین به سمت مرز‌های همسایگان غربی اوکراین به‌ویژه لهستان گریختند؛ پناهنده شدن حدود ۲ میلیون اوکراینی به کشور‌های اروپایی بحران پناهجویان اوکراینی در اروپا را به همراه داشت.
حمله روسیه به اوکراین و آغاز رسمی جنگ میان دو کشور با محکومیت گسترده بین‌المللی، همراه شد و آمریکا و به تبع آن اروپا برای تحت فشار قرار دادن روسیه در عقب‌نشینی از این جنگ با اعمال تحریم‌های مختلف سعی در ایجاد بحران‌های مالی و اقتصادی برای روسیه داشتند. ممنوعیت ارائه فناوری برای اکتشاف نفت و گاز، ممنوعیت اعطای اعتبار به شرکت‌های نفتی روسیه و بانک‌های دولتی، محدودیت سفر برای شهروندان با نفوذ روسیه نزدیک به رئیس‌جمهور پوتین و درگیر در الحاق کریمه از جمله این تحریم‌ها بوده است.

اعمال تحریم‌های گسترده علیه مسکو بر بازرگانان، شرکت‌ها و بخش‌های اقتصادی تأثیر گذاشت در حالیکه مسکو بر شکست سیاست تحریم‌ها تأکید و اعلام کرد این اقدامات به کل اقتصاد جهانی آسیب می‌رساند و روسیه از حقوق خود، شرکت‌ها و شهروندانش دفاع خواهد کرد. پوتین با استناد به تحریم‌های جدید و «بیانیه‌های تهاجمی»، نیرو‌های هسته‌ای روسیه را در حالت آماده‌باش قرار داد و با افزایش ترس از جنگ هسته‌ای، تنش‌ها بین غرب و روسیه افزایش یافت. روسیه در پاسخ به تحریم‌ها صادرات غلات و انرژی به اروپا را قطع کرد و اروپا با بحران انرژی مواجه شد.

آناتولی آنتونوف، سفیر روسیه در آمریکا، دور جدید تحریم‌های واشنگتن علیه مسکو را مهر تاییدی بر شکست سیاست تحریمی کاخ سفید توصیف کرد. این دیپلمات روس گفته است: حملات غرب به اقتصاد ما عملا خنثی می‌شود. این مساله مردم روسیه را قادر می‌سازد تا با اعتماد، چشم انتظار آینده باشند. اما همه چیز آنطور که گفته می‌شود به نظر نمی‌رسد چرا که قطعاً تحریم‌ها روسیه را از جهات مختلف تحت فشار قرار داده است و مسکو را به دنبال شرکای جدید به نگاه تازه و متحولی به اطراف واداشته است.

وزارت خزانه‌داری آمریکا در دور جدیدی از تحریم‌ها میخائیل فریدمن، پیوتر آوِن، ژرمان خان و الکسی کوزمیچِف و همچنین اتحادیه صنعت‌گران و کارآفرینان روسیه را تحریم کرد. تحریم‌هایی که بی‌شباهت با تحریم‌های غرب علیه ایران نیست از تحریم بانک مرکزی و اقتصاد و فناوری تا تحریم شخصیت‌ها و نهاد‌های تاثیرگذار سپاه و فرماندهان آنها.

شباهت‌های تحریمی ایران و روسیه
در تحلیل این اقدام غرب در تحریم روسیه و تحت فشار قرار دادن این کشور از جنبه اقتصادی برای کوتاه آمدن در برابر خواسته‌ها و بعضاً زورگویی‌های غربی باید عنوان کرد برخی تحلیلگران مسائل بین‌الملل بر این باورند که شباهت‌های زیادی میان ایران و روسیه در تحریم‌های غربی وجود دارد، اما قطعاً در نحوه عملکرد دولت وقت در ایران که رفع همه مشکلات را به برجام گره زد تا عملکرد روسیه در این بزنگاه تاریخی تفاوت‌های قبل ملاحظه‌ای وجود دارد.

تاثیر تحریم‌ها بر روابط
ظرفیت‌های بسیاری میان ایران و روسیه در شرایط فعلی وجود دارد؛ این ظرفیت‌ها شامل، وجود نفت و گاز فراوان در هر دو کشور، اشتراک دیدگاه‌های سیاسی و بین‌المللی در میان مسئولان تهران و مسکو، همسایگی دو کشور، اتفاق نظر تهران و مسکو بر سر سوریه و وجود دشمن مشترک است که این عوامل قطعاً می‌بایست روی همگرایی و همکاری تنگاتنگ ایران و روسیه در حوزه‌های مختلف از اقتصادی و سیاسی و نظامی تاثیر می‌گذاشت، اما در عمل تنها روابط و تعاملات نظامی و سیاسی دو کشور به دلیل نیاز روسیه در شرایط فعلی تغییر داشته است. باید تاکید داشت روابط نظامی و امنیتی ایران و روسیه پس از تحریم‌های بین‌المللی افزایش داشته، اما براساس تمایل روسیه به حفظ تعادل بین متحدین خود در منطقه تغییر محسوسی در روابط سیاسی و اقتصادی مشاهده نمی‌شود.

به موجب توافق با روسیه که وزارت امور خارجه ایران آن را تقریباً نهایی شده اعلام کرده است، مسکو از برجام و منافع تهران در شورای امنیت دفاع می‌کند و در عوض، به قرارداد‌های مطلوب در زمینه میادین نفت و گاز ایران دست می‌یابد. از نگاه روسیه، ایران یک برگ برنده واقعی است که مسکو را قادر می‌سازد از تهدید ایران در برابر غرب استفاده کند و در عین حال از روابط با تهران برای احیای صنعت هسته‌ای خود و کسب منافع اقتصادی، سود ببرد. این درحالی است که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در دولت دوازدهم از کارشکنی روسیه در مسئله برجام و عدم تمایل این کشور برای توافق ایران و غرب می‌گوید و در تحلیل‌ها چنین آمده که اگر ایران روابط خود را با غرب عادی کند، به احتمال زیاد نفوذ روسیه را به شدت کاهش خواهد داد. به عبارت دیگر، یک ایران غرب‌گرا تهدیدی بزرگتر از یک ایران هسته‌ای برای منافع مسکو خواهد بود.

یکی از مهمترین این تاثیرات روابطی در حوزه نظامی است؛ توافق برای خرید سوخو ۳۵ جنگنده ارتقا یافته سوخو ۲۷ و از نسل ۴.۵ ایران از روسیه به گفته نشریه فوربس مهمترین سفارش جنگنده ایران در ۳۰ سال گذشته بوده است.

رسانه‌های آمریکایی نیز نه تنها منکر جنگنده‌های روسی سوخو ۳۵ که در سال جاری قرار است به ایران تحویل داده شود، نشدند بلکه دریافت سایر تجهیزات نظامی مثل سامانه دفاع هوایی اس ۴۰۰ را نیز محتمل می‌دانند. چنانچه جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید گفته است که این خرید تبدیل به یک مشارکت دفاعی تمام عیار میان ایران و روسیه خواهد بود. به این ترتیب روابط نظامی و دفاعی نوپا میان تهران و مسکو وارد مرحله جدیدی خواهد شد که پیامد‌های کلیدی بر موازنه قوا و بازدارندگی در سراسر قفقاز جنوبی و منطقه غرب آسیا خواهد داشت. البته باید اشاره داشت که ایران پیش از این مسائل و افزایش روابط نظامی و دفاعی نیز با روسیه تعاملات نظامی داشته است چنانچه فروش پهپاد‌های شاهد ۱۹۱ و شاهد ۱۲۹ ایران به روسیه چند ماه پیش از حمله روسیه به اوکراین اتفاق افتاده است و مقامات ارشد دستگاه دیپلماسی کشورمان بار‌ها تاکید کردند که پهپاد‌های فروخته شده به مسکو پیش از آغاز بحران اوکراین بوده است.

باید تاکید کرد مساله اوکراین و تاثیری که بر روابط روسیه و غرب داشته این کشور را ناگزیر از جایگزینی شرکای غربی با شرقی کرده است. باید گفت جنگ روسیه و اوکراین و به دنبال آن اعمال تحریم‌های جدی غرب علیه روسیه و همچنین تعلیق مذاکرات برجام و تداوم تحریم‌ها علیه ایران، ایران و روسیه را بیش از هر زمان دیگری به‌عنوان دو متحد استراتژیک به یکدیگر نزدیک کرده است. متحدانی که در عمل تنها در حوزه‌های سیاسی، نظامی و دفاعی دچار برخی تحولات بوده‌اند؛ با این حال مدعی گسترش روابط در تمامی حوزه‌ها هستند و این در حالی مورد ادعاست که نگاه روسیه به ایران اصلاً اقتصادی نیست و از دیگر سوی سیاست روسیه برقراری روابط با تمام شرکای منطقه‌ای در کنار هم و نه فقط ایران است؛ به عبارتی روسیه جایی ورود می‌کند که پای منافعش در میان باشد.

 

علی احمدی

دیدگاهتان را بنویسید