این همه پلتفرم نمایش خانگی برای کی و برای چی؟

ما ایرانی‌ها استادِ افراط در هر چیزی هستیم. تا همین چند سال پیش که بحث پلتفرم‌های نمایش خانگی مطرح نبود، کسی کاری به این حوزه نداشت و پس از به راه افتادن این پلتفرم‌ها و استقبال مردم از آنها، حالا همه به فکر راه اندازی پلتفرمی برای خودشان افتاده‌اند.

طبق آمار حسین زارعی، مدیرکل صدور مجوز و امور رسانه‌های ساترا بیش از ۴۰۰ پلتفرم صوت و تصویر فراگیر مجوز گرفته‌اند و احتمالا این رقم با گذشت زمان بیشتر هم خواهد شد. درست است تسهیل اعطای مجوز کار درستی است، ولی اینگونه مجوز دادن بی رویه، قطعا آسیب‌های خودش را به این حوزه خواهد رساند.

همچنین در چند روز اخیر به گوش رسیده فعالان حوزه‌های دیگر علاقه‌مند به راه‌اندازی پلتفرمی در شبکه نمایش خانگی شده‌اند و ادامه این روند آشفته‌بازاری را در شبکه نمایش خانگی به وجود خواهد آورد که به این سادگی قابل مدیریت و حل نخواهد بود.

در حال حاضر سهم اصلی بازار در اختیار سه پلتفرم است و بقیه پلتفرم‌ها در تلاشند تا برای خودشان سهمی قائل شوند که تا الان نتیجه مطلوبی نگرفته‌اند. برای مثال یکی از پلتفرم‌هایی که به تازگی با تبلیغات محیطی و شهری زیاد، فعالیتش را گسترش داده و به صورت رایگان فعالیت می‌کند، با پخش سریال‌های ضعیف نتوانسته مخاطب خاصی جذب کند و با انتقادات زیادی نیز مواجه شده است.

حال سوال اساسی اینجاست که مگر ظرفیت فیلم و سریال سازی در ایران چقدر است که ما نیاز به این حجم از پلتفرم نمایش خانگی داشته باشیم.

وضعیت کنونی ما را به یاد مدیریت تلویزیون در سال‌های گذشته می‌اندازد. زمانی مدیران تلویزیون تصور می‌کردند جهت رقابت با شبکه‌های ماهواره‌ای فقط باید شبکه تلویزیونی افتتاح کنند و این کار را هم انجام دادند. پس از گذشت مدتی آن‌ها متوجه شدند فقط بالا بردن تعداد شبکه تلویزیونی علاج کار نیست و بلکه باید برای آن‌ها محتوای مناسب در نظر گرفت.

همین شد که پس از مدتی به فکر تعطیلی شبکه‌هایی افتادند که محتوایی جهت تولید نداشتند. این نگاه کمی، آفتِ جان فضای رسانه‌ای است و مدیران تصور می‌کنند هرچه روی کاغذ عدد بزرگتری بیاورند، نشانه موفقیت‌شان در کار است.

در صورتی که در جهان فعلی نگاه کیفی بین مدیران حاکم است و کسی که ایده و محتوای مناسب جهت ساخت دارد، حرف اول را می‌زند.

حالا برای اینکه ما در حوزه نمایش خانگی به بلای تلویزیون دچار نشویم، باید به جای تمرکز بر روی آمار کمی، به فکر بالا بردن کیفیت فیلم و سریال‌های تولیدی باشیم.

تسهیل ورود هر کسی به این حوزه چیزی جز آشفتگی به دنبال نخواهد داشت. حداقل می‌توان این پیش شرط را گذاشت که برای گرفتن مجوز حداقل باید چند فیلم و سریال باکیفیت تولید شده باشد و پس از بررسی آن، تازه اقدام به اعطای مجوز کرد.

اگر قبول کرده‌ایم چند پلتفرم شبکه نمایش خانگی تولیدات اصلی این حوزه را دارند، می‌توان با حمایت از آن‌ها جهت کیفی‌سازی آثارشان، به فکر بازاریابی برای محصولات فرهنگی‌مان در کشور‌های دیگر باشیم.

در حال حاضر همین پلتفرم‌های موجود، جوابگوی نیاز مردم در بحث تامین اوقات فراغت و سرگرمی‌سازی هستند و چیزی که بیش از هرچیزی نیاز است، بالا بردن کیفیت آثار است.

اگر این کار صورت نگیرد همان اتفاقی که برای یکی از پلتفرم‌ها رخ داد، می‌افتد و مردم در نهایت از این پلتفرم‌ها رویگردان می‌شوند.

در حال حاضر کشور‌های زیادی در دنیا با برنامه‌ریزی بر روی تولید آثار فرهنگی، توانسته‌اند آن‌ها را به کشور‌های دیگر صادر کنند و به درآمدزایی برسند.

نمونه‌اش ترکیه در همسایگی‌مان که با برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در صنعت فیلم و سریال، محصولات فرهنگی‌اش را به بیش از ۱۰۰ کشور صادر می‌کند و مردم کشور‌هایی مثل شیلی در آن سوی دنیا، مشتری‌های پروپاقرصش هستند. همچنین این صادرات به رونق گردشگری این کشور کمک کرده و باعث آشنایی مردم زیادی با فرهنگ و جغرافیای ترکیه شده است که در مباحث فرهنگی موضوع بسیار مهمی به شمار می‌رود.

با توجه به استعداد‌هایی که در کشورمان وجود دارد، صادر کردن فیلم و سریال به کشور‌های دیگر، حداقل در قدم اول برای کشور‌های همسایه‌مان دور از دسترس نیست. فقط برای رسیدن به این مهم، باید دست از نگاه کمی برداشت و با کیفی‌سازی آثار، به فکر تولیدِ باکیفیت بود. کاری که کشور‌هایی زیادی کرده‌اند و نتایجش را هم دیده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید