رابطه ایران و عربستان پس از سالها وقفه باردیگر برقرار شد. تحلیلگران دلایل زیادی برای توضیح این رویداد بیان کردهاند؛ دلایلی که هر کدام، تنها بخشی از واقعیت را توضیح میدهد.
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران پنجشنبه (۲۶ مرداد) در سفری دو روزه به عربستان، با مقامهای سعودی دیدار و گفتوگو کرد. این دیدارها در حالی رخ داد که رابطه دو کشور برای سالها به طور کامل قطع شده بود. عربستان خود را مشتاق به سرمایهگذاری در ایران نشان داده و از مصالحه و گفتوگو با ایران استقبال کرده است. این گزارش تلاش میکند توضیح دهد رابطه تهران و ریاض چرا تغییر کرده و بهبود یافته است.
پیش از تشریح دلایل این مساله، باید به این نکته اشاره کرد که همه وقایع بینالمللی، دلایلی در سه سطح تحلیلی «نظام بینالمللی، دولتی و فردی» دارند. در واقع این سه سطح به ترتیب، اثر محیط بینالمللی، اثر وضعیت عمومی دولتی و اثر افراد و رهبران را در رویدادهای بینالمللی بررسی میکند.
اینکه از کدام زاویه و با تقدم کدام سطح تحلیل به مسائل بینالمللی نگاه کنیم، تحلیلهای متفاوتی ایجاد میکند. به همین دلیل هر کدام از کارشناسان در رابطه با تغییرات در روابط ایران و عربستان، دلایل متفاوتی بیان کردهاند. با این حال به نظر میرسد برای اینکه تقلیلگرایی رخ نداده و تحلیلها دچار نقصان نشود، باید به طور همزمان، هر سه سطح تحلیلی مورد توجه قرار گیرد.
چه تغییراتی در سطح بینالمللی اتفاق افتاده است؟
در سالهای اخیر شاهد تغییرات مهمی در نظام بینالملل هستیم که کارشناسان روابط بینالملل از آن به عنوان وضعیت گذار نظم بینالمللی نام میبرند. این شرایط وضعیتی است که در آن تک قدرت برتر جهانی، یعنی ایالات متحده دچار وضعیت موسوم به افول شده و دیگر نمیتواند به تنهایی رهبری امور بینالمللی را ادامه دهد. در واقع ایالات متحده به دلیل وضعیت افول یافته خود دیگر نمیتواند قدرتش را در جهان و در چند جبهه همزمان درگیر کند. به همین دلیل درگیری ایالات متحده در جبهههای اوکراین و تایوان نقش فعال این کشور در جنوب غرب آسیا را با مشکل مواجه کرده است. این مساله موجب شده عربستان حمایت فعال امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه را از دست دهد.
از طرف دیگر، منطقه جنوب غرب آسیا با نفوذ رو به رشد چین مواجه شده است که عربستان را به هماهنگی بیشتر با این قطب نوظهور جهان وادار میکند. بر عکس ایالات متحده که تداوم قدرت خود را در وضعیت بیثبات خاورمیانه و منازعه کشورهای عربی و ایران میدید؛ برای چین، ثبات در این منطقه و مصالحه بین طرفها راهبردی اساسی بوده؛ این شرایط وضعیتی است که کارشناسان از آن به عنوان نظم جدید منطقه نام میبرند.
عربستان نیز در چنین شرایطی ناچار به تغییر رویه در برابر ایران است تا با سیاستهای چین هماهنگی بیشتری داشته باشد؛ بهویژه وقتی چتر حمایتی ایالات متحده را از دست داده و دولت جدید ایران نیز، با درک درست مناسبات بینالمللی به دنبال تقویت جدی روابط با چین است.
با توجه به راهبرد دولت سیزدهم برای تقویت سیاست همسایگی، تداوم خصومت عربستان با ایران میتوانست به تضعیف جایگاه این کشور در منطقه منتهی شودچه تغییراتی در روابط دو جانبه ایران وعربستان ایجاد شده؟
آنچه گفته شد، تغییرات وضعیت محیط بینالمللی و منطقهای بود که عربستان را وادار به تغییر در رویه خود نسبت به ایران کرد؛. اما جدا از شرایط بینالمللی، تغییرات مهمی در وضعیت روابط دوجانبه عربستان و ایران نیز رخ داده که مقامهای سعودی را به مصالحه با ایران سوق داده است.
منطقه جنوب غرب آسیا در دههها و بلکه سدههای گذشته، عرصه رقابت سه گروه ایرانیها، اعراب و ترکان برای برتری و شکلدهی به نظم منطقه دلخواه بوده است. در سالهای اخیر اما به طرز واضحی کفه ترازو در تقابل امنیتی به نفع ایران سنگینی کرده؛ وضعیت یمن، سوریه و قطر با وجود برنامهریزی و سرمایهگذاری گسترده عربستان، به شکست جدی این کشور مقابل راهبردهای ایران منتهی شده است.
از طرفی تلاش عربستان برای مداخله در اوضاع داخلی ایران نیز با شکست مواجه شده است. بنابراین ریاض به این نتیجه رسید که نمیتواند دستکم در شرایط کنونی از طریق منازعه، ایران را به عقبنشینی وادار کند. بهویژه با توجه به راهبرد دولت کنونی برای تقویت سیاست همسایگی، تداوم خصومت عربستان میتوانست به تضعیف جایگاه این کشور در منطقه منتهی شود. این نتیجهگیری، عربستان را ناچار به انتخاب راه جایگزین نزاع، یعنی مصالحه با ایران کرد.
چه تغییراتی در ادراک رهبران سعودی ایجاد شده است؟
با وجود اینکه شرایط بینالمللی و شرایط رقابتی میان عربستان و ایران تغییر کرده، اتفاق دیگری هم رخ داده که نقش مهمی در وضعیت کنونی ایفا کرده است. این اتفاق مربوط به تغییرات اساسی در ادراک رهبران سعودی نسبت به وضعیت رابطه با ایران است.
اگرچه، به طور کلی و در بلندمدت رویه عمومی کشورها حتی با تغییر رهبران دچار تفاوتهای اساسی نمیشود؛ با این حال نمیتوان از نقش تصمیمهای رهبران در لحظات حساس تاریخی صرفنظر کرد. این رهبران هستند که از طریق ارزیابی شرایط خارجی، به درک خاصی میرسند و واکنش خاصی نشان میدهند. در واقع ممکن است یک حادثه بینالمللی هر چقدر هم مهم، برای یک رهبر معنی خاصی داشته باشد.
هر کدام از رخدادهایی که در شرایط بینالمللی و دوجانبه ایران و عربستان توضیح داده شد، میتوانست احساس رقابتجویی بیشتر سعودیها را تحریک کند اما تغییر ادراک سعودیها بود که موجب شد انتخاب عربستان در شرایط کنونی، مصالحه با ایران باشد. در واقع به نظر میرسد با وجود تغییرات مهم بینالمللی و دوجانبه، تغییراتی اساسی در ذهنیت رهبران سعودی نیز رخ داده که سببشده این رخدادها به این شکل درکشده و به بهبود روابط عربستان با ایران منتهی شود؛ اما چه چیزی ادراک رهبران سعودی را تغییر داده است؟
ادراک رهبران کشورها با گفتوگو و یا مذاکره تغییر نمیکند؛ از اساس روابط بینالملل بهویژه در شرایطی که خصمانه باشد ناشی از سوءتفاهم نیست که با گفتوگو حل شود و تغییر کند. آنچه شرایط ادراکی رهبران را تغییر میدهد تغییرات محاسباتی آنها نسبت به شاخصهای مهمی مانند امنیت، منافع و سطح قدرت است.
به نظر میرسد عامل اصلی که محاسبات مقامهای سعودی و بهویژه ولیعهد عربستان را تغییر داده ماجرای حادثه آرامکو و کاهش جدی ظرفیت تولید نفت عربستان در چند ساعت در سال ۲۰۱۹ بود. حادثهای که با حمله پهپادی نیروهای یمنی در خاک عربستان ایجاد شد، به طور کلی ادراک رهبران عربستان را نسبت به رابطه با ایران تغییر داد. در واقع مقامهای سعودی به این نتیجه رسیدند عدم واکنش ایران به خصومتورزیهای عربستان در سالهای اخیر نه از روی ناتوانی بلکه از روی تلاش مقامهای ایران برای حفظ رویه حسن برادری میان کشورهای همسایه و مسلمان بوده است.
مقامهای سعودی به این نتیجه رسیدند عدم واکنش ایران به خصومتورزیهای عربستان در سالهای اخیر نه از روی ناتوانی بلکه از روی تلاش ایران برای حفظ رویه حُسن برادری میان کشورهای همسایه و مسلمان بوده استاتفاقی که در سال ۲۰۱۹ رخ داد سعودیها را به این نتیجه رساند که نمیتوانند برای امنیت خود به ایالات متحده تکیه کنند. نقش عربستان به عنوان بازیگری که برای ایجاد نظم مطلوب آمریکا در منطقه تلاش میکرد در همین نقطه به پایان رسید. این نقش با توافقی در سالهای گذشته که نفت سعودی را در ازای تامین امنیت توسط آمریکا تبادل میکرد توسعه یافته بود؛ با این حال اتفاقات سال ۲۰۱۹، مقامهای عربستان سعودی را به این نتیجه رساند که باید به بازی در نقش بازیگر مطلوب ایالات متحده پایان دهند.
بنابراین به نظر میرسد علاوه بر تغییرات مهم بینالمللی و روابط دوجانبه، ذهنیت تغییر یافته سعودیها نیز نقش اساسی در بهبود روابط ایران و عربستان ایفا کرده است. البته این مساله به معنی پایان همکاری عربستان با ایالات متحده نیست؛ همچنین لازم به توضیح نیست که بهبود روابط میان ایران و عربستان، به معنی پایان رقابت دو کشور برای توسعه و نفوذ بیشتر در منطقه نخواهد بود.