پس از هتک حرمت های متعدد و به آتش کشیدن قرآن کریم اینبار تروریستها و حامیانشان ضمن هتک حرمت به حرم مطهر شاهچراغ برای دومین بار اقدام به ترور جمعی از هموطنان عزیزمان نمودند که موجب تاثر و تالم عمیق قلبی گردید.
این حمله تروریستی از زوایای مختلف همچون حمله پیشین تروریستها به حرم مطهر شاهچراغ بود. انتخاب دوباره حرم مطهر شاهچراغ برای حمله، مسئولیت دوباره داعش در این جنایت تروریستی، حمله با سلاح کلاشینکف و مورد هدف قرار دادن زائران در حرم، همزمانی حمله با فریضه مغرب و… همگی از تشابهات حمله تروریستی اخیر با حمله تروریستی سال گذشته به حرم مطهر شاهچراغ میباشد.
معمولا گروههای تروریستی برای انجام عملیات و اقدام تروریستی، یک نقطه را برای دوبار انتخاب نمیکنند چراکه در محاسبات خود احتمال گیر افتادن در نقطه تکراری را بیشتر میدانند کمااینکه در حمله تروریستی اخیر نیز برخلاف دفعه قبل که تروریست توانسته بود وارد حرم شود، اما اینبار عامل تروریستی به محض وارد شدن به حیاط حرم زمینگیر شد. از این جهت تروریستها در محاسبات خود این مورد را در نظر میگیرند که درصورت انتخاب نقطه غیرتکراری توانشان برای انجام حرکات تنشزا و گرفتن تلفات بیشتر بالا میرود.
بدین جهت میتوان گفت که تروریستها در عملیاتهای تروریستی خود یک نقطه را برای دوبار انتخاب نمیکنند مگر آنکه استراتژی مهمی داشته باشند. از طرفی اینکه هردو حادثه را نیز داعش به گردن میگیرد، نشان از یک طرح ریزی دارد.
در برآیند این مسائل این فرضیه به ذهن میرسد که استراتژی دشمن از طراحی دوباره این عملیات تروریستی در یک نقطه، سلب اعتماد جامعه از حاکمیت در راستای توان برقراری امنیت است.
وقتی چنین حوادثی در نقاط مختلف کشور اتفاق بیافتد گفته میشود که خُب حادثه است و بدلیل فضای ناامن منطقهای پیش آمده اما وقتی یک حادثه به یک شکل در یک نقطه اتفاق میافتد این سیگنال را به جامعه منتقل میکند که حاکمیت توان برقراری امنیت را ندارد. از این رو برندی که تحت عنوان «امنیت» برای جمهوری اسلامی مطرح است، وجود واقعی و خارجی ندارد و براحتی از یک نقطه، به یک شکل و با یک دستور کار به جمهوری اسلامی ضربه زده شده و موجب رعب و وحشت و سلب امنیت از مردم گردیده است.