در ماه ها و سال های اخیر، کتاب ها، گزارشات و مقالات مختلفی در حوزه مطالعات سیاست خارجی و حکمرانی منتشر شده که نکته مشترک تمامی آن ها یک مساله بوده است: هژمونی جهانی متصور دولت آمریکا، رو به پایان است و البته که این مساله نمودهای عینی خود را در اقصی نقاط جهان نیز به نمایش گذاشته، می گذارد و خواهد گذاشت. مساله ای که بعضا اندیشمندان و استراتژیست های شناخته شده آمریکایی نظیر “فرانسیس فوکویاما” نیز بر آن صحه می گذارند و تاکید می کنند که همین حالا نیز ما در عصر پساهژمونیِ آمریکا در جهان زیست می کنیم.
با این همه، به تازگی وقوع دو رویداد تازه در آمریکا، بار دیگر این گزاره که بنیان های هژمونی ادعایی آمریکا در عرصه بین المللی به شدت سست شده را برجسته ساخته و تحلیل و گمانه زنی های مختلفی را در این رابطه برانگیخته است. دو رویدادی که در ادامه به آن ها اشاره می شود و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بایستی آن ها را جدی گرفته و البته با توجه به آن ها، به ماهیت بحرانی وضعیت کنونی آمریکا در پسِ خنده های سیاستمداران و لابی های قدرت در این کشور پِی برد.
یک: تنزل رتبه بدهی آمریکا
موسسه اعتبارسنجی “فیچ” در آمریکا به تازگی در اقدامی قابل تامل، رتبه و اعتبار بدهی دولت آمریکا را کاهش داده است. اقدامی که بلافاصله با واکنش های گسترده سیاستمداران و مخصوصا مقام های ارشد اقتصادی دولت آمریکا نظیر “ژانت یلین” وزیر خزانه داری این کشور همراه شد و همگی آن ها ضمن حمله به موسسه مذکور، مدعی شدند که اقتصاد آمریکا در بهترین و قدرتمندترین حالت و وضعیت خود است.
در پاسخ به این قبیل ادعاها، موسسه فیچ اعلام کرده که تنش های سیاسی گسترده در داخل آمریکا، قطبی گرایی گسترده سیاسی و اجتماعی در این کشور و در عین حال بی اعتنایی احزاب اصلی آمریکا نسبت به مخاطب قراردادن مشکلات و چالش های اقتصادی این کشور، همه و همه در اقدام اخیر فیچ جهت تنزل دادن رتبه بدهی دولت آمریکا موثر بوده اند. موسسه فیچ به طور خاص تاکید کرده که ظرف یک سال گذشته، میزان بدهی دولت آمریکا در قیاس با دوره زمانی مشابه گذشته، بیش از 160 درصد افزایش یافته است.
*خبرگزاری “رویترز” در گزارشی با اشاره به اقدام اخیر موسسه اعتبار سنجی فیچ در تنزل دادن رتبه بدهی آمریکا، به طور خاص به واکنش مقام های اقتصادی دولت آمریکا اشاره کرده که بدون هرگونه استدلال منطقی، فیچ را به انجام اقدامی خودسرانه متهم کرده اند. این در حالی است که موسسه فیچ در توضیح دلایل اقدام خود، طیف متنوعی از مولفه های سیاسی و اقتصادی را مورد اشاره قرار داده است.
این در حالی است که انگار دولت آمریکا در خوابی عمیق به سر می برد و نمی خواهد این چالش بزرگ را به نحوی جدی مخاطب قرار دهد. تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که اقدام اخیر موسسه فیچ در تنزل دادن رتبه بدهی دولت آمریکا، تا حد زیای روند قرض گرفتن از سوی دولت این کشور را با چالش مواجه می کند و البته که آن را به امری پرهزینه تر تبدیل می کند. مساله ای که در کلیت خود بارِ بدهی های واشینگتن را بیش از پیش سنگین می کند و در نهایت می تواند بحران های جدی را برای این کشور ایجاد کند.
البته که پس از اقدام اخیر موسسه فیچ شاهد آن بودیم که بازار سهام آمریکا دچار سقوط شد و بسیاری بر این باورند که اصلیترین ضربه اقدام اخیر فیچ به اقتصاد آمریکا، تضعیف بیش از پیش اعتبار آن به عنوان به اصطلاح قدرت برتر اقتصاد جهانی بوده است. معادله ای که نشان از تضعیف فزاینده روند قدرت اقتصادی آمریکا به عنوان محرک و موتور اصلی طرح ادعاهای هژمونیک از سوی این کشور در عرصه بینالمللی است.
دو: بحران سربازگیری در ارتش آمریکا
“بحران استخدام نیرو در ارتش آمریکا؛ حتی کهنه سربازان آمریکایی نیز مایل به استخدام اعضای خانواده خود در ارتش آمریکا نیستند”، این عنوان مقاله ای است که چند وقت قبل، نشریه “وال استریت ژورنال” منتتشر کرده و در آن به این مساله تاکید کرده که بحران سربازگیری در ارتش آمریکا به نقطه بی سابقه ای رسیده است.
در این رابطه، در روزهای اخیر سیل قابل توجهی از تحلیل و تفسیرها نیز در رسانه های مختلف مطرح شده که در قالب همه آن ها به این مساله اشاره شده که ارتش آمریکا که زمانی برای مردم این کشور قابل اعتمادترین نهاد آمریکایی بود، اکنون پس از پذیرش شکست های خفت بار در افغانستان و عراق و البته عدم رسیدگی به مجروحان جسمی و روانی خود زمانی که به آمریکا باز می گردند و مشاهده این مساله از سوی افکار عمومی و در عین شکلگیری این باور در میان مردم آمریکا که سرمایه داران و سیاستمداران آمریکایی از آن ها صرفا جهت پیشرد اهداف و منافع خود استفاده می کنند، با کاهش قابل توجه رغبت عمومی به ویژه از ناحیه جوانان آمریکایی جهت پیوستن به آن رو به رو شده است.
*پایگاه خبری “گلوبال تایمز” در گزارشی با اشاره به کاهش قابل توجه اعتماد عمومی در آمریکا به ارتش این کشور، به طور خاص از کاهش یافتن اعتماد در داخلِ این نهاد حکمرانی آمریکایی نیز سخن گفته و تاکید کرده که این مسائل سبب شده اند که استانداردهای نیروگیری در ارتش آمریکا به شدت تضعیف شوند و واشینگتن با یک بحران جدی در این زمینه رو به رو شود.
دراین زمینه، نشریه گلوبال تایمز نیز در گزارشی تاکید می کند که بحران بی اعتمادی به ارتش به قدری در آمریکا جدی است که ارتش آمریکا مجبور شده آزمون ها و استانداردهای سخت گیرانه خود جهت پیوستن به ارتش این کشور را تا حد زیادی آسانتر کند، در این چهارچوب، افرادی که سابقه قضایی و کیفری دارند و یا پیشتر با مشکلات ناشی از استفاده مواد مخدر و همچنین سابقه ضعیف آموشی دست و پنجه نرم می کرده اند نیز می توانند به ارتش آمریکا ملحق شوند.
موضوعی که به زعم ناظران و تحلیلگران می تواند تا حد زیادی اُفت کیفی ارتش آمریکا و افرادی که وارد آن میشوند و در سلسله مراتب این ارتش رشد می کنند را به همراه داشته باشد. معادله ای که در کلیت خود، از ایجاد نقاط ضعف و آسیب پذیری های جدی به ویژه در آینده نزدیک برای ارتش آمریکا خبر می دهد.
البته که نکته جالب در این میان این است که مدتی قبل در قالب پژوهش های انجام شده در آمریکا این نکته مشخص شده که بیش از 70 درصد از جوانان آمریکایی اساسا از استانداردهای حداقلی حضور در ارتش و آمادگی جهت خدمت در قالب یک سرباز زبده و ماهر، برخوردار نیستند. مسائلی که همه و همه از پایان نزدیکِ رویاپردازیهای هالیوودی آمریکایی ها با محوریت ارتششان خبر می دهند.