دهه هشتادی‌ها مطالبه‌گر یا سلطه‌گریز؟

دهه هشتادی‌ها یا نسل زد، نسلی هستند که کانون خانواده دیگر الگوی آنان نیست و به شدت بر وجوه مدرن زندگی تکیه دارند. آنان همه چیز را در فضای مجازی می‌بینند و به نادیده‌انگاری اعتراض می‌کنند و گاه به ضدیت با سنت بر می‌خیزند.

از آغاز وب۲- ۲۰۰۴ میلادی ۱۷ سال می‌گذرد و نسل چهارمی‌های امروز ایران نیز دهه هفتاد و تا اواخر دهه هشتاد به شمار می‌روند. انواع الگوهای مصرفیِ نسل دهه هشتادی یکی از پیامدهای مهم زندگی در دوران زندگی مدرن است که شکاف نسلی آنان با ظهور اینترنت عمیق‌تر شده اما تردیدی نمی‌توان داشت با آمدن وب ۲ یا شبکه‌های اجتماعی این شکاف به حدی رسیده است که نسل چهارمی‌ها با نسل‌های قبلی تا اندازه‌ای بیگانه شده‌اند که بسیاری از اصول و مبانی فرهنگی را به جز آنچه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی وجود دارد دریافت نمی‌کنند.

دهه هشتادی‌ها یا نسل زد (Z) یکی از مفاهیمی است که در سال‌های اخیر وارد ادبیات بسیاری از جامعه شناسان، صاحبنظران، مردم شناسان و حتی روانشناسان شده است و بسیاری از افراد نیز این عبارت را به کار می‌برند، اما باید دانست نسل زد چه افرادی هستند و چرا به آنها نسل زد می‌گویند؟ این نسل از همان ابتدای کودکی وقتی چشمان خود را به روی دنیا گشودند، توانستند پیشرفت اینترنت و سایر ابزارهای هوشمند دنیا را ببینند و اصلا به همین خاطر به آن‌ها نسل نت یا بومی‌های دیجیتال گفته می‌شود. البته خیلی‌ها این نسل را غیرمتعهد یا مسئولیت‌ناپذیر خطاب می‌کنند و گاهی هم آن‌ها را جسور و ریسک‌پذیر می‌خوانند. علاقه شدید به ارتباطات مجازی و رسانه های دیجیتال از مهمترین خصوصیات این نسل است و همچنین از دیگر خصوصیات این نسل می‌توان به طرفداری از خلاقیت و نوآوری، اظهار نظرات و احساسات شخصی به صورت آزاد یا آزادی بیان، اعتقاد جدی به گفت وگو و مذاکره برای بهبود وضعیت، واقع بینی و درک واقعیت و نیاز به باور و اعتماد اشاره کرد.

5760014

دریافت و توجه  نسل جدید تنها از فضای مجازی

«محمد کوثری» جامعه شناس با بیان اینکه نسل زد با نسل‌های قبلی خود به اندازه‌ای بیگانه شده‌اند که بسیاری از اصول و مبانی فرهنگی را به جز آنچه در فضای مجازی وجود دارد دریافت نمی‌کنند، گفت: فاصله دریافت‌های فرهنگی این نسل با نسل‌های قبلی، جامعه را در 10 سال آینده با بحرانی بسیار عمیق مواجه خواهد کرد، بحرانی که شاید دیگر حس تعلق به خانواده، حس تعلق به والدین، تعلق به فرهنگی بومی به کمترین حد خود خواهد رسید. همچنین کاهش اعتماد اجتماعی میان این نسل که آینده در دست آنهاست جامعه را با بی‌سامانی مواجه خواهد کرد و بر روابط اجتماعی و شیوه مصرف آنان تأثیرگذار خواهد بود.

وی ادامه داد: شیوع میزان استفاده نوجوانان و جوانان از شبکه‌های اجتماعی سبب آزاد شدن آنان از تمامی قید و بندهایی که جامعه سنتی در قالب همبستگی‌های گروهی بر آزادی فردی می‌نهد نوید بخش بروز فردیت است. اما همین فرد آزاد خود را در حصار جامعه‌ای می بیند که پیوسته به عرصه خودمختاری‌های وی تعرض می‌کند و فشار ساختارهای آن محسوس است.

شکاف نسلی یا تفاوت نسلی؟

کوثری با توضیح اینکه برداشت‌های مختلفی از مسأله نسل زد وجود دارد، بیان داشت: صاحبنظران از واژه‌ای به نام شکاف نسلی و برخی از تفاوت نسلی استفاده می‌کنند که همه این‌ موارد نشان دهنده این است که برداشت‌های مختلفی از مسأله نسل می‌شود. اما همه باید بدانند شکاف نسلی یک مسأله کاملا طبیعی است زیرا گذر زمان هنجارها، ارزش‌ها و نگرش‌ها را دستخوش تغییرات می‌کند و بروز این موارد نباید تبدیل به بحران شود. اختلاف نظر و سلیقه درون خانواده از یک طرف و بی‌اعتقادی نسل جوان به ارزش‌ها و هنجارهای خانواده یا جامعه همین معنای شکاف نسلی را می‌دهد. این را هم نباید نادیده گرفت که این موضوع تنها مختص به جامعه ما است بلکه شکاف نسلی یک مسأله جهانی هست. در واقع هر جامعه‌ای در مسیر تحولات و توسعه خود به صورت ناخودآگاه با شکاف نسلی و تعارض روبرو خواهد شد.

n00054572-b

شکاف نسلی از تمایزهای دوقطبی حکایت دارد

این جامعه شناس با بیان اینکه باید بتوانیم راهکارهای ارتباطی میان نسل‌ها را به بهترین شکل ممکن بشناسیم، گفت: باید بتوانیم راهکارهای متناسب با این موضوعات را در نظر بگیریم و این امر از طریق سیاست‌های اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی قابل حل است. نسل زد در حال حاضر نوجوانانی هستند که هنوز مراحل جامعه‌پذیری در آنها کامل نشده و انعطافشان بیشتر است. شکاف نسلی در جامعه پیامدهای منفی و ناهنجار بسیاری دارد. فرار از خانه، اعتیاد، دوستی‌های‌های غلط، اختلافات خانوادگی، ترک تحصیل  و … از مهمترین پیامدهای شکاف نسلی است. جوانان نسل جدید به دلیل جسارتی که دارند مستعد هر گونه رفتارهای نابهنجار و گاهی ضدقانونی را دارند و آنان به راحتی از هم الگوگیری می‌کنند. جوانان نسل زد یا دهه هشتادی به نوعی در بدترین برهه از تاریخ زندگی خود را آغاز کردند. وضعیت نابسامان اقتصادی، نداشتن آزادی عمل، اشتغال نامناسب، وضعیت تورم، عدم اعتراض، عدم مشارکت در مسئولیت‌ها و موقعیت‌ها، فیلترینگ و عدم دسترسی به دنیای ارتباطات همه اینها سبب می‌شود تا جوانان سیاست مقاومت را در پی بگیرند و برای هر سخن و کاری که به مذاقشان خوش نیاید، جبهه بگیرند.

دیدگاهتان را بنویسید