در هفته های گذشته، در کنار مسائل سیاسی که بحث داغ محافل خبری بوده، شدت گرمای هوا نیز به سوژه تحلیلی بسیاری از رسانه ها و خبرگزاریها تبدیل شده است؛ موضوعی که تنها جنبه داخلی ندارد و ظاهرا مشکلی است که همه نقاط جهان از آمریکای شمالی تا اروپای غربی و البته شرق و غرب آسیا با آن دست و پنجه نرم می کنند.
همزمان با افزایش دمای هوا در بخشهای زیادی از دنیا، اخبار متعددی درباره آتشسوزی جنگلها، بارش سنگین باران، جاری شدن سیل و رانش زمین در کشورهای مختلف گزارش شده است. آتشسوزی جنگلها در کانادا و سوئیس، باران شدید و رانش زمین در کره جنوبی و طوفان تالیم در جنوب چین و ویتنام از جمله این موارد است؛ حوادث و بحرانهای طبیعی که در سالهای گذشته در ایران نیز شاهد نمونه های تلخی از آنها بوده ایم، دلایل همگی آنها نیز تغییرات جوی و افزایش دمای زمین است و طبق تخمین و هشدار دانشمندان به دلیل تداوم این تغییرات، باید همچنان منتظر حوادث بیشتری نیز باشیم.
بر این اساس، منطقه ای که ایران در آن واقع شده، یعنی منطقه غرب آسیا نیز با چالشهای زیست محیطی متعددی مواجه است؛ مشکلاتی همچون کاهش تنوع زیستی، از بین رفتن گونههای حیاتی و تخریب اکوسیستمهای طبیعی، بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی، آلودگی هوا و آب، تغییرات آب و هوایی و تغییر الگوی استفاده از منابع طبیعی. این چالشها میتوانند تأثیرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و سلامت جمعیت منطقه داشته باشند و امنیت این منطقه پر تنش را از زاویه ای جدید نیز مورد تهدید قرار دهند. به طور کلی، تغییرات آب و هوایی در منطقه غرب آسیا تأثیرات چندگانهای دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
1. در بعد اقتصادی، تغییرات آب و هوایی میتوانند به طور مستقیم تأثیراتی بر روند تولید محصولات کشاورزی داشته باشند. منطقه غرب آسیا با توجه به اقلیم خشک و نیمه خشک خود، به طور قابل توجهی وابسته به منابع آب است. افزایش دما، کاهش بارندگی و تغییر الگوی بارشها ممکن است باعث کاهش ظرفیت آبیاری و کشاورزی در این منطقه شود. این موضوع میتواند منجر به کاهش تولید محصولات کشاورزی شود و در نتیجه، تأثیرات منفی بر رونق اقتصادی کشورهای منطقه غرب آسیا داشته باشد. همچنین، کاهش تولید محصولات کشاورزی ممکن است نیاز به واردات غذا را افزایش دهد که میتواند بر معیشت جمعیت و قابلیت خودکفایی اقتصادی منطقه تأثیر منفی داشته باشد.
2. در بعد اجتماعی، تغییرات آب و هوایی میتواند به عنوان عامل تشدید بحرانهای آب و خشکسالی عمل کنند. کاهش منابع آب شیرین و افزایش نرخ خشکسالی ممکن است باعث تنش و افزایش رقابت بین کشورها و قومیتها در این منطقه شود. این موضوع میتواند منجر به بروز منازعات اجتماعی و منطقهای شود و به واسطه مداخله قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای، تأثیرات جدی بر توازن قدرت در منطقه بگذارد. همچنین، کاهش منابع آب میتواند به عنوان عامل جدیدی برای مهاجرت بخشهایی از جمعیت به سایر مناطق جهت تأمین نیازمندیهای آبی و فرار از خشکسالی باشد، که این امر نیز تأثیرات جمعیتی و اجتماعی قابل توجهی دارد.
3. در بعد سیاسی، تغییرات آب و هوایی میتواند به عنوان عامل تأثیرگذار بر روابط بینالمللی منطقه غرب آسیا عمل کند. رقابت برای منابع آب میتواند منجر به تنشها و تعارضات بیشتر بین کشورها شود. همچنین، با کاهش روز افزون منابع آب ممکن است به تدریج از این منابع، به عنوان یک عامل تحریم و فشار سیاسی در روابط دوجانبه و چندجانبه بین کشورها استفاده شود. این مسائل میتوانند منجر به تغییر در دینامیک قدرت و تأثیرگذاری کشورها در منطقه شود.
همه موارد فوق در سطح درون کشوری برای ایران نیز صدق می کند. کاهش بارشها، خشکسالیهای مکرر، بالا رفتن دما، تغییر الگوی بارش و سایر تغییرات آب و هوایی مشکلات زیست محیطی را تشدید میکنند. این مشکلات در کشور دارای تبعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی جدی است و میتواند به دلایل زیر حکمرانی مطلوب در عرصه داخلی و توان چانه زنی کشور در عرصه منطقهای را با مشکل مواجه سازد:
1. تغییرات آب و هوایی و کاهش بارشها میتواند منجر به کاهش هر چه بیشتر منابع آبی شود. این موضوع تأثیر جدی بر بخشهای کشاورزی و صنعت در ایران دارد. همچنین خشکسالیهای مکرر باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش ریسک حریق و خشکسالی میشود. کاهش منابع آب، کاهش تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه افزایش فقر، کاهش قدرت خرید مردم به ویژه کشاورزان و دامداران و در نهایت شکل گرفتن تنش ها و رقابتهای بین استانی را به دنبال دارند؛ تهدیدی که در سالهای اخیر نمود جدیتری پیدا کرده و هر ساله شاهد تنشهای مختلف بین شهروندان استانهای مختلف و نمایندگان آنها در مجلس، پیرامون نحوه توزیع یا انتقال آب هستیم. بنابراین مشکلات زیست محیطی، ضمن کاهش سطح تولید و امنیت غذایی در کشور و ایجاد مشکلات اقتصادی داخلی متعدد، می تواند موجب بروز نا آرامیها و اعتراضات مردمی شده و امنیت و ثبات کشور را به چالش بکشد.
2. کاهش سطح تولید و ضعف بخشهای کشاورزی و صنعت در کشور و در نتیجه افزایش هزینههای صادرات محصولات ایرانی میتواند درعرصه منطقه ای نیز باعث تضعیف جایگاه کشور و منفی شدن تراز تجاری ایران با کشورهای همسایه شود.
3. علاوه بر این، آلودگی هوا نیز یک چالش زیست محیطی مهم در ایران است که در صورت عدم مواجهه منطقی با آن، به زودی به یک مشکل سیاسی و امنیتی نیز تبدیل می شود. استفاده از سوختهای فسیلی و صنایع آلودهکننده موجب آلودگی هوا و افزایش سطح ذرات معلق در هوا میشود. این مسئله بروز بیماریهای تنفسی، اختلال در کیفیت زندگی و کاهش عمر مفید جمعیت ایران را در پی داشته و دارد.
از سوی دیگر، آلودگی هوا بواسطه ایجاد تعطیلی های مکرر برای مراکز اقتصادی ( جهت کنترل آلودگی) و البته کاهش سطح سلامت و کارایی جمعیت ایران منجر به ضعف اقتصادی در کشور میشود و می تواند به یکی از دلایل کاهش جمعیت کشور، افزایش اعتراضات مردمی و البته تضعیف موقعیت ایران در عرصه منطقه ای تبدیل شود.
بر این اساس به نظر می رسد، مشکلات زیست محیطی در ایران و منطقه از قابلیت تبدیل شدن به یک موضوع حاد امنیتی برخوردارند. در نتیجه، مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست در کشور و منطقه غرب آسیا ضرورتی بسیار حیاتی است؛ امری که در عرصه داخلی مستلزم مطالعات و بررسی های بی طرفانه و علمی و برنامه ریزی راهبردی است و در عرصه منطقه ای نیز همکاری بین کشورها و اتخاذ سیاستهای مشترک برای مدیریت منابع و تغییرات آب و هوایی را می طلبد.
محمد مهدی مظاهری