آمریکن کانسروتیو مینویسد: مادلین آلبرایت، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل، گفته بود کشته شدن صدها هزار کودک عراقی به خاطر تحریمهای واشینگتن «ارزشش را دارد.» اما ما اینطور فکر نمیکنیم.
آمریکا طی دهههای گذشته عمدتاً با استفاده از دو ابزار تحریم و نیروی نظامی، جهان را به آشوب کشیده است در حالی که هزینههای مالی این ماجراجوییها را مردم آمریکا و هزینههای جانی آنها را سربازان آمریکایی، نیروهای متحد با این کشور، و غیرنظامیان بیگناه در کشورهای هدف واشینگتن پرداخت کردهاند. سیاستهای مخرب آمریکا، صرفنظر از رفتوآمد مستأجران کاخ سفید، از جورج بوش پسر گرفته تا باراک اوباما، دونالد ترامپ، و اکنون جو بایدن، کموبیش بدون تغییر ادامه پیدا کردهاند. پایگاه اینترنتی مجلهی آمریکایی «آمریکن کانسروتیو» طی گزارشی تحت عنوان «محدودیتهای شمارهی یک. مینویسد نظر به شکست سیاست خارجی واشینگتن با وجود استفاده از تمام ابزارهای قدرتش، دولت بعدی آمریکا باید فضائل سیاست خارجی، مانند فروتنی، خویشتنداری، عملگرایی، و واقعگرایی را بیاموزد. آنچه در ادامه میخوانید، گزیدهای از مقالهی آمریکن کانسروتیو است.
«چرا خانوادهام را کشتید؟» نقاشی دیواری در صنعا، پایتخت یمن، در اعتراض به بمباران غیرنظامیان با پهپادهای آمریکایی. حتی پس از گسترش دامنهی حملات آمریکا به غیرنظامیان در کشورهای مختلف نیز رسانههای جریان اصلی این کشور علاقهی چندانی به تهیهی گزارش در اینباره نشان ندادهاند.
«ثناءالله خان» ۲ ساله، کوچکترین قربانی حملهی جولای ۲۰۱۹ آمریکا به شهر «پل خمری» در استان بغلان افغانستان؛ حملهای که جان پنج خواهر و برادر دیگرش را نیز گرفت.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست. مخاطبان محترم توجه داشته باشید که گزارش زیر حاوی تصاویر و ویدیوهایی است که ممکن است برای برخی افراد دلخراش باشند.
جهان به هم ریخته، اما واشینگتن مصمم است آن را درست کند. وزیر خارجهی آمریکا به سراسر جهان پرواز میکند و به دوست و دشمن دستور میدهد. اگر هم مقامات خارجی از عمل به این دستورات امتناع کنند، «عمو سام» مشت آهنینش را بیرون میآورد. اول، تحریمها وضع میشوند تا از دستورات واشینگتن پشتیبانی کنند. توانایی و تمایل واشینگتن به انجام جنگ اقتصادی بیهمتاست. آمریکا و متحدانش خونشان از سیاستهای اجبار اقتصادی چین، مانند محدودیتهای تجاری، ممنوعیتهای گردشگری، و ممانعتهای سرمایهگذاری، به جوش میآید، که قابلدرک هم هست. با این حال، وزارت خزانهداری خود آمریکا تقریباً هر روز تحریمهای اقتصادی جدیدی را وضع میکند. هزاران دولت، کسبوکار، مقام دولتی، و غیره، در حال حاضر در «فهرست بدها» ی دولت آمریکا قرار دارند. کنگره نیز بدون لحظهای تفکر، چه برسد به بحث جدی، کشورهای دیگری را که تن به اوامرش ندهند، مجازات میکند؛ چه دوست باشند، چه دشمن. بدتر از همه، وضع تحریمهای اقتصادی علیه ملتهای پیشاپیش فقیر با هدف سرنگونی یا تحمیل خواستههای آمریکا به دولتهایشان است. هزینهی این تحریمها، که سرمایهگذاری، تجارت، و خدمات بینالمللی را بهشدت دشوار میکنند، از جیب مردم آمریکا پرداخت میشود، اما ملتهای دیگر از این تحریمها بسیار بیشتر آسیب میبینند.
سخنرانی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا، در تاریخ ۲۱ می ۲۰۱۸ [۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷] در اندیشکدهی «بنیاد هریتج»، دربارهی سیاست ضدایرانی «فشار حداکثری» دولت ترامپ پس از خروج از برجام و اِعمال «شدیدترین تحریمهای تاریخ» علیه ایران؛ سیاستی که البته نهایتاً به هیچ نتیجهای نرسید
«جودی ایوانز» فعال ضدجنگ آمریکایی، میگوید: تحریمها مانند بمبهای نوترونی هستند، با این تفاوت که انسانها را میکشند، اما ساختمانها را تخریب نمیکنند.
تحریمهای آمریکا هم از نظر آسیبهایی که میزنند و هم، در عین حال، از نظر ناکارآمدیشان (چنانکه در مورد کوبا، ونزوئلا، سوریه، ایران، و کرهی شمالی دیدهایم) قابلتوجه هستند. وقتی آمریکا کل اقتصاد یک کشور را هدف قرار میدهد، رنج ناشی از تحریمها گسترده و گاهاً مرگبار است. مقامات آمریکایی از آسیبهایی که تحریمها به افراد بیگناه وارد میکنند، آگاه هستند، اما به هیچ عنوان برایشان اهمیتی ندارد. به عنوان نمونه، وقتی «مادلین آلبرایت» [سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل که بعدها، بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱، وزیر خارجهی این کشور شد] با سؤالی دربارهی مرگ دستهجمعی کودکان عراقی در اثر تحریمهای آمریکا مواجه شد، پاسخ مشهورش این بود: «به نظر ما ارزشش را دارد.» افسوس که بهرغم چنین هزینههای انسانی هنگفتی، نتایج عملی اندکی به دست آمده است. اگرچه تحریمهای آمریکا ممکن است در نهایت رژیمهای هدف را تضعیف کنند، اما واشینگتن تا کنون نتوانسته است ارادهی خود را به حتی یکی از دشمنانش تحمیل کند. با وجود سالها و حتی دههها تحریم، کوبا همچنان کمونیست است؛ ونزوئلا همچنان دولتی مستبد دارد؛ کرهی شمالی تسلیحات هستهای خود را رها نکرده؛ سوریه بشار اسد را از قدرت برکنار نکرده؛ و ایران نیز فعالیتهای هستهای خود را کنار نگذاشته است.
«به نظر ما ارزشش را دارد»؛ دفاع تمامقد «مادلین آلبرایت» نمایندهی وقت آمریکا در سازمان ملل، از تحریمها علیه عراق و کشته شدن صدها هزار کودک عراقی در اثر آنها
دومین ابزار مداخلهی واشینگتن، اقدام نظامی است. کافی است در برابر آمریکا مقاومت کنید؛ واشینگتن بلافاصله آمادگی آن را دارد تا به کشور شما حمله و آن را بمباران و اشغال کند! هزینهی این سیاست، نجومی است و از بودجهی پنتاگون شروع میشود. اخیراً کنگره، بودجهی بیسابقهی ۸۵۸ میلیارد دلاری را برای هزینههای «دفاعی» (در اصل، «حمله») تصویب کرد. سیاست بهاصطلاح «جنگ جهانی علیه تروریسم» بهتنهایی در نهایت حدود ۸ تریلیون دلار، شامل درمان پرسنل نظامی مجروح و معلول، هزینه خواهد داشت. آنچه غمانگیزتر است، انسانهایی هستند که کشته یا فلج شدهاند. یک تخمین محافظهکارانه از مجموع کشتهشدگان جنگهای آمریکا در دو دههی گذشته، حدود یک میلیون نفر است. این در حالی است که طبق برخی آمارها، تعداد عراقیهایی که در پی تهاجم واشینگتن به کشورشان کشته شدند بهتنهایی چیزی نزدیک به این عدد است تلفات آمریکا، شامل پرسنل نظامی و پیمانکاران، هزاران نفر بوده است. آمارهای رسمی، تعداد مجروحان را، که دهها هزار نفر هستند، کمتر از آنچه که هست، گزارش میکنند. شیوع افسارگسیختهی خودکشی [در میان نظامیان و کهنهسربازان آمریکایی] نیز تعداد کشتهها را افزایش داده است. آمار خودکشیها بیش از چهار برابرِ تعداد نیروهایی است که در جنگ کشته شدهاند. به علاوه، هزاران نفر نیز به جراحات شدید و «اختلال اضطراب پساحادثه» دچار هستند.
سربازان اوکراینی ماه می سال ۲۰۲۲ یک هویتزر «ام-۷۷۷» آمریکایی را در منطقهی «دونتسک» در شرق اوکراین، استتار میکنند. کنگرهی آمریکا در قالب بودجهی سال ۲۰۲۳ اعطای ۸۰۰ میلیون دلار کمک نظامی به اوکراین در جنگ با روسیه را تصویب کرد
گزارش اولیهی شبکهی آمریکایی «سیانان» از درون پایگاه «عینالاسد» میزبان نیروهای آمریکایی در عراق، پس از حملهی موشکی ایران در واکنش به ترور شهید سلیمانی؛ نمونهای از اقدام دولتمردان آمریکایی به قربانی کردن جان سربازان این کشور در ازای اتخاذ سیاستهای نادرست
گزارش «سیانان» دربارهی تجربهی نیروهای آمریکایی از حملهی موشکی ایران به پایگاه «عینالاسد». در حالی که سیاستمداران آمریکایی راحت روی صندلیهای خود مینشینند و علیه دیگر کشورها اقدام میکنند، هزینههای جانی سیاستهای آنها را سربازان آمریکایی، نیروهای متحد با آمریکا، و شهروندان غیرنظامی در کشورهای دیگر میپردازند.
ضمناً فقط آمریکاییها نیستند که تلفات میدهند: نیروهای متحد آمریکا، بهویژه نیروهای محلی، دهها هزار نفر کشته دادهاند. صدها هزار غیرنظامی در عراق، سوریه، و یمن، دهها هزار نفر در افغانستان، و هزاران یا دهها هزار نفر در لیبی، کشته شدهاند. این درگیریها تعداد زیادی را نیز زخمی و میلیونها نفر را آواره کردهاند. اگرچه بخش عمدهای از این قربانیان، نتیجهی اقدامات مستقیم آمریکا نبودهاند، اما به عنوان مثال، قربانیان غیرنظامی حملات هوایی آمریکا، بیش از آن چیزی هستند که دولتهای این کشور اذعان کردهاند. با این وجود، تخصص اصلی آمریکا تخریب دولتها و تفرقه انداختن در کشورها بوده که موجب آغاز و تداوم درگیریهای وحشیانه و کشتار جمعی شده است. به علاوه، واشینگتن حمایت از جنگافروزان دیگری، مانند عربستان، را نیز به عهده گرفته است که همچنان به قتل و غارت ادامه میدهند، در حالی که چشمانداز پیروزیشان در جنگ ناپدید شده است. این در حالی است که هیچیک از جنگهای اخیر آمریکا هنوز صلح، ثبات، رفاه، و دموکراسیای را که وعده داده شده بود، به ارمغان نیاوردهاند.
نفسنفس زدن «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، هنگام صدور بیانیه دربارهی حملهی موشکی سپاه پاسداران ایران به پایگاههای آمریکایی در عراق در واکنش به ترور شهید سلیمانی
«دونالد ترامپ» که پس از حملهی ایران به پایگاه «عینالاسد» در عراق، گفته بود هیچ نیروی آمریکاییای در این حمله آسیب ندیده، بعداً (در ویدیوی بالا) اذعان کرد که برخی از سربازان آمریکایی در عینالاسد دچار «سرد و چند مشکل دیگر» شدهاند. این سربازان سپس به خاطر «سردرد»، نشان جانبازی دریافت کردند. مقامات آمریکایی به خاطر حساسیت مردم این کشور نسبت به تلفات در جنگهای خارجی، آمار کشتهها و زخمیهای آمریکایی در این جنگها را کوچکنمایی میکنند. [
واشینگتن جنگ با هواپیماهای بدونسرنشین را نیز به اوج خود رسانده و به این ترتیب در سرزمینهای دوردست، مرگ را مهمان انسانها، چه بیگناه و چه گناهکار، کرده است. درست است که این نوع جنگ، خویشتندارانهتر از تهاجم همهجانبه است، اما «راحتیِ قتل با پهپاد» به خودی خود، استفاده از این ابزار را بیشازحد آسان میکند. پهپاد، اگرچه سلاح مؤثری است، اما با بیدقتی و بیمبالاتی به کار گرفته شده و همین مسئله تأثیرات مرگباری به دنبال داشته است. از همه بدتر، قتلهای «شناسهای» هستند: ترور افراد به خاطر رفتارهایی که از آنها مشاهده میشود [و مطابق با رفتارهای مشکوک یا مجرمانه تلقی میگردد]، نه بر اساس اقداماتی که انجام میدهند [و مجرم بودن آنها را اثبات میکند]. نمونهای از اشتباهات وحشتناکی که ناگزیر در پی این نوع ترور رخ میدهند، «حملهی کابل» همزمان با عقبنشینی آمریکا از افغانستان بود که یک امدادگر و چندین [هفت] کودک را کشت.
آشنایان و همسایهها اطراف خودرویی جمع شدهاند که آگوست ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در «کابل» پایتخت افغانستان، هدف قرار گرفت. ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند. پنتاگون در حالی اعلام کرده بود خودروی هدف، متعلق به تروریستهاست که سرنشینان آن، از جمله «زماری احمد» مددکار باسابقهی افغان که اتفاقاً با یک سازمان آمریکایی همکاری میکرد، در حقیقت همگی غیرنظامی بودند.
تصاویری که یکی از پهپادهای آمریکایی شرکتکننده در حملهی هوایی آگوست ۲۰۲۱ به کابل ضبط کرده است. ارتش آمریکا چند هفته پس از این حمله، زمانی که گزارشهای اطلاعاتی و رسانهای واقعیت را افشا کردند، مجبور شد اعتراف کند در شناسایی هدفش دچار اشتباه شده و تمامی قربانیان این حمله، غیرنظامی بودهاند.
از زمان پایان جنگ سرد تا کنون، آمریکا خطرناکترین کشور جهان بوده است. اگرچه روسیه پس از حمله به اوکراین، اکنون مدعی کسب این عنوان شده، اما آمریکا، در مقایسه با روسیه، به کشورهای بیشتری حمله کرده، هرجومرج بیشتری به بار آورده، و غیرنظامیان بیشتری را کشته است. در مورد چین، باید نیم قرن به عقب برگردیم (به زمان «انقلاب بزرگ فرهنگی کارگری») تا ببینیم دولت این کشور آسیبهای انسانی قابلمقایسهای [با آمریکا] را به بار آورده است؛ آن هم به مردم خودش [نه ملتهای دیگر]. آمریکا همچنان قدرتمندترین کشور جهان با بزرگترین اقتصاد، بیشترین نفوذ فرهنگی، و مرگبارترین ارتش است. با این حال، سیاست خارجی واشینگتن به طرز وحشتناکی شکست خورده است؛ و این شکست، زمانی چشمگیرترین نمود را داشته که آمریکا با بیشترین شدت، از طریق تحریمهای اقتصادی یا نیروی نظامی، دست به مداخله زده است. نمود غمانگیزی از شکست تلاشهای پرآبوتاب آمریکا در زمینهی مهندسی اجتماعی بینالمللی منظرهی سقوط آدمها از هواپیماهایی بود که [در جریان عقبنشینی آمریکا از افغانستان] داشتند فرودگاه کابل را ترک میکردند.
همزمان با پرواز یک فروند هواپیمای نیروی هوایی آمریکا از فرودگاه بینالمللی «حامد کرزی کابل»، در جریان عقبنشینی آمریکاییها از افغانستان، شماری از مردم برای فرار از کشور، به هواپیما آویزان میشوند، اما پس از اوج گرفتن هواپیما، از آسمان به زمین سقوط میکنند. (حاوی تصاویر دلخراش)
تصاویری که مردم محلی پس از پرواز هواپیمای آمریکایی از فرودگاه بینالمللی «کابل» ضبط کردهاند، نشان میدهد دستکم چهار نفر در اثر سقوط از این هواپیما جان خود را از دست دادهاند. (حاوی تصاویر دلخراش
تکاندهنده است که اعضای دستگاه سیاست خارجی آمریکا به شکل تغییرناپذیری بیکفایت بودهاند، اما در عین حال، به خاطر این بیکفایتی، در زندگی شغلیشان مجازاتی متحمل نشدهاند. این میزان مسئولیتناپذیری ننگآور است. با این حال، نخبگان واشینگتن هیچگاه در توجیه بیرحمانهی تلفاتِ بعضاً عجیبوغریب خارجی تردید نکردهاند. به عنوان مثال، آلبرایت متکبرانه اصرار داشت. که آمریکا، نسبت به سایر کشورها، میتواند افقهای دوردستتری در آینده را ببیند؛ و به این ترتیب، سیاستهای تهاجمی و نظامیگرایانهی آمریکا را توجیه میکرد. عقیدهی آلبرایت، اگرچه نظر به فجایع متعدد ناشی از مداخلات آمریکا طی چند دههی اخیر، بهوضوح مهمل است، اما در میان مقامات دیگر در واشینگتن نیز بسیار رواج دارد. جز یک مقام مفتخور واشینگتن، چه کس دیگری اقدامات آمریکا را دوراندیشانه و موفقیتآمیز ارزیابی میکند؟ با این وجود، چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، آلبرایت مرگ صدها هزار کودک را با این کنایه، بیاهمیت جلوه میدهد که «به نظر ما ارزشش را دارد.» شکی نیست که جورج دابلیو بوش دربارهی عراق، باراک اوباما دربارهی افغانستان، و دونالد ترامپ دربارهی یمن، هم همین عقیده را داشتند.
«قاسم احمد طحان» پیکر کفنپوش پسر پنجسالهاش «ولید» را که در بمباران ماه سپتامبر سال ۲۰۱۳ کشته شد، برای دفن در شهر نجف عراق آماده میکند. دهها و بلکه صدها هزار خانواده در نتیجهی جنگهای آمریکا از سال ۲۰۰۱ به این سو به سوگ فرزندانشان نشستهاند.
مادرِ «ضیا ثامر» پیکر بیجان پسر ششسالهاش را که در تیراندازی به خودرویشان در شهر بعقوبه، مرکز استان دیاله، در عراق کشته شد، در آغوش گرفته است.
حال تصور کنید اگر یک مقام خارجی (مثلاً ولادیمیر پوتین یا شی جینپینگ) ادعایی مانند این را داشته باشند، آمریکاییها چه واکنشی نشان خواهند داد. اگر رئیسجمهور روسیه توضیح بدهد که تلفات غیرنظامی در درگیری اوکراین تأسفبار، اما ضروری هستند، چه میشود؟ هرچه باشد، کشور او آیندهنگری منحصربهفردی از خود نشان داده و بهای اقداماتش «ارزشش را دارد.» هر هزینهای را، هر قدر هم که زیاد باشد، میشود بهراحتی توجیه کرد، مشروط به اینکه شخص دیگری آن را بپردازد. سیاست خارجی آمریکا امروز فقط احمقانه و خودمتناقض نیست؛ بلکه عمیقاً غیراخلاقی است. واشینگتن انسانها را به وسیلهای برای اهداف «عمو سام» تبدیل کرده و آنها را وادار میکند بهایی را بپردازند که اغلب به قیمت جانشان تمام میشود. دولت بعدی آمریکا باید فضائل سیاست خارجی، مانند فروتنی، شفقت، خویشتنداری، همدلی، عملگرایی، و واقعگرایی را دوباره بیاموزد. دنیا یک صفحهی شطرنج جهانی نیست که سیاستگذاران آمریکایی حق داشته باشند در آن ویرانی به بار بیاورند و، هم پرسنل نظامی آمریکا و هم غیرنظامیان خارجی را مانند یک مشت مهرهی سرباز قربانی کنند.
شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان حملهی روسیه. رسانههای آمریکایی این روزها تمام تلاش خود را میکنند تا «مقاومت قهرمانانه» ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان دهند. این در حالی است که اگر در همین تصویر، جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانهها افراد حاضر در این تصویر را «تروریست» معرفی میکردند.
یک شهروند عراقی اجساد غیرنظامیانی را که در یکی از حملات هوایی ماه مارس سال ۲۰۱۷ آمریکا در شهر موصل در عراق کشته شدهاند، جابهجا میکند. تمرکز رسانههای جریان اصلی آمریکایی روی آمار قربانیان غیرنظامی در جنگ اوکراین در حالی است که همین رسانهها دهها سال است آمار قربانیان غیرنظامی در جنگهای آمریکا را کوچکنمایی میکنند.
(ساعتگرد از بالا سمت چپ) «محمدالیاس» (۸ ساله)، «محمدوقاد» (۱۰ سال)، «فهیم» (۵ ساله)، «ثمینه» (۷ ساله) و «محمدفیاض» (۴ ساله) به همراه خواهرهای بزرگترشان «انیسه» (۱۴ ساله) و «صفیه» (۱۲ ساله) و مادرشان «امینه» (۳۲ ساله)، خانوادهی مردی افغان به نام «مسیحالرحمان مبارز» که در حملهی هوایی ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ آمریکا در افغانستان کشته شدند (فهیم در هر دو تصویر پایین مشاهده میشود). «مبارز» (که تصویری از دو دختر نوجوان و همسرش در اختیار رسانهها قرار نداده) آن زمان در ایران کار میکرد تا خرج خانوادهاش را تأمین کند.