حمله مسلحانه امروز به کلانتری 16 زاهدان، امتداد آتش همان فتنهای است که برخی در پاییز 1401 روشن کرده بودند؛ شبههافکنی، ملتهبکردن فضا و روانهسازی افرادی مسلح بهسمت کلانتری زاهدان که فرجامی جز ریختهشدن خونشان نداشت و حالا به نحو دیگری این سناریو تکرار شده؛ سرازیر شدن چند تروریست مسلح به سمت کلانتری، به شهادترساندن دو مامور، تیراندازی و تلاش برای تصرف برجک و در نهایت به هلاکت رسیدن همه تروریستها.
هر چند واقعه امروز تفاوتهایی با حادثه هشتم مهر زاهدان دارد اما ریشههایش مشترک و مربوط به غبارآلود کردن فضا توسط عدهای است.
از پاییز سال گذشته و با نقشآفرینی مستقیم عبدالحمید و عواملش در انتساب جرم تجاوز به عوامل انتظامی استان و همزمانی این مسئله با غائله ژینا، فضای اجتماعی زاهدان به سمت رادیکالشدن حرکت کرد؛ انگشت اتهام به سمت نیروهای حافظ نظم و امنیت نشانه رفت و امامجماعت مسجد مکی قبل از بررسی صحت و سقم ادعاهای منتسب به عوامل انتظامی و عیارسنجی اتهام تجاوز توسط مراجع صالحه، موجب تحریک برخی افراد و حمله به کلانتری 16 شد و عجیب اینکه او پس از این واقعه همچنان در خطبههای هفتگیاش بر این خط مشی خود اصرار میورزد؛ برای عبدالحمید افترا و توهین به نظام ارجحیت دارد نه تعهد به حقیقت؛ او با چشمانی بسته و دهانی باز هر واقعهای داخلی یا بینالمللی را دستاویزی برای متهمکردن نظام و حمله قرار میدهد و در این مسیر تا جایی پیش رفته که روی بدیهیات فقه اهل سنت و حتی شعائر دینی هم پا گذاشته است.
برای واکاوی واقعه تروریستی امروز باید منتظر ماند؛ امام جمعه مسجد مکی زاهدان این حمله را محکوم و از عوامل و دلایلش اظهار بیاطلاعی کرده اما مسلم است که عبدالحمید اسماعیل زهی با دمیدن در آتش فتنه، مستقیم و غیر مستقیم در وقایع زاهدان نقش دارد. او برای برخی اهالی آن منطقه، چهرهای دژخیمی از نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی ترسیم کرده و در تریبون نماز جمعه منادی نفرت و دروغ شده است و خروجی این سمپاشیها چیزی نیست جز تندشدن فضا و تحتتاثیر قرار گرفتن عدهای برای اقدامات افراطگرایانه.
هنوز 24 ساعت از بهتانهای هفتگی عبدالحمید به نظام نگذشته بود که برخی اسلحه به دست روانه کلانتری زاهدان شدند و البته فرجامی جز به هلاکت رسیدن نصیبشان نشد اما این واقعه و اتفاقات مشابهی که پیش از این رخ داده بود مسئله مهمی را آشکار میسازد.
آزادیبیان و شعارهای زیبایی از این دست قرار نیست مرزهای امنیت را درنوردد و کسانی که سیستان و بلوچستان را ملکطلق خود میدانند، به خود اجازه اقدامات خودسرانه و بازجویی میدهند، با لشکر خدم و حشم و شاسیبلندهای میلیاردی و مسلح خود در شهر تردد میکنند و همواره سمپاشی میکنند، باید بدانند که درب همیشه بر این پاشنه نمیچرخد؛ ارادهاش باشد و زمانش که برسد، بساط این اتهامات دروغین، تندکردن فضا و فتنهگریها برچیده خواهد شد!