با کشف و ضبط اسناد و سرورهای اطلاعاتی منافقین یک امکان بزرگ برای جمهوری اسلامی می تواند فراهم شود تا شبکه داخلی تروریسم مرتبط با منافقین را با دقت و شدت بیشتری زیر ضربه بگیرد
سه شنبه 30 خردادماه پلیس آلبانی با حکم دادگاه این کشور وارد مقر گروهک منافقین شد. به گفته پلیس آلبانی، در درگیری اعضای گروهک منافقین با یگان ضد تروریسم این کشور، تمام وسائل الکترونیکی منافقین توقیف شده و یکی از اعضای ارشد این گروهک هم در این درگیری به هلاکت رسید.
فارغ از ابعاد و حواشی خبری این رخداد، اولاً اصل این رویداد را باید به نوعی یک توفیق دیپلماتیک تلقی کرد که برخلاف ضربه اشرف 1 بدون هزینه نظامی و امنیتی محقق شد و ثانیاً عمق ضربه ای که وارد شد نیز قابل قیاس با ضربات قبلی نیست؛ چراکه از یک سو به طور رسمی توسط خود کشور میزبان وارد شد و از این جهت رهبری سازمان را وارد یک شوک گیج کننده و غیرقابل بازگشت کرد و از سوی دیگر با کشف و ضبط اسناد و سرورهای اطلاعاتی سازمان، یک امکان بزرگ برای جمهوری اسلامی می تواند فراهم شود تا شبکه داخلی تروریسم مرتبط با منافقین را با دقت و شدت بیشتری زیر ضربه ببرد. چه آنکه عناصر سازمان منافقین طی دهههای گذشته همواره به عنوان ابزار اعمال تروریسم از سرویسهای جاسوسی بیگانه علیه ایران بودهاند. اجرای عملیاتهای ترور، خرابکاریهای صنعتی، پشتیبانی از گروهکهای تجزیهطلب و در آخرین پرده، رهبری عوامل میدانی و مجازی در آشوبهای پاییز 1401 از جمله نتایج همکاری مرتبطین داخلی با سازمان منافقین بوده است. چنانچه در موضوع اخیر، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیههای تفصیلی خود بر نقش سازمان منافقین در هدایت شبکه اراذل و اوباش داخلی و همچنین زمینهسازی تبلیغات ضدایرانی در مجامعی چون شورای اروپا، اشاره داشتند.
مسأله دیگر اینکه در بیانیه وزارت خارجه امریکا در رابطه با حمله پلیس آلبانی به مقر منافقین تاکید شده است که «دولت امریکا سازمان مجاهدین را نماینده مردم ایران نمی داند و هیچ گونه حمایت مالی یا آموزشی از آن نمی کند و درباره این سازمان و ادعاهای مطرح شده درباره سوءرفتار سازمانی با اعضایش نگرانی های جدی دارد». همچنین سفیر امریکا در آلبانی تأکید کرد: «این میهمان است که باید تابع قوانین کشور میزبان باشد و به طور کامل از اقدام دولت آلبانی دفاع می کنیم و به تصمیمش احترام می گذاریم». مسأله ای که به عقیده ناظران بیانگر از دست رفتن حمایت سنتی غرب از مجاهدین خلق است و این سیاست در پی تنشزدایی با ایران درگرفته شده است.