جنایت ایذه به سرعت خط خبری اول رسانههای ضدانقلاب و بازوهای رسمی و فیک آنها در فضای مجازی شد اما تعجیل آنها در روایت دروغ باعث شد با همان سرعتی که منتشر کردند، مطالب اولیه را حذف کنند و نوع روایت را تغییر دهند
برای عوامل ضدانقلاب فرقی نمیکند که فرد وابسته به نظام (روحانی، نظامی، امنیتی، معلم و حتی کارگر و کاسب) چگونه کشته شده باشد اما به هر طریقی سعی میکنند این کشته شدن را به نارضایتی مردم از حاکمیت و انتقام مردم از عوامل آن منتسب کنند.
اتفاقی که بارها رخ داد و سعی کردند اینچنین اتفاقاتی را که چه تروریستی و چه حتی قتل بر سر اختلافات شخصی بود، به تقابل نظام و مردم تبدیل کنند؛ “دستور کاری” که با وجود عیان شدن واقعیت و دروغگویی آنها از یک سو و عدم همراهی مخاطب از سوی دیگر، همچنان روی میزشان است و با هر جرقه جدیدی، سعی میکنند به هر نحوی جماعتی را با خود همراه کنند.
آخرین پرده از این روسیاهی هم به ماجرای جنایت ایذه در غروب 21 خرداد برمیگردد که وقتی آخرین لحظات و دقایق مراسم تولد کیان پیرفلک بود و با وجود تحرکات و فضاسازیهای ماهمنیر مولایی مادر کیان پیرفلک و به دنبال او، رسانههای ضدانقلاب هنوز هیچ دستاوردی برایشان به ارمغان نیاورده بود، پویا مولایی پسر عموی مادر کیان، با خودروی خود به سمت مأموران پلیس ایذه که در چند کیلومتری محل مراسم در حال تأمین امنیت بودند، یورش برد و سروان محمد قنبری را به شهادت رساند.
پس از این واقعه، به سرعت ماجرای ایذه به خط خبری اول رسانههای ضدانقلاب و بازوهای رسمی و فیک آنها در فضای مجازی تبدیل شد اما تعجیل آنها در روایت دروغ باعث شد به همان سرعت، نوع روایت را تغییر دهند.
بسیاری از آنها ابتدای کار مانند اکانتهای گروهک منافقین، صراحتاً اقدام پویا مولایی را حرکتی عامدانه اعلام و به آن افتخار کردند. یا مانند اکانت “منوتو”، صراحتاً نوشتند که پویا مولایی در مسیری که حرکت میکرد، مأموران پلیس و ایست بازرسی را مشاهده کرد ولی به مسیرش ادامه داد که در این ماجرا هم مأمور پلیس کشته شد و هم خودش.
این شبکهها و بازوهای مجازیشان وقتی عدم همراهی مخاطب با جوسازی و دروغگویی خود را مشاهده کردند، بی سروصدا توییتها را پاک کردند تا با محورهای دیگری به روایت این ماجرا بپردازند.
محور بعدی، روایت اکانت اینستاگرامی منتسب به خواهر پویا مولایی بود که پس از انتشار، دوباره همان شبکه اقماری رسانههای ضدانقلاب و بازوهای مجازیشان به سرعت آن را بازنشر دادند اما وقتی مشخص شد آشِ این روایت چقدر شور است، به همان سرعت بازهم مطالب خود را پاک کردند.
آنها ادعاهای دیگری هم کرده بودند که وقتی راوی آن به گافهای متعدد خود درباره اصلماجرا پی برد و پست خود را پاک کرد، آنها هم فوراً با انداختن مسئولیت محتوا بر گردن شخص دیگری، توییتهای خود را پاک کردند.