به نظر میرسد مصر و ایران به سمت ترمیم روابط و نزدیکتر شدن به یکدیگر پیش میروند. در ماههای اخیر، مقامات دو کشور چندین دورگفت و گو و مذاکره داشته اند که به طور بالقوه نشان دهنده آغاز فصل جدیدی در روابط مصر و ایران است. روابطی که برای بیش از چهار دهه تیره و پرتنش بوده است.
اندیشکده «مرکز عربی واشنگتن» در مطلبی به قلم خلیل العنانی نوشت: به نظر میرسد مصر و ایران به سمت ترمیم روابط و نزدیکتر شدن به یکدیگر پیش میروند. در ماههای اخیر، مقامات دو کشور چندین دورگفت و گو و مذاکره داشته اند که به طور بالقوه نشان دهنده آغاز فصل جدیدی در روابط مصر و ایران است. روابطی که برای بیش از چهار دهه تیره و پرتنش بوده است.
در ادامه این مطلب آمده است: گامهای اخیر ایران و عربستان برای عادی سازی روابطشان و همچنین تحرکات نوظهور در منطقه برای کاهش تنش ها، سبب شده تا قاهره به ارزیابی مجدد روابط خود با تهران به امید احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک بین دو کشور متمایل شود. در حالی که عادی سازی روابط مصر و ایران پیامدهای مهم منطقهای و جهانی خواهد داشت، این تلاش با موانع متعددی نیز روبرو است که ممکن است بر چشم انداز موفقیت آن تأثیر بگذارد.
پیشنیه روابط تهران-قاهره
مصر و ایران در دهه ۱۹۷۰ روابط خوبی داشتند. در زمان حکومت محمدرضاشاه پهلوی بر ایران و ریاست جمهوری انور سادات در مصر، تهران روابط نزدیکی با قاهره داشت. با این حال، روابط دو کشور پس از انقلاب ۱۹۷۹ [۱۳۵۷]در ایران، رو به وخامت گذاشت. در سال ۱۹۷۹ آیت الله [امام] روح الله خمینی رهبر انقلاب ایران، به دلیل امضای پیمان کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل، تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک با قاهره گرفت. در پی آنکه انور سادات به شاه مخلوع ایران پناه داد، تنشها بین دو کشور عمیقتر شد. محمدرضاشاه در سال ۱۹۸۰ در مصر درگذشت و به خاک سپرده شد. روابط زمانی بدتر شد که ایران خیابانی در پایتخت خود را به نام خالد اسلامبولی، افسر ارتش مصر که در ترور انور سادات در سال ۱۹۸۱ دست داشت، نامگذاری کرد. در طول دهه ۱۹۸۰ به دلیل حمایت مصر از صدام در طول جنگ ایران و عراق، تنش بین دو کشور ادامه یافت. با این حال، در دهه ۱۹۹۰ تحولات مثبتی روی داد و دو کشور به توافقی برای احیای روابط دیپلماتیک، البته در سطح کاردار، دست یافتند. همچنین، در دسامبر ۲۰۰۳، دیدار مهمی بین حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت مصر و همتای ایرانی وی، محمد خاتمی، روی داد که اولین رویارویی رهبران مصر و ایران پس از چند دهه بود.
پس از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ در مصر، خوشبینی نسبت به احیای روابط بین قاهره و تهران وجود داشت. این امر به ویژه زمانی مشهود بود که محمد مُرسی، رئیس جمهور فقید مصر در ۳۰ اوت ۲۰۱۲ برای شرکت در نشست سران جنبش عدم تعهد به تهران سفر کرد. سفر مرسی، اولین سفر یک رئیس جمهور مصر به ایران پس از انقلاب ۱۹۷۹ بود. همچنین در فوریه ۲۰۱۳، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری اسلامی به مصر سفر کرد. اما با وجود این نشانههای مثبت، هیچ تغییر یا پیشرفت چشمگیری در روابط دوجانبه رخ نداد.
فاز جدید؟
در ماههای اخیر، بهبود محسوسی در روابط قاهره و تهران مشاهده شده است. به نظر میرسد که هر دو طرف فعالانه به دنبال ترمیم و عادی سازی روابط خود هستند. پیشرفت اخیر در روابط ایران و عربستان که منجر به احیای کامل روابط پس از هفت سال تنش و درگیری شد، سبب ترغیب تهران و قاهره شده و دو کشور مذاکرات را آغاز کرده و چندین دور گفتگو را برای بهبود روابط دوجانبه خود انجام داده اند. در واقع این گفتگوها از یکی دو سال پیش آغاز شد. بر اساس برخی گزارش ها، یک هیئت اطلاعاتی ایران در ژوئیه ۲۰۲۱ در قاهره با همتایان مصری خود گفتگو کردند. هدف اصلی این گفتگوها بررسی احتمالات برای بهبود روابط دوجانبه و توسعه راهبردهایی با هدف جلوگیری از هرگونه سوء تفاهم یا درگیری احتمالی مرتبط با مسائل منطقه بود. این مذاکرات همچنین با برخی اقدامات اعتمادساز از سوی هر دو طرف، مانند خودداری از اظهارات توهین آمیز سیاسی یا رسانهای و پرهیز از هرگونه اقدامی که موجب ناراحتی هر یک از طرفین شود، دنبال شد. علاوه بر این، در جریان سفر عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر به عمان در ژوئن ۲۰۲۲، جلسهای بین مقامات امنیتی ایران و مصر برگزار شد. این نشست با یک نشست دیگر بین معاون رئیس جمهور ایران و رئیس سازمان اطلاعات مصر در نوامبر ۲۰۲۲ در قاهره، پی گرفته شد. علی سلاجقه معاون رئیس جمهور ایران که برای شرکت در نشست تغییرات آب و هوایی در شرم الشیخ به مصر سفر کرده بود در حاشیه این نشست، دیداری غیرعلنی با عباس کامل رئیس سازمان اطلاعات این کشور داشت و با سامح شکری وزیر امور خارجه مصر نیز دیدار کرد.
گفتگوها بین مصر و ایران تقریباً یک سال پیش و با میانجیگری عمان به پیشرفت قابل توجهی رسید. تلاشهای عراق، میانجیگری عمان را تقویت و دو کشور را به هم نزدیکتر کرد. گزارشهای متعدد حاکی از آن است که از مارس ۲۰۲۳، مذاکراتی با محوریت عادی سازی روابط در بغداد انجام شده است. به عنوان مثال، مقامات مصر و ایران در ماه آوریل در بغداد ملاقات کردند و مذاکراتی مهم با هدف تقویت روابط دوجانبه داشتند. در ادامه، حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در ماه مه با ابراز خوش بینی نسبت به چشم انداز بهبود روابط ایران و مصر، بر اهمیت اقدامات متقابل دو کشور برای تقویت روابط تاکید کرد.
اظهارات دوستانه و خوش بینانه به ویژه از طرف ایران درباره روابط قاهره و تهران، افزایش قابل توجهی داشته است. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز در ماه مارس، بر اهمیت احیای روابط با مصر تاکید کرد و بر ضرورت اقدامات جدید برای تقویت روابط دوجانبه تاکید کرد. همچنین فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران، اخیراً فاش کرد که طی چند ماه گذشته در بغداد مذاکراتی با هدف تقویت روابط ایران و مصر در جریان بوده است. وی همچنین فاش کرد که توافقی بین تهران و قاهره برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتها حاصل شده است.
علاوه بر این، گزارشهایی نیز مبنی بر اینکه هر دو طرف به طور فعال در حال بررسی امکان دیدار عبدالفتاح سیسی و ابراهیم رئیسی هستند، منتشر شده که نشان میدهد مذاکرات بین قاهره و تهران پیشرفت چشمگیری داشته است. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران نیز در ۲۹ ماه مه (نهم اردیبهشت) در دیدار با سلطان عمان در تهران، از احیای روابط دیپلماتیک با مصر استقبال کرد. این امر نشان دهنده شتاب رو به رشد حرکت دو کشور به سمت بهبود روابط است.
منافع متقابل
مصر و ایران هر کدام دلایل خاص خود را برای بهبود روابط دوجانبه دارند. برای قاهره، پیگیری بهبود روابط با تهران اهمیت قابل توجهی دارد، زیرا میتواند چندین منافع حیاتی برای مصر به دست آورد. مهمترین آنها نیاز به حفاظت از آبراه حیاتی کانال سوئز و تضمین عبور امن کشتیها از تنگه باب المندب است که تحت تأثیر درگیری در یمن قرار گرفته است.
علاوه بر این، قاهره به دنبال تقویت همکاریهای منطقهای و راهبردی با تهران در موضوعات مختلف از جمله سوریه، عراق، یمن و فلسطین است. به عنوان مثال، علاقه مصر به کاهش تنشها در نوار غزه، با توجه به روابط نزدیک ایران با چندین گروه فلسطینی، به ویژه حماس و جهاد اسلامی، انگیزه مهمی برای ایجاد روابط نزدیکتر با تهران است. قاهره مشتاق به حفظ ثبات در نوار غزه و اجتناب از تشدید تنش نظامی با اسرائیل است. علاوه بر این، مصر نقش مهمی در روند آشتی فلسطین ایفا میکند که این موضوع، ارتباط با ایران را برای دستیابی به ثبات در غزه، ضروری میکند.
توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری بین مصر و ایران یکی دیگر از ابعاد کلیدی است که به دلیل تیرگی روابط در گذشته با محدودیت مواجه شده است. جنبه اقتصادی برای رژیم سیسی که در حال حاضر با یک بحران اقتصادی شدید، تورم بالا و افزایش بدهی خارجی مواجه شده، دارای اهمیت حیاتی است. احیای روابط بین قاهره و تهران هجوم گردشگران ایرانی به مصر را تسهیل میکند و به طور بالقوه به ورود ارز به مصر کمک میکند. علاوه بر این، مصر از گسترش صادرات کالاهای خود به بازار ایران سود زیادی خواهد برد.
از طرف دیگر برای تهران نیز عادی سازی روابط با مصر دارای مزایای بسیار زیادی است. اولاً، تلاشهای ایالات متحده و اسرائیل برای منزوی کردن ایران را خنثی میکند. تل آویو فعالانه برای ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه تهران، با مشارکت برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصر و اردن با هدف کاهش نفوذ منطقهای ایران و انجام حملات نظامی احتمالی به تأسیسات هستهای آن تلاش میکند. بنابراین، همگرایی بین مصر و ایران چالشی مهم برای این تلاشهای اسرائیل ایجاد میکند. ثانیا، بهبود روابط با مصر، حضور منطقهای ایران را تقویت میکند و از منافع استراتژیک تهران در منطقه عربی محافظت میکند، بهویژه اگر روابط قاهره و تهران عمیقتر شود. این امر همچنین به کاهش تنشهای ایران با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس کمک میکند، زیرا مصر به عنوان متحد این کشورها جایگاهی مهم دارد. علاوه بر این، برقراری روابط عادی با مصر راه را برای افزایش همکاریهای اقتصادی و دسترسی به بازار وسیع این کشور که پتانسیل قابل توجهی برای جذب محصولات ایرانی دارد، هموار میکند. این به نوبه خود منجر به افزایش آورده مالی برای تهران و کمک به کاهش بحران اقتصادی آن میشود.
خوش بینی محتاطانه
طرح بهبود روابط مصر و ایران ایده جدیدی نیست. تلاشهای مشابهی در طول سه دهه گذشته انجام شده که هیچ موفقیتی نداشته است. با این حال، آنچه این تلاش را متمایز میکند دو عامل است: یکی سطح تلاش انجام شده و دیگری تحولات منطقهای و جهانی. در تلاشهای قبلی، هیچ میانجیگری مشخصی بین دو کشور انجام نشد. بلکه صرفاً دو طرف اظهارات امیدوارانهای مبنی بر تمایل به بهبود روابط ابراز میکردند. اما این بار تلاشهای فوق العادهای از سوی عراق و عمان برای تسهیل گفتگوهای مستقیم و نزدیک کردن طرفین به هم صورت گرفته است.
با توجه به تأثیر تحولات منطقهای و جهانی، عادی سازی روابط عربستان سعودی و ایران «اثر موجی» بر سراسر منطقه گذاشته و برای کاهش درگیریها و تنش زدایی فضای خوش بینیای ایجاد کرده که در دهه گذشته دیده نشده است. فکر غالب در منطقه این است که اگر عربستان و ایران علیرغم تنش هایشان توانسته اند به مسائل مابین خود رسیدگی و روابطشان را احیا کنند، پس چرا برای رسیدن به نتیجه مشابه با سایر کشورها تلاش نکنیم؟ علاوه بر این، عادی سازی روابط عربستان سعودی و ایران، امکان اینکه کشورهای حاشیه خلیج فارس، تصمیم رژیم سیسی برای عادی سازی روابط با تهران را وتو کنند را از میان بر میدارد. در واقع، سیسی به طور بالقوه میتواند از این تحول به عنوان بهانهای برای توجیه عادی سازی روابط با ایران استفاده کند.
در مقیاس جهانی، جنگ روسیه علیه اوکراین و افزایش نفوذ چین در خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر قابل توجهی بر تحولات و کنشها در منطقه داشته است و میتواند مصر و ایران را بیش از هر زمان دیگری به عادی سازی روابط نزدیک کند. هر دو کشور، روابط قوی با روسیه و چین دارند که پتانسیل منافع سیاسی، اقتصادی و ژئواستراتژیک قابل توجهی دارد. علاوه بر این، هر دو کشور از رقابت بین ایالات متحده و چین برای پیشبرد برنامههای منطقهای و پیگیری منافع خود استفاده میکنند. مصر در حال تقویت روابط خود با مسکو است و ایران نیز از روابطش با مسکو و پکن برای کاهش تأثیر تحریمهای آمریکا و اجتناب از انزوا، استفاده میکند.
چالشهای اصلی
با این وجود، روند عادی سازی روابط مصر و ایران با چالشهای متعددی مواجه است. نخست اینکه، مصر موضع محتاطانهای در قبال نقش و نفوذ منطقهای ایران دارد و آن را تهدیدی بالقوه برای منافع منطقهای خود میداند. علیرغم ضعف کنونی مصر، قاهره همچنان در آرزوی حفظ جایگاه خود به عنوان یک قدرت منطقهای است و این ممکن است موجب تنش با دیگر بازیگران منطقه، به ویژه ایران و ترکیه شود.
دوم اینکه، روابط قوی ایران با جناحهای فلسطینی، مانعی بالقوه برای عادی سازی روابط با قاهره است. هم مصر و هم ایران ممکن است درگیر جنگ قدرت برای اعمال نفوذ بر این گروهها شوند. چنین رقابتی ممکن است منجر به تنش و درگیری بین دو طرف شود و روند عادی سازی را پیچیدهتر کند.
سوم اینکه، مواضع متضاد قاهره و تهران درباره رابطه با اسرائیل، یک مانع اساسی بر سر عادی سازی روابط دو کشور است. در حالی که رژیم سیسی روابط مستحکمی با تل آویو دارد، ایران همچنان دشمن اصلی اسرائیل است. این ناسازگاری، نگرانیهایی را در مورد توانایی مصر برای ایجاد تعادل مؤثر بین روابط خود با تهران و تلآویو ایجاد میکند.
علاوه بر این، روابط راهبردی مصر با ایالات متحده ممکن است مانع این کشور برای توسعه روابط مستحکم با ایران شود، زیرا تهران همچنان یک دشمن سرسخت واشنگتن است. عبور موفقیت آمیز از این موانع مستلزم دیپلماسی دقیق و مدیریت زیرکانه منافعِ متضاد چه در سطح منطقهای و چه در سطح بین المللی است.
عادی سازی روابط مصر و ایران، پیامدهای مهم منطقهای و جهانی دارد و میتواند نظم منطقهای موجود را تغییر دهد. با این حال، میزان آمادگی هر دو کشور برای غلبه بر چالشهای متعدد پیش رو، نامشخص است و هنوز نمیتوان نتیجه روند فعلی برای عادی سازی روابط تهران-قاهره را پیش بینی کرد.