پیامدهای دلارزدایی بیش از هر حوزهای خود را در عرصه تجارت نشان خواهد داد اما این پیامدها تنها محدود به بازرگانی و اقتصاد نیست.
یکی از اصلیترین ابزارهای ایالات متحده آمریکا برای سیطره بر اقتصاد بینالملل و تحکیم پایههای سلسله مراتب دستوری واشنگتن در جهان، واحد پول این کشور یعنی دلار بوده که بارها در جنگ اقتصادی علیه واحدهای ملی ناهمسو نیز به کار رفته و میرود. از این رو کشورهایی مانند ایران میکوشند تا با استفاده از سیاستها و روشهای گوناگون از زیر فشار دلار رهایی یابند؛ ضرورتی که اینک مورد توجه و تاکید بیشتری قرار گرفته است.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نخستین روز سال در حرم مطهر رضوی با اشاره به وابستگی اقتصاد کشور به دلار به عنوان نقطه ضعفی مهم تصریح داشتند: برخی کشورهایی که مورد تحریم غرب قرار گرفتند با قطع وابستگی خود به دلار و کار کردن با پولهای محلی، وضع بهتری پیدا کردند که ما نیز باید همین کار را انجام دهیم.
ایشان دو هفته بعد در دیدار با مسئولان با انتقاد از بعضی از شرکتهای بزرگ و پُردرآمد دولتی که از مواد اولیه داخلی برای تولید استفاده میکنند اما قیمت محصولات خود را با دلار تلگرامی و قیمتهای جعلی هدایتشده از طرف دشمن تطبیق میدهند، گفتند: چرا باید این کار که حاکمیت دادن به دلار و تقویت رقیب ریال است، انجام بگیرد. رهبر انقلاب یکی از گرفتاریهای کشور را وابستگی بخشهای مختلف اقتصاد به دلار خواندند و خاطرنشان کردند: بعضی از کشورها که خود را از دلار جدا کردند و معاملات آنها نیز با سوئیفت قطع شد، وضع بهتری پیدا کردهاند.
تاکید مکرر رهبر انقلاب بر دلارزدایی ضرورتهای این مهم را بیش از هر زمان دیگری مینمایاند تا راههای دستیابی به آن به یکی از ریلگذاریهای اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود. به همین دلیل اداره کل پژوهش ایرنا پروندهای را با عنوان «دلارزدایی؛ ضرورت یا انتخاب؟» گشوده و نظر کارشناسان را در این زمینه جویا شده است.
در این پیوند، «احسان روحانی مطلق» کارشناس حوزه رمز ارز و عضو فناور انجمن بلاکچین ایران به پرسشهای ما پاسخ داده که مشروح این پرسش و پاسخ را در ادامه میخوانیم؛
مزیت دلارزدایی برای اقتصاد ایران میتواند موضوع استفاده از یک پول مشترک و یک نظام پولی مشترک باشد مثل اتفاقی که با ارز دیجیتال افتاد و متولی آن سازمان توسعه تجارت بود
یکی از ضرورتهای اجتنابناپذیر در راستای جراحی اقتصادی بحث دلارزدایی است
– مختصات و شرایط اقتصادی که در آن به سر میبریم چیست که اقتضای آن دلارزدایی است؟ به عبارتی تفاوت شرایط سیاسی-اقتصادی کنونی ایران با مقاطع قبل از آن که حذف دلار از مبادلات تجاری چندان مطرح نبود، چیست؟
یکی از موضوعاتی که در چند وقت اخیر مورد توجه قرار گرفته است، موضوع دلارزدایی است و دلیل آن بعد از آن بود که رهبر معظم انقلاب بسیار تاکید داشتند در خصوص این موضوع و همچنین رابطه آن با مهار تورم در کشور و از طرف دیگر با توجه به اقتضای فضای حاکم بر اقتصاد کشور یکی از ضرورتهای اجتنابناپذیر در حوزه جراحی اقتصادی میتواند، بحث دلارزدایی باشد.
قبلا مواردی که در خصوص مبحث دلارزدایی مطرح میشد، نسبت به الان خیلی کمتر بود و دلایل آن یکی وجود قابل توجه ذخایر ارزی بود. دولتهای قبل امکان فروش نفت به میزان قابل ملاحظهای را داشتند و همچنین اثرات کم تحریمها بود که هر چقدر زمان رو به جلو رفت این اثرات و تحریمها خیلی بیشتر شد و در نتیجه مبادلات تجاری و مالی ایران کاهش پیدا کرد.
دلارزدایی هم دارای محرک درونی است و هم همراهی با روندی جهانی
– حرکت به سمت دلارزدایی در مقطع فعلی آیا محرکی درونی دارد یا همراهی با روندی جهانی است که به خصوص از سوی قدرتهای شرقی و اقتصادهای نوظهور دنبال میشود؟
حرکت به سمت دلارزدایی در مقطع فعلی علاوه بر محرکهای درونی در اقتصاد کشور با روند جهانی همراهی دارد. با توجه به تجربه موفق کشور چین در تجارت با یوان، ایران و سایر کشورها مانند روسیه نیز به دنبال استفاده از این الگو برای دلارزدایی هستند.
با توجه به این که تحریمهای ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران مشکلات و مسایل متعددی را متوجه اقتصاد کشور کرده و مهمترین و شاید بدیهیترین مشکل کمبود درآمدهای ارزی و در واقع کسری بودجه است، این وضعیت به عنوان یک محرک و عامل درونی تاثیر به سزایی در حرکت به سمت دلارزدایی دارد و اهمیت موضوع دلارزدایی بیش از پیش احساس میشود و باید به آن سمت حرکت کنیم.
مزیت دلارزدایی برای اقتصاد ایران میتواند استفاده از یک نظام پولی مشترک باشد
– دلارزدایی چه مزیتهایی برای اقتصاد ایران به همراه دارد؟
ایجاد ذخیره ارزی مناسب برای مواردی که ناچار به استفاده از ارز دلار و یا سایر ارزهای باشیم، اجتنابناپذیر است.
مزیت دلارزدایی برای اقتصاد ایران میتواند موضوع استفاده از یک پول مشترک و یک نظام پولی مشترک باشد مثل اتفاقی که با ارز دیجیتال افتاد و متولی آن سازمان توسعه تجارت بود و این میتواند یک گشایش و مسیر جدید و روشنی را برای استفاده از سایر ارزها به غیر از دلار برای ایران داشته باشد.
دیگر مزیتی که در خصوص دلارزدایی میتوان به آن اشاره کرد، دور زدن شرایط تحریمی و نقل و انتقال پول است که اگر ارز مرجع دلار نباشد و حذف شود قطعا میتوان با کشورهایی که با آنها مبادله تجاری انجام میشود، با یک ارز دیگر این کار را به راحتی انجام شود در این حالت مشکلات و ضررهای مربوط به دور زدن تحریم از میان میرود.
دلارزدایی به حفظ ارزش پول ملی کمک میکند
– آیا دلارزدایی مانع از ریزش ارزش پول ملی کشورمان خواهد شد؟
قطعا این موضوع بیتاثیر نخواهد بود. اگر یک ناترازی در مواردی که دولت و اقتصاد را کنترل میکند رخ ندهد میتواند عملا تورم را کاهش بدهد و این موضوع باعث حفظ و یا حتی بالا رفتن ارزش پولی کشور شود. به طور مثال زمانی که شرایط تحریم بر اقتصاد و فضای خرید و فروش محصولات و فروش نفت حاکم باشد شما نمیتوانید درآمدهای نفتی را به راحتی دریافت کنید و این موضوع باعث یک ناترازی ارزی میشود این موضوع در نتیجه، افزایش قیمت دلار را به همراه خواهد داشت و طبیعتا با افزایش قیمت دلار بازار دارایی سرمایه مانند مسکن و خودرو افزایش پیدا میکند. بنابراین عملا اگر دلارزدایی صورت بگیرد شاید نه به طور کلی اما میتواند به حفظ و بالا رفتن ارزش پولی کشور کمک کند و رابطه مستقیمی با مهار تورم دارد.
دلارزدایی و پیامدهای آن در الگوبرداریهای فرهنگی و اجتماعی
– آیا دلارزدایی تنها در حوزه تجارت مطرح است؟
جامعهپذیری یک ارز، خارج بودن آن از انحصار یک یا چند دولت خاص، وجود ذخایر قابل اطمینان و تاثیرنپذیرفتن از شرایط بحرانی یک کشور خاص ملاکهایی اصلی در انتخاب جایگزین دلار است
دلارزدایی هرچند قطعا در حوزه تجارت میتواند پیشقراول و موضوع خیلی مهمی تلقی شود اما از طرف دیگر میتواند تاثیرات خود را در سایر حوزهها مثل حوزه فرهنگی هم بر جای بگذارد. به تعبیر دیگر زمانی که یک هژمونی کم رنگ و یک اقتصاد برتر دنیا مثل آمریکا دچار تزلزل شود، نمیتواند آن سیطره سابق خود را اعمال کند. در مسائل فرهنگی به دلیل الگوبرداریهایی که در سطح جامعه و به ویژه نسل جوان در کشور اتفاق میافتد دلارزدایی پیامدهای خود را نشان میدهد و الگوبرداری فرهنگی- اجتماعی و سایر مسائل را تحت شعاع خود قرار دهد اما عملا موضوع اصلی و مهم در حوزه تجارت است که بیشترین موارد را شامل میشود.
دلارزدایی و عناصر چندگانه تورم
– دلارزدایی یک انتخاب است یا ضرورت؟ و تا چه حد منطبق با واقعیات تجارت است؟
به نظر من در شرایط فعلی حاکم بر فضای اقتصادی کشور قطعا یک ضرورت اجتنابناپذیر است در صورتی که اگر شرایط تحریمی و مشکلات این چنینی در فضای اقتصادی کشور حاکم نبود مثل عربستان و کشورهای شرق آسیا میتوانست یک انتخاب مناسب باشد.
یکی از عوامل نشاندهنده در تطابق این موضوع با واقعیتهای دنیای تجارت امروز، بررسی تجربه و رصد و ملاحظه سایر کشورها در خصوص دلارزدایی است که اغلب تجربه موفقی بوده است.
درباره پیامدهای این اقدام هم باید گفت با توجه به دیدگاه صاحبنظران در حوزه اقتصاد به طور صددرصدی با انجام دلارزدایی در بحث مبادلات ممکن است که ما با کاهش تورم و با مهار کامل تورم روبه رو نشویم اما قطعا تاثیر مثبتی میتواند داشته باشد. بسیاری از پارامترهای دیگر وجود دارد که باعث ایجاد تورم میشود و اگر صرفا با حربه دلارزدایی بخواهیم نسبت به کنترل و از بین بردن تورم اقدام کنیم این امر امکانپذیر نیست چرا که یک تا چند ناترازی در بودجه شما اتفاق میافتد. مواردی وجود دارد که کسری بودجه مثل ناترازی بانکها، ناترازی ارزی و شکاف تولید به همراه خواهد داشت.
قطعا دلارزدایی میتواند اثرات یک یا چند مورد از این موارد را کاهش دهد و عملا باعث کاهش تورم شود اما به طور کلی به نظر من نمیتواند کاملا یکسویه و یک طرفه باعث از بین بردن تورم شود چون عوامل دیگر مانند بحث افزایش نرخ تولید، افزایش تولید ناخالص داخلی، افزایش درآمدهای ارزی و موارد این چنینی در کنارِ هم باعث کاهش تورم میشود.
دلار به عنوان یک اهرم کنترل
– انتخاب ارز جایگزین دلار چه ویژگیهایی دارد؟ دلیل ضعف یا قدرت و نیز مرجع شدن یک ارز برای معاملات جهانی چیست؟
ملاکها و معیارهای مختلفی برای انتخاب ارز جایگرین دلار وجود دارد که ما باید آنها را بررسی کنیم مانند جامعهپذیری آن ارز، خارج بودن آن از انحصار یک یا چند دولت خاص که میتواند تاثیرگذار باشد یا وجود ذخایر قابل اطمینان، تاثیرنپذیرفتن از شرایط بحرانی یک کشور خاص و این موارد همه باید بررسی شود.
اثرات تورمی که در کشورهایی با اقتصادهای کوچک مقیاس وجود دارد به دلیل چاپ بدون پشتوانه دلار از سوی آمریکا است. آمریکا دلار را به صورت اهرمی جهت کنترل سیاستهای اقتصادی و نظامی کشورهای استفاده کننده از آن در معاملاتشان استفاده میکند تا خیلی راحت بتواند اقتصاد یک کشور را تضعیف یا تقویت کند. کشورهای هم پیمان خود را تقویت کند و کشورهای مخالف خود را تضعیف کند مثل سیاستی که با در قبال جمهوری اسلامی یا دولتهایی مانند روسیه به کار بسته و میبندد تا رقبا را دچار مشکل کند.