نقدی بر سیاست فرزندآوری بدون تأمین شغل و درآمد

در تقویم روز 30 اردیبهشت ماه بنام “روز ملی جمعیت” نامگذاری گردیده است و ویژه برنامه های امسال نیز این هفته با شعار “سهم من از جوانی ایران” از تاریخ 24 لغایت 30 اردیبهشت ماه برگزار می گردد.

محمد ساوالان پور در یادداشتی به مناسبت  “روز ملی جمعیت” نوشت:

جمعیت و نیروی مولد و جوان به عنوان یکی از پایه های اصلی قدرت و رشد اقتصادی و اجتماعی کشورها محسوب می شود بطوری که قدرت و توسعه هر کشور در رابطه با نیروی انسانی و جمعیت معنا پیدا می کند و حرکت به سمت توسعه همه جانبه نیاز جدی به توسعه و ارتقاء سرمایه انسانی دارد. نرخ جوانی جمعیت در فرآیند توسعه نقش بسیار مهم و استراتژیکی ایفا می نماید بطوری که سرمایه انسانی مولد می تواند در بحران ها و بزنگاه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ضامن بقا و تعیین کننده کفه قدرت باشد.

بدیهی است بهره مندی از این فرصت مستلزم مدیریت صحیح و استفاده بهینه از امکانات بالقوه جمعیت فعال کارگری و اقتصادی می باشد و انتظار می رود مسیر سازندگی، شکوفایی و بالندگی کشور با برنامه ریزی های اقتصادی، کار آفرینی و اشتغال زایی همراه با اتخاذ سیاست های حمایتی و ترغیب فرزندآوری، برای جمعیت فعال و مولد فراهم گردد.

امروزه یکی از چالش های مهم در سطح دنیا و به تبع آن کشور ما نقص در چرخه زادآوری است که در آینده ای نزدیک سبب آسیب های اساسی همچون افزایش سن ازدواج، رشد نرخ سالمندی، تکثر بازنشستگی، کمبود نیروی کار، کاهش رشد جمعیت کشور و در نهایت پیری جمعیت خواهد گردید. در گذشته به سبب به اجرا درآمدن سیاست‌های اشتباه و عدم ایجاد توازن جمعیتی، یکی از چالش های مهم آینده کشور کمبود جمعیت جوان و اضافه شدن سالمندان به بدنه اجتماع است که ضمن ایجاد بحران سالخوردگی، مسبب وقفه در چرخه توسعه کشور و تحمیل هزینه های متعدد، هنگفت و غیرقابل جبران فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می باشد.

در طی دهه های گذشته سیاست های بالادستی و همچنین برنامه ریزی ها و سوگیری های کارشناسی نشده سبب گردیده که کشور تحولات متعددی در حوزه جمعیت و فرآیند فرزندآوری تجربه کند بطوریکه در حال حاضر اقدامات لازم در خصوص جوانی جمعیت جزو مسائل راهبردی کلان کشور گردیده است.

در طی دهه های گذشته به سبب فرهنگ سازی اشتباه و الگوهای رفتاری ناکارآمد، نرخ باروری کاهش و به تبع آن با تغییر در ساختار خانواده و کمرنگ شدن نقش حامیان خانوادگی، زوج های جوان نیز به طور طبیعی دچار فوبیای تنهایی در مسیر فرزندآوری و فرزندپروری گردیده اند که در صورت ادامه این روند این بحران در سال های آتی نیز حادتر دنبال خواهد شد، البته وجود باورها و نگرش های ناصحیح خانواده ها و زوجین به داشتن فرزند را نیز نمی توان نادیده گرفت بطوریکه در بسیاری از این خانواده ها حتی با وجود رفاه نسبی نیز اقبالی به بچه دار شدن شاهد نیستیم و ترویج تفکرات غلط فرهنگی نیز سبب گردیده بچه دار شدن را به مثابه عنصر محدود کننده آزادی و مانعی برای ادامه تحصیل و ارتقاء شغلی دانسته و در خوشبینانه ترین حالت روی به جریان تک فرزندی بیاورند که خود سبب آسیب و عارضه های متعدد روحی، روانی و شخصیتی در فرزندان می گردد که تبعات نامبارک آن در بزرگسالی دامن خانواده، جامعه و حاکمیت را می گیرد لذا فرهنگ سازی صحیح در این حوزه، پای کار آمدن همه نهادهای ذیصلاح علی الخصوص دستگاه های ناظر و جریان ساز فرهنگی را می طلبد که تکلیف بیشتری را بر گرده خویش دارند آنهم در مقطعی که ما شاهد پدیده نابهنجار جایگزین شدن حیوانات خانگی به جای فرزندان در کانون خانواده ها می باشیم.

زمانی که سخن از فرزندآوری به میان آورده می شود در نظرگرفتن دغدغه های خانواده‌ در اولویت برنامه‌ها قرار می گیرد و مهم ترین مولفه ایجاد نقصان در چرخه فرزندآوری در ابتدای امر مشکلات و دغدغه‌های اقتصادی بنظر می رسد که نهیب آن هر روز بیش از قبل به گوش می رسد و به عقیده کارشناسان و فعالان حوزه جمعیت، این پدیده ناشی از ناهمگنی درآمد با سبد هزینه‌های خانواده می‌باشد بطوریکه شاهد هستیم تنگناهای درآمدی و مالی خیل کثیری از بانوان را نیز همپای مردان وارد بازار کار نموده و این خود وضعیت را بغرنج تر از قبل کرده است.

بی تردید وجود و پرورش نیروی جوان و تازه نفس در جهت به حرکت درآوردن چرخه صنعت کشور نیاز امروز و آینده است لیکن کارگر و کارمند چند شغله امروز که استحکام و بنیان زندگانی اش در پساتوی شکاف‌های عمیق اقتصادی ناشی از تورم و اقتصاد حبابی متزلزل است و در تامین حداقل‌های معیشتی و نیازهای اساسی و حیاتی خود درمانده است چگونه اولویت به حق فرزندآوری و فرزندپروری را درصدر برنامه های زندگی خود قراردهد؟ نان آور این سفره چگونه و با چه انگیزه و امیدی نان خور تازه نفسی را دعوت به حیات مادی نماید آن هم در بهنگام زمانی که به ضربات پی در پی مشکلات و معضلات اقتصادی نواخته می‌شود.

آیا صرفاً فشار دولت و فعالان کارگری بر کارفرمایان از طریق خلق مشوق‌های دستوری جوانی جمعیت که خود باری گران بر پیکره بسیاری از کسب و کاهای خرد و کلان می باشد ثمربخش می باشد؟ دقیقا با چه متر و معیاری جوانی جمعیت را بعنوان دغدغه کارفرمایان اعلام می نمایند؟ فشار به کارفرمایانی که بعضاْ این روزها در تب و تاب سراپا ماندن صنعت و کسب کارشان می باشند و مشخص نیست در این ولنگاری اقتصادی تا چه زمانی چرخه حیات آنها کفاف به گردش درآمدن در روزهای پسین را بدهد؟

سیاست دولت‌هایی که از پی هم با عدم تعیین مزد متناسب، رفاه نسبی و امنیت شغلی، معیشت کارگران را به این وضعیت رسانده اند چگونه سیاست جوانی جمعیت و افزایش میل به فرزند آوری را برای ایشان در رسانه ها فریاد می زنند؟

البته عده ای نیز پیوند دادن بحران کاهش فرزندآوری به مشکلات اقتصادی، را یک باور غلط میدانند و سنگ محک اینان نسل قبل تر از ما می باشد که با وجود مشکلات اقتصادی بیشتر و امکانات رفاهی کمتر، هر کدام دارای فرزند زیاد بودند حال آنکه شاهد می باشیم شرایط نابسامان معیشتی و نبود امنیت اقتصادی سبب گردیده تا نه تنها از فرزندآوری بلکه از ازدواج نیز فاصله گرفته ایم و دغدغه شغلی و به مهمترین مسئله جوانان تبدیل گردیده که بسیاری از آنها را نیز به سبک زندگی تجردی سوق داده است.

با همه این احوالات یادآور می شویم که هم اکنون کشور در شرایط پنجره باز جمعیتی موقت قرار دارد و فقط سال‌های اندکی‌ فرصت باقیست تا با اقدامات اصلاحی و سیاستگذاری های درست از روند کاهش فرزندآوری و افزایش روند سالمندی جلوگیری کرد که اگر این فرصت طلایی مغتنم شمرده نشود و از این پنجره باز عبور کنیم امکان بهینه سازی این چرخه معیوب و ترمیم ساختارهای جمعیتی و به دنبال آن تحقق رشد و توسعه پایدار به پایین ترین سطح ممکن رسیده و عملاً تا حدودی ناممکن می گردد و بحران بزرگی آینده کشور را به چالش خواهد کشید.

با توجه به برهان و بینه های متعدد نیاز به یادآوری بیش از این به مسئولان امر نمی باشد که فرزند آوری ریشه در ازدواج دارد و در شرایط کنونی که ازدواج به یک آرزو و معضل پرهزینه تبدیل شده، بر پایه درآمد شکل می گیرد و لازمه کسب درآمد نیز دارا بودن شغل است و شغل نیز با امنیت آن معنا پیدا می کند و حال این کلاف سردرگم را کدام دستان توانا خواهند گشود…؟

بی شک هرکس به اندازه مسئولیتی که بر دوش می کشد در مقابل نسل آینده مسئول بوده و در این برهه است که فرآیند قرارگرفتن مسئولانه حاکمیت در کنار نهاد مولد خانواده، همراه با ایجاد یک رابطه درست و منطقی براساس اعتمادسازی، انگیزه افزایی و امیدآفرینی، متضمن به سامان رسیدن این مهم می باشد.

دیدگاهتان را بنویسید