مروری بر اظهارات اخیر الهام علی اف

آقای الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در سخنرانی خود در کنفرانس “تشکیل ژئوپلیتیک بزرگ اوراسیا: از گذشته تا حال و آینده” که در شهر شوشا برگزار شد، اظهارات ضد و نقیض قبلی خود در مورد روابط با جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد.

اگرچه این سخنان فاقد حرف جدیدی بود و برای مصرف داخلی ایراد می شد اما لازم است به چند بُعد از اظهارات وی پرداخته شود.

۱.اظهارات آقای علی اف در زمانی بیان می شود که این کشور با انزوای مطلق در منطقه مواجه است. جمهوری آذربایجان که یک زمان به دلیل مبارزه برای رفع اشغال از کشور خود از حمایت منطقه ای و جهانی برخوردار بود امروز به دلیل برنامه ریزی برای اشغال بخشی از استان سیونیک و نقض تمامیت ارضی ارمنستان،مورد انتقاد جامعه جهانی قرار گرفته است. جمهوری آذربایجان بخصوص پس از ایجاد اختلال در گذرگاه لاچین که طبق توافق مسکو قرار بود بر روی ارمنی‌ها باز باشد، نه تنها با مخالفت روسیه به عنوان ناظر توافق مسکو و کشورهای اروپایی مواجه شد بلکه در سفر وزیر امورخارجه خود به آمریکا با انتقاد این کشور نیز روبرو گردید. در عین حال ترکیه،متحد اصلی جمهوری آذربایجان که در آستانه برگزاری انتخابات است نیز نمی‌تواند نقض تمامیت ارضی ارمنستان را مورد حمایت قرار دهد. باکو که با تعلیق بی دلیل فعالیت های سفارت خود در تهران،گام دیگری در مسیر انزوا برداشت با نارضایتی داخلی نیز مواجه است. مردم جمهوری آذربایجان انتظار داشتند پس از جنگ ۴۴ روزه شاهد آزادی کامل قره باغ بوده و حضور در خانکندی را جشن بگیرند امروز نه تنها آزادی قره باغ با ابهام مواجه است بلکه طرح اشغال سیونیک و بازنمودن دالان زنگزور،جمهوری آذربایجان را در معرض جنگ دیگری قرار داده است.طبعا آقای علی اف در این وضعیت چاره ای ندارد جز اینکه با اظهارات احساسی علیه ایران در نشست شوشا،نگرانی از انزوای کشور خود و تضادهای داخلی را پنهان کند.

۲.اظهارات رئیس جمهور آذربایجان نشانگر شکاف میان نهاد ریاست جمهوری این کشور و دستگاه دیپلماسی است.این اظهارات در زمانی بیان می شود که حداقل سه دور مذاکره تلفنی بین وزرای امور خارجه ایران و آذربایجان انجام شده و طرفین اراده خود را برای تداوم مذاکره برا رفع اختلافات و تقویت مناسب ابراز کرده اند.بنظر می رسد امروز سیاست خارجی جمهوری آذربایجان اسیر نوعی «چائوشسکوئیسم» است.چائوشسکو رهبر فقید رومانی در دفتر ریاست جمهوری به اتفاق چند مشاور و بدون دریافت گزارشات کارشناسی از وزارت امورخارجه،سیاست خارجی کشور را تنظیم می کرد.تاسیس سفارت جمهوری آذربایجان در تل آویو با حضور وزیرامورخارجه این کشور در زمان بحران داخلی و انزوای اسرائیل که فاقد توجیه کارشناسانه بود و تعلیق فعالیت های سفارت در تهران از جمله مواردی است که شکاف نهاد ریاست جمهوری با دستگاه دیپلماسی در باکو را تائید می کند.

۳.آقای علی اف در ادامه اظهارات تکراری خود بدون اشاره به انگیزه حمله به سفارت آذربایجان که یک انگیزه شخصی بوده،آن را اقدام تروریستی بیان می کند. در حالی که اعترافات فرد ضارب مبنی بر اینکه همسرش ۹ ماه قبل از حادثه بطور مشکوک به باکو رفته و اظهارات دختر او مبنی بر اینکه بعد از این اقدام با مادرش در باکو تماس گرفته،نشان می‌دهد که موضوع کاملا یک بحث غیرسیاسی و با انگیزه‌های شخصی و خانوادگی بوده است.جمهوری اسلامی ایران اقدام تهاجمی به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران را قویا محکوم و ضارب را دستگیر کرده است؛ اما چرا آقای علی اف از قوه قضائیه کشور خود نمی خواهد برای روشن شدن ابعاد مبهم موضوع،با قوه قضائیه ایران همکاری کند؟ باکو باید به این سوال جواب دهد که نقش سفارت جمهوری آذربایجان در خروج غیرقانونی همسر فرد ضارب یعنی انگیزه اصلی او برای حمله به سفارت،چه بوده است؟

۴.آقای علی اف می گوید محافلی در ایران باید بدانند که زبان تهدید و ترور در برابر آذربایجان کارساز نیست. قطعا ایران هم با بکار بردن زبان زور و تهدید در تعاملات بین المللی مخالف است و به همین دلیل سالهای طولانی در مقابل زورگوئی های آمریکا ایستاده و تحریم های ناجوانمردانه را تحمل کرده است. ایران همواره از تمامیت ارضی آذربایجان حمایت کرده و در سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی به تمامیت ارضی کشورمان رای مثبت داده است. اما آیا این جمهوری آذربایجان نیست که با بکار بردن زبان زور و ارعاب علیه ارمنستان برای اشغال استان سیونیک،باز کردن کریدور زنگه‌زور و تغییر مرزهای جغرافیایی،آتش تازه ای در منطقه روشن کرده و قصد باز کردن پای عوامل خارجی به منطقه را دارد؟

۵.امروز خوشبختانه دستگاه دیپلماسی ایران، با هوشمندی و خویشتن‌داری در برابر مواضع تند مقامات آذربایجان،عصبی نشده و صبورانه به دنبال مدیریت وضعیت برای تداوم صلح و دوستی در منطقه است. جمهوری آذربایجان نیز باید با توجه به اشتراکات زیاد دوکشور از عوامل ثالث تاثیر نپذیرفته و در فضائی عقلائی و غیراحساسی،همسو با سیاست های عاقلانه جمهوری اسلامی ایران برای تقویت روابط با همسایگان،حرکت نماید. تعلیق سفارت آذربایجان در ایران به معنای انسداد دیپلماسی است و هیچ افتخاری برای این کشور محسوب نمی شود.فاصله گرفتن باکو از دیپلماسی نه به نفع جمهوری آذربایجان و نه به نفع منطقه است و بر انزوای این کشور خواهد افزود.جمهوری اسلامی ایران در بحران قفقاز جنوبی، بطور جدی از تمامیت ارضی کشور های پیرامونی حمایت می کند و مخالف تغییر مرز های جغرافیایی است و اعتقاد دارد مناقشه قره باغ باید بصورت صلح آمیز حل و فصل شود و با درایت این مسئله را مدیریت خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید