«در مدت اخیر بارها و بارها جریان های سیاسی و رسانه ای رقیب و مخالف با ایران چه در سطح منطقه و چه ورای آن، با طرح ادعاها و سناریوپردازی های مختلف، سعی داشته اند اینگونه القا کنند که از وزن راهبردی ایران در سوریه کاسته شده است. با این حال، سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه نشان می دهد این تفسیرها تا حد زیادی غلط بوده اند و سوریه همچنان در عمق راهبردی ایران قرار دارد.»
به گزارش الف؛ همزمان با سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه، جریان های سیاسی و رسانه ای داخلی، منطقهای و بین المللی، تحلیل و تفسیرهای مختلفی را در مورد ماهیت این سفر و تبعات و پیام های آن مطرح می سازند. این سفر از آن جهت که از سال 2011 (آغاز جنگ داخلی سوریه) تاکنون، بی سابقه محسوب می شود و در این مدت هیچ رئیس جمهوری از ایران به سوریه سفر نکرده، تحولی قابل توجه به حساب می آید و نباید آن را به مثابه یک بازدید و سفر عادی قلمداد کرد. از این رو، به طور خاص اینطور به نظر می رسد که این سفر حامل 3 پیام عمده و محوری است.
اول، سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه تا حد زیادی جار و جنجال های تبلیغاتی جریان های مخالف با ایران در روزها و ماه های اخیر مبنی بر اینکه ایران دیگر آن نفوذ سابق را در سوریه ندارد، تضعیف می کند. در مدت اخیر، بارها و بارها جریان های سیاسی و رسانه ای رقیب و مخالف با ایران چه در سطح منطقه و چه ورای آن، با طرح ادعاها و سناریوپردازی های مختلف، سعی داشته اند اینگونه القا کنند که از وزن راهبردی ایران در سوریه کاسته شده و این کشور در بحبوحه حضور کنشگرانی نظیر روسیه و همچنین تشدید حملات غیرقانونی رژیم اشغالگر قدس به خاک سوریه و مواضعش در این کشور، دیگر از موقعیت و نفوذ سابق در سوریه برخوردار نیست. با این حال، سفر رئیس جمهور ایران به سوریه نشان می دهد این تفسیرها تا حد زیادی غلط بوده اند و سوریه همچنان در عمق راهبردی ایران قرار دارد.
دوم، سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه به نوعی از این گزاره نیز حکایت دارد که پایه های دولت سوریه پس از چند سال نبرد سنگین با جریان های تروریست و افراط گرا و حامیان مالی و سیاسی آن ها، کاملا محکم شده و سوریه بار دیگر وارد دوره ای از ثبات و آرامش شده است. موضوعی که در نوعی خود یک یپروزی قابل توجه برای دولت سوریه و مقاومت چند ساله اخیر آن به شمار می آید.
البته که باید توجه داشته باشیم که این سفر در کنار تقویت روندهای تنش زدایانه در قالب روابط سوریه با کشورهای جهان عرب، حاکی از این است که دمشق بار دیگر در حال بازگشت به فضای معادلات منطقه ای و بینالمللی است و روند عادی سازی و احیای روابط آن با جهان خارج، وارد مرحله تازه ای شده است. موضوعی که می تواند قوامِ موقعیت نظام سیاسی سوریه را در حوزه های سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی به همراه داشته باشد و در عین حال، زمینه های مساعدی را نیز جهت تسهیل و تسریع روند بازسازی سوریه فراهم کند.
سوم، در نهایت باید گفت که سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه، ضربه ای سنگین به منافع رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در منطقه نیز به شمار می رود. در این راستا، حضور رئیس جمهور ایران در سوریه که مجاور با مرزهای رژیم اشغالگر قدس است، حامل پیام قدرتِ کشورمان به صهیونیست ها و البته مایه دلگرمی جریان مقاومت است و وقوع این تحول به موازات تقویت روندهای تنش زدایانه در روابط ایران و سوریه با جهان عرب و متعاقبا فاصله گرفتن اعراب از صهیونیست ها و دستورکار موسوم به توافق ابراهیم، تهدیدات جدی را برای منافع اسرائیل تداعی می کند.
در کنار این ها، انتظار می رود که سفر رئیس جمهور کشورمان به سوریه تا حد زیادی وضعیت دشوار و سخت نیروهای نظامی آمریکایی مستقر در شرق سوریه که اقدام به سرقت منابع نفتی سوریه می کنند را دشوارتر از گذشته کند و هماهنگی ها جهت مقابله با این اقدام تجاوزکارانه واشنگتن در سوریه به ویژه در محور مقاومت را افزایش دهد. درست به همین دلیل هم است که در مدت اخیر شاهد بوده ایم هم رژیم صهیونیستی و هم دولت آمریکا، قویا از سفر رئیس جمهور ایران به سوریه ابراز ناخرسندی کرده اند و در مورد آن جنگ روانی و تبلیغاتی قابل توجهی را نیز به راه انداخته اند.