بعید است رفتار امنیتی خود را در مقابل رژیم صهیونیستی تغییر دهد و همان سیاستی را که در اربیل و خلیج فارس در مقابل رژیم اتخاذ کرده بود، در قفقاز و کشورهای جنوب دریای خزر نیز دنبال خواهد کرد.
افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرز ایران آن هم در فاصله کوتاهی بعد از تاسیس سفارت این رژیم در باکو حاکی از اتخاذ راهبرد جدیدی علیه ایران، توسط سران رژیم است. راهبردی که در پی شکست استراتژیهای گذشته (از حمله به سر اختاپوس و مرگ با هزاران خنجر تا منزوی سازی ایران در منطقه) از آستین صهیونیست ها سربرآورده است.
طراحی صهیونیستها پس از انتقال به سنتکام، حضور در نوار غربی ایران و ایجاد محیط ضد امنیتی در غرب ایران بود. از سال 99، برنامه رژیم صهیونیستی توسعه منطقه بحران از سوریه تا اربیل با قصد محاصره و کاهش عمق استراتژیک ایران، رویارویی مستقیم با مغز متفکر مقاومت به جای درگیری در محور مقاومت، توسعه عملیاتهای ضدامنیتی در خاک ایران و نزدیکی اتاق کنترل با عوامل داخلی در آشوبهای آینده بود. اما حضور خرابکارانه رژیم صهیونیستی در غرب و جنوب کشور، قبل از اینکه محیط پیرامونی ایران را ناامن کند، با پاسخهای کوبنده ایران به پایگاه های رژیم در اربیل و کنشهای امنیتی ایران در کنار گوش صهیونیستها، تبدیل به استراتژی وارونه علیه صهیونیستها شد.
توافق ایران و عربستان نیز ضربه مهلکی به برنامه منزوی سازی ایران در منطقه و همچنین پیمان ابراهیم بود. طراحی صهیونیستها در ایجاد ناتوی عربی ضد ایران و تشکیل پدافند یکپارچه عبری-عربی برای مقابله با موشکهای دوربرد ایرانی که هدف نهایی رژیم صهیونیستی از نزدیکی با اعراب بود، اکنون به سد توافق ایران و عربستان برخورد کرده است. توافقی که موجب همگرایی عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس (که صهیونیستها مدتیست در خاک آنها لانه کردهاند) با ایران خواهد شد. یکی از پیامدهای قطعی این توافق، محدود شدن دست و پای نیروهای رژیم صهیونیستی از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهد بود و این یعنی تعطیل شدن کانون تنشها علیه ایران، در کشورهای جنوبی خلیج فارس.
از یک طرف تمام هزینههایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای همگرایی با اعراب علیه ایران صرف کرده بودند، با یک هفته مذاکره در پکن تقریبا دود شد و آمریکایی که با هدف جایگزینی نیروهای رژیم تصمیم به خروج نسبی از منطقه پیدا کرده بود حالا بین خارج کردن نیروهای خود از منطقه یا تهدید جان سربازانش توسط مقاومت سرگردان مانده است. از طرف دیگر نیز انتقال بحران امنیتی به داخل مرزهای ایران که پروژه مشترک دشمن صهیونیتستی-آمریکایی بود، با شکست اغتشاشات و درنهایت گسست نیروهای اوپوزیسیون، پشت مرزهای غربی ایران به بن بست رسیده است.
حالا با شکسته شدن طراحیهای قبلی دشمن، این بار صهیونیست ها قصد دارند پروژه محصورسازی ایران را از شمال کلید بزنند. تنش زایی در منطقه قفقاز جنوبی از یک طرف، و افتتاح سفارت رژیم صهیونیستی در باکو و ترکمنستان ادامه همان راهبردی است که رژیم در اربیل دنبال میکرد. اهداف صهیونیستها از حضور در خط مرزی شمال ایران ابتدا تغییر کانون تنش علیه ایران از غرب و جنوب به شمال، سپس تغییر ژئواکونومی و ژئوپولتیک منطقه در جنوب دریای خزر است. اما از آنجایی که راهبرد ایران در مقابل رژیم صهیونیستی همواره تبدیل تهدیدها به فرصتها بوده است، این استراتژی رژیم نیز به زودی توسط اتاق فکر ایران، علیه دشمن وارونه سازی خواهد شد.
در مقابل ایران نیز بعید است رفتار امنیتی خود را در مقابل رژیم صهیونیستی تغییر دهد و همان سیاستی را که در اربیل و خلیج فارس در مقابل رژیم اتخاذ کرده بود، در قفقاز و کشورهای جنوب دریای خزر نیز دنبال خواهد کرد. ایران هم نشان داده است که در مقابل تهدیدات امنیتی خود با هیچ کشوری تعارف ندارد. شاید نوع اقدام متفاوت باشد اما شدت آن حتی ممکن است شدیدتر از گذشته نیز بشود. به بیان دیگر، تهدیدات صهیونیستها از درون خاک هرکشوری که باشد، ایران قاطعانه و هوشمندانه مقابله خواهد کرد.