از پنجشنبه 18 آذر که دور هشتم مذاکرات هستهای در سطح معاونان وزیران امور خارجه در هتل کوربورگ وین، آغاز شد همچنان ادامه دارد. دیپلماسی در حالی از سر گرفته شده است که هفتمین دور این مذاکرات، بگومگوهای دیپلماتیک متعددی را میان تهران و طرفهای غربی به وجود آورد.
در نشست دور پیشین، هیئت ایرانی برای نشان دادن عزم جدی خود و علاقهمندیاش بهسرعت بخشیدن به گفت وگوها، دو متن کارشناسی را به طرفهای اروپایی تحویل داد. یک سند مربوط به مباحث هستهای ایران که در آن گفته شده ایران بر حق خود بر غنیسازی ۲۰ و ۶۰ درصدی اورانیوم تأکید دارد و از آن کوتاه نخواهد آمد و در سند دوم نیز که مربوط به رفع تحریمها میشود، خواستار رفع اکثر تحریمها شده است. در ارتباط با این دو پیشنویس نیز وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه، این موضوع را تأکید کردند که تمامی خواستههای مطرحشده توسط تیم ایرانی در وین، مطابق برجام است.
در سوی مقابل، مقامهای اروپایی بر غیرقابلقبول بودن خواستههای ایران در متون ارائه شده، تأکید داشته اند و خواسته های ایران را حداکثری دانسته اند. سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه در این مذاکرات همواره اعلام کرده اند که خواستههای ایران جدی نیست و تیم مذاکرهکننده ایران خواستههای «غیرمعقول» و «یک جانبهای» مطرح کرده است. سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان صراحتاً در این خصوص اظهار داشت که پیشنهادهای ایران مورد پذیرش نیست و ایران تقریباً تمام مصالحههایی را که قبلاً در ماهها مذاکره سخت بهدستآمده بود، نقض کرده است. آنتونی بلیکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز در اظهاراتی بر جدی نبودن ایران در بازگشت به تعهداتش اشاره داشت و در گفتوگوی خود با رسانهها گفته است که «عدم جدیت ایران باعث پایان مذاکرات شد».
اظهارات و واکنشهای منفی طرفهای غربی در حالی است که ایران ورود بسیار هوشمندانه و معناداری به صحنه دیپلماسی داشته و ترکیب تیم مذاکرهکننده، تعداد اعضای هیئت ایرانی و همچنین وزن کارشناسی آن مجموعاً حاوی این پیام است که «ایران برای حل مسئله به میدان آمده و در این راه نیز آماده و مصمم است.» در سوی مقابل اما از رویکرد و اظهارات طرفهای غربی پساز این دور مذاکرات، اینگونه به ذهن متبادر می شود که خط و راهبرد مشترکی میان طرفهای غربی علیه ایران ایجاد شده تا به افکار عمومی جهان القا کنند که خواستههای ایران زیاده خواهانه است و تیم مذاکرهکننده ایران متوجه فوریت شرایط نیست، رویکردی که به نظر می رسد در قالب بازی مقصرسازی و متهمسازی از ایران دنبال میشود.
بازی مقصرسازی و متهمسازی
با توجه به اینکه دور هشتم مذاکرات احیای برجام، از 18 آذر در وین و در محل هتل کوبورگ از سر گرفته شد و درحالیکه انتظار میرفت مذاکرهکنندگان غربی برای مشورت بیشتر در خصوص متون پیشنهادی ایران، به کشورهای خود بازگردند و در خصوص متون پیشنهادی ایران تعمق کنند و پاسخهای مستدل و حقوقی را بر اساس توافق هستهای برجام ارائه کنند، اما از اظهارات طرفهای غربی پیرامون پیشنهادهای مطرحشده تیم مذاکرهکننده جدید ایرانی، اینگونه نتیجهگیری میشود که راهبرد مشترک طرفهای غربی در برابر ایران، راهبرد مقصر سازی است و کشورهای غربی ترجیح دادهاند که بر سر نپذیرفتن پیشنهادهای مشروع ایران و کاهش خواستههای ایران، بازی موسوم به متهمسازی (blame game) را انجام دهند.
بازی متهمسازی از معروفترین بازیها در نظریات روابط بینالملل است و معمولاً از سوی بازیگرانی اجرا میشود که دیدگاهشان از مبنای حقوقی مورد پذیرشی برخوردار نیست و بر این اساس چاره خود را در فرار از منطق حقوق و تعهدات، با متهمسازی طرف مقابل به انواع اتهامات میبینند. بر این اساس، در وضعیت فعلی نیز به نظر میرسد که غربیها در حال ورود به بازی تقصیر و سرزنش ایران هستند؛ به این معنا که بتوانند ایران را به کُند شدن روند مذاکرات، عدم پیشرفت مذاکرات و قرار گرفتن در نوعی حالت ایستایی در این مذاکرات متهم کنند.