مصرف گرایی، تجمل گرایی، کاهش محبت اجتماعی، کاهش صبر و تحمل اجتماعی در تعاملات اجتماعی و ارتباطی، کاهش حمایت مردمی از تولیدات داخلی از جمله مواردی بود که رهبری عزیز خواستند تا در فرهنگ عمومی مورد توجه بیشتر آحاد مردم ایران قرار گیرد .
مهم ترین نکات سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز فروردین ۱۴۰۲ در مشهد مقدس را از بعدی جامعه شناختی می توان به شرح زیر برشمرد:
تحول، ابعاد، گونه ها و شرایط تحقق آن
رهبری عزیز سخنان خود را با الهام از دعای معروف تحول سال شروع کردند و تحول را شامل دو بعد فردی و چه اجتماعی به هم پیوسته معرفی کردند که، امری،معرفتی، اعتقادی، روان شناختی و جامعه شناختی است و تاکید فرمودند که اگر چه تحول و تغییر قلوب فرد و جامعه یک وجه قوی آن دعا و اراده خداوند در این تحول و تغییر دل ها است، اما از سویی دیگر طبق سنت های الهی،تحول فرد و جامعه باید همراه با خواست، اراده و آگاهی و حرکت فردی و اجتماعی در جهت تغییر و تحول باشد.
هوشیاری و آگاهی سیاسی اعضای جامعه و نیز افکار عمومی جامعه نیز باید همسو با دعای برای تحول باشد، دعای بدون عمل و اراده و آگاهی به تنهایی کافی نیست. در ادامه رهبری حکیم و عزیز، از دو گونه تحول سیاسی یاد کردند.یکی تحول انقلابی و دیگری تحول آمریکایی صهیونی، در تحول انقلابی، تمامی وجوه تغییرات ساختاری و سازمانی دولت، جامعه و نظام اسلامی و همچنین تحولات روان شناختی اعضای جامعه بر اساس مبانی و شاخصه های هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی و اهداف انقلاب و امام خمینی و مصالح و منافع مردم صورت می گیرد و رسانه ها و اصحاب قلم و روشنفکران مسئول، تحول را هدفدار در جهت منافع و مصالح مردم راهبری می کنند. اما در تحول آمریکایی، صهیونی،این منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا، اروپا و صهیونیست ها است که مبنای تحول و تغییر افکار عمومی قرار می گیرد. تغییر قانون اساسی، تغییر نظام اسلامی،تغییر هویت نظام، استحاله فرهنگ انقلاب اسلامی، حذف و یا تضعیف نمادهای هویتی و فرهنگی انقلاب و نظام مانند، روز ۲۲ بهمن، روز قدس این ها همه از شاخصه های تحول آمریکایی است.
جابجایی آرام و تدریجی حکمرانی مردمی انقلاب و نظام اسلامی با حکمرانی به ظاهر دموکراسی آمریکایی به کمک رسانه ها
امروزه، رسانه ها و شبکه های اجتماعی نوین که غالبا تحت سیطره و سلطه آمریکا و همپیمانانش هستند، شبانه روز تلاش دارند تا نوعی جابجایی در نگرش ها و ارزش های ایرانیان و در افکار عمومی مردم ایران از ارزش های ملی، هویتی، فرهنگی و انقلابی خود به سمت و سوی ارزش های آمریکایی ایجاد کنند و بدین وسیله به خواسته ای که ۴۴ سال است بدان نرسیده اند، برسند. آمریکا از فردای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تاکنون زنجیره ای از دشمنی های آشکار و پنهان خود را برای بازگشت بر سر سفره رنگین و چرب و نرم منابع نفتی و فرهنگی ایران، سلسله وار انجام داد که متقابلا با مقاومت و هوشیاری چهل ساله مردم، دولتمردان کاخ سفید در همه ی این خصومت ها از مردم ایران سیلی خوردند. در این ۴۴ سال گاهی با حربه دمکراسی و حقوق بشر آمریکایی، گاهی با ابزار تهدید و تطمیع، گاهی با حربه های نهادهای بین‌المللی، گاهی با تحمیل ۸ سال جنگ تحمیلی و گاهی با تحریم و تحریف به جنگ اقتصادی و هویتی و فرهنگی با مردم ایران آمدند و در همه ی این موار مفتضحانه شکست خورند به گونه ای که امروز نیروهای آمریکایی در سرگردانی سیاسی در منطقه قرار گرفته اند. اگر آمریکا بخواد در منطقه بماند، تنفر بیشتر مردم منطقه و افتضاح اخراج از منطقه مانند افتضاح خروج از افغانستان در انتظارش هست. اگر از منطقه بیرون برود، باید از مطامعی که سالیان سال، هزاران دلار برای آن خرج کرده است، چشم بپوشد و بد تر از آن منطقه سوق الجیشی غرب آسیا را به رقبای تاریخی و دیرین خود مانند ایران، روسیه و چین و به طور کلی شرق واگذار کند و پس از آن شاهد غرق شدن کشتی تایتانیکی تمدن لیبرال دموکراسی آمریکا ی و غربی خویش باشد.
جنگ ترکیبی فعلی کاخ سفید با ابزار رسانه های نوین برای تغییر در شناخت و نگرش و افکار عمومی مردم ایران برای استحاله و تحول منفی و تحول آمریکا پسند نسبت به مهم ترین سرمایه و داشته هویتی و فرهنگی و سیاسی خود است. یعنی ایجاد تحول و تغییر منفی در نگرش مردم ایران و بویژه در نسل های جدید نسبت به نمادهای فرهنگی، سیاسی و هویتی انقلاب‌اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران است. سرمایه‌ای که که امام خمینی به آنان هدیه کرده است. زیرا اگر مردم نسبت به انقلاب و نظام خود دچار تحول و تغییر از نوع آمریکا یی آن بشوند، راه بازگشت دوباره آمریکایی ها به خانه های مردم هموار و صاف می شود و آمریکایی ها با دست خودمان بر سر ما مسلط می شوند.
تبیین مفهوم تحول
تحول به مثابه حرکت از نقاط ضعف به قوت و به معنای حفظ داشته ها و کوشش برای رفع نواقص است. این تحول تکاملی و پیشرفت آور است. تحول یعنی بازخوانی روزآمد و کارآمد و حل مسئله ای موانع و مشکلات اقتصادیرپیش رو در چهارچوب مبانی و مبادی معرفتی و فرهنگی ایران اسلامی که مردمانش، بزرگترین انقلاب سیاسی، قرن را رقم زده اند. این تحول، تحولی مردم محور، دانش بنیان و کارگشاست.
تلاش برای جابجایی نقاط قوت با ضعف
جابجایی نقاط قوت مردم و کشور مانند پیشرفتدهای علمی در بسیاری از فناوری‌های روزی دنیا،مانند پیشرفت در زیست فناوریه ها، هوافصا، هسته ای، پزشکی، سلامت،روابط خارجی، صنایع دفاعی و مانند آن با نقاط ضعف و کمبودها و کسری ها که اتفاقا ریشه بسیاری از این کاستی ها برخی حتی به پیش از انقلاب برمی گردد و بحشی هم به سیاست ها و الگوهای اقتصادی معیوب برخاسته از تفکر تکنوگرانی دولتمردان لیبرال مسلک و وامدار اقتصاد باز آزاد سرمایه‌داری، البته این مسئله نافی برخی کج کارکردی ها و برخی از سوء مدیریت ها و برخی از آسیب های درونی نیست، اما تحول واقعی یعنی رفع آسیب ها و نه نادیده گرفتن نقاط قوت نادیده گرفتن و کم رنگ کردن نقاط قوت و برجسته کردن نقاط ضعف و خیانت آمیز تر از آن نسبت دادن نقاط ضعف به انقلاب و نظام مصادیقی از تحول آمریکایی است.
هشدارهای اجتماعی به مردم
مصرف گرایی، تجمل گرایی، کاهش محبت اجتماعی، کاهش صبر و تحمل اجتماعی در تعاملات اجتماعی و ارتباطی، کاهش حمایت مردمی از تولیدات داخلی از جمله مواردی بود که رهبری عزیز خواستند تا در فرهنگ عمومی مورد توجه بیشتر آحاد مردم ایران قرار گیرد .
امید آفرینی و پرهیز از یاس اجتماعی که بخصوص ذهنیت اجتماعی را در جوانان به سمت بن بست اجتماعی و سیاسی می کشاند، امروز یکی از مهم ترین وظایف کسانی است که دستی در رسانه ها دادند و به اصصلاح صاحب تریبون هستند.
