روز جمعه این هفته ایران و عربستان سعودی پس از هفت سال قطع ارتباط کامل با میانجیگری چین توافقنامهای را امضاء کرده که بر اساس آن روابط خود را از سرخواهند گرفت. بر خلاف انتظارات این توافقنامه بدون مشارکت ایالات متحده آمریکا امضاء شد و جان کربی -هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید- ضمن تایید این موضوع اعلام کرد که ایالات متحده از این تصمیم استقبال میکند. برخی تحلیلگران آمریکایی معتقدند آشتی بین ایران و عربستان با میانجیگری چین نشانه آغاز روند حذف محوریت آمریکا در تحولات خاورمیانه است.
هر چند گروه دیگری از کارشناسان میانجیگری چین در این توافق به عنوان «اولین حمله چین در حوزه دیپلماسی خاورمیانه» این کشور تعبیر میکنند. از نظر جاناتان فولتون –کارشناس ارشد برنامه رفیق حریری اندیشکده شورای آتلانتیک- چین به جای قرار گرفتن در کنار یک طرف منازعه ترجیح داده با اتخاذ دیپلماسی شراکت استراتژیک، توازنی بین دو طرف با هدف توسعه روابط دوجانبه ایجاد کند.
وی با انتقاد از این فرض که قرار گرفتن چین در دو طرف خلیج فارس برای درازمدت غیرقابل دفاع است و در نهایت پکن باید مانند سایر کشورها یک طرف را انتخاب کند، اظهار میکند: پکن توانسته روابط را در هر دو طرف خلیج فارس بهبود بخشد و در عین حال سرمایه دیپلماتیک خود را به گونهای ایجاد کند که دیگر قدرتهای فرامنطقهای نمیتوانند.
از نظر این تحلیلگر آمریکایی، نقطه مقابل این رویکردایالات متحده آمریکاست که هیچ اهرم مثبتی در تهران ندارد. وی میافزاید: چین هم چماق دارد اما از هویجهای اقتصادی و توسعه محور استفاده میکند؛ در حالی که ایالات متحده فقط چماق می آورد.
فولتون با بیان اینکه اکنون برای قضاوت در مورد نتیجه این توافق زود است، تصریح میکند: فارغ از سرانجامی که این توافق خواهد داشت، به عنوان اولین حمله بزرگ چین در حوزه دیپلماسی منطقهای قابل توجه است. وی میافزاید: پکن از ژانویه گذشته نشان داده که تمایل دارد دیدگاه خاورمیانه بدون محوریت آمریکا را ترویج کند و این اقدام نشانه همان رویکرد است.