ایالات متحده آمریکا از زمان تأسیس اسرائیل بهعنوان متحد نزدیک در کنار آن قرار گرفت و همکاریهای دوجانبه تنگاتنگی میان این دو در بخشهای گوناگون وجود دارد. بر اساس یادداشت تفاهمی که میان آنها در بخش کمکهای نظامی به امضا رسیده، آمریکا ملزم است سالانه ۳.۳ میلیارد دلار در بخش نظامی اسرائیل هزینه کند. افزون بر آن، آمریکا از سال مالی ۲۰۱۹ تا سال مالی ۲۰۲۸ باید ۵۰۰ میلیون دلار سالانه به برنامه دفاع موشکی مشترک واشنگتن – تلآویو بپردازد. اما از دسامبر ۲۰۲۲ که نتانیاهو رهبر حزب لیکود با همکاری متحدان جدید افراطگرایش، ائتلاف ۲۰۲۱ -۲۰۲۲ را شکست داد و به قدرت بازگشت، روابط آمریکا و اسرائیل در هالهای از ابهام فرو رفته است. پس از دسامبر ۲۰۱۸ که نتانیاهو به اتهام فساد مورد پیگرد قانونی قرار گرفت، انتخابات ۲۰۲۲ پنجمین انتخابات در اسرائیل است که در نتیجه آن نتانیاهو بار دیگر به نخستوزیری رسید. ورود شخصیتهای مشهوری از احزاب راست افراطی مانند بتسلایل سموتریش و ایتامور بنگویر در کابینه جدید نتانیاهو، جنجالهای زیادی را برانگیخته است. این موضوع همچنین توانایی اسرائیل در مدیریت تنش با شهروندان عرب اسرائیلی و حفظ روابط سنتی اسرائیل با ایالات متحده آمریکا و سایر کشورها را زیر سؤال برده است. از سوی دیگر، کابینه جدید طرحی را برای اصلاح قوه قضائیه در اسرائیل پیشنهاد کرده که جنجالبرانگیز شده است و اکنون این بحث در اسرائیل شدت گرفته که چگونه میتوان میان قوانین و هنجارهای داخلی و پیامدهای بینالمللی احتمالی آن توازن ایجاد کرد. این در حالی است که از زمان تشکیل کابینه جدید در دسامبر سال گذشته در اسرائیل، شماری از کارشناسان سیاست خارجی آمریکا درباره روابط آینده ایالات متحده آمریکا و اسرائیل ابراز نگرانی کردهاند. آنها با اشاره به ایدئولوژیهای افراطی متحدان نتانیاهو در کابینه جدید، هشدار دادهاند که ارزشهای مشترکی که آمریکا و اسرائیل را به هم پیوند زده، در معرض خطر قرار گرفته است. این هشدارها زمانی جدیتر شدند که کابینه جدید اسرائیل طرحی را برای ایجاد اصلاحات ریشهای در سیستم قضائی ارائه کرد. کارشناسان سیاست خارجی آمریکا معتقدند اجرائیشدن این طرح ممکن است به بحران قانونی در اسرائیل بینجامد. اشتباه کارشناسان سیاست خارجی آمریکا در این است که هشدارهای خود را تنها بر احتمال بهخطرافتادن «ارزشهای مشترک» بنا کردهاند، درحالیکه روابط آمریکا و اسرائیل بر دو پایه «ارزشهای مشترک» و «منافع مشترک» استوار شده است. ازاینرو اگر برنامهها و سیاستهای کابینه جدید اسرائیل پایه نخست را سست کند، پایه دوم پابرجا باقی میماند و خطری متوجه روابط مشترک راهبردی دو طرف نخواهد شد.
به گزارش ایندیپندنت چنین به نظر میرسد که دیدگاه دولت آمریکا نیز بر همین رویکرد اشتباه استوار است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در نشست مشترکی با بنیامین نتانیاهو در قدس، از روند سیاستگذاری اسرائیل ابراز نگرانی کرد و با تأکید بر اهمیت دموکراسی، از نتانیاهو خواست به تعهدات مشترک دو طرف مبنی بر تقویت دموکراسی و دفاع از ارزشهای آن توجه کند. دو هفته بعد از آن، جو بایدن نیز همین مطالب را تکرار کرد و اظهار کرد که ارزشهای مشترک اسرائیل و ایالات متحده آمریکا محکی است که بر همه چیز تقدم دارد. او گفت: «برازندگی و نبوغ دموکراسی آمریکا و اسرائیل در این است که هر دو بر نهادهای نیرومند و قوه قضائیه مستقل استوار شدهاند و از هنجارها و توازنهای لازم برخوردارند. مهم این است که درمورد ایجاد تغییرات در این منظومه توافقنظر وجود داشته باشد تا مردم به آن باور کنند و تداومش امکانپذیر شود». اگر ستایش جو بایدن از دموکراسی آمریکا و اسرائیل را بپذیریم اما رفتار غیردموکراتیک کابینه فعلی اسرائیل پذیرفتنی نیست. از گفتمان عمومی دولت بایدن چنین برمیآید که در واقع واشنگتن خطری را که کابینه فعلی اسرائیل متوجه ارزشهای مشترک و منافع مشترک آمریکا و اسرائیل کرده، بهدرستی درک نکرده است. مسئله فلسطین روشنترین مثالی است که کابینه فعلی اسرائیل بهوسیله آن منافع آمریکا را با خطر مواجه کرده است. البته سیاستهای توسعهطلبانه و خشونتآمیز روزافزون کابینه نتانیاهو در کانون توجه آمریکا قرار دارد. برگزاری نشست اضطراری سران در اواخر ماه گذشته و سفرها و بازدیدهای مکرر مقامهای آمریکایی در هفتههای اخیر از اسرائیل، از جمله سفر ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، نشان میدهد که دولت آمریکا تا چه اندازه به منافع خود در فلسطین توجه دارد. حتی در مسائل امنیتی نیز به نظر میرسد گفتمان عمومی واشنگتن فقط در چارچوب «اخلاق و ارزشها» تنظیم شده است. برای مثال زمانی که بتسلایل سموتریش، وزیر دارایی اسرائیل، درباره نابودکردن شهرک حواره در فلسطین صحبت کرد، ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، گفتههای او را محکوم کرد و آن را «غیرمسئولانه، تهوعآور و مشمئزکننده» خواند اما این کلمات باوجود تندی و درشتیای که دارند، فقط یک تنفر اخلاقی عمیق را بیان میکنند، نه یک خشم سیاسی و دیپلماسی را. تمرکز دولت آمریکا بر ارزشهای مشترک واقعا شگفتآور است، درحالیکه منافع سیاسی و دیپلماسی آن کمتر از ارزشهای اخلاقیاش در خطر نیست. برای مثال هرگونه بیثباتی در سرزمینهای اشغالی ممکن است به اردن سرایت کند که اکثر مردم آن در کرانه باختری رود اردن با فلسطینیها همدلی و همنوایی دارند. اردن متحد و شریک اساسی ایالات متحده آمریکا بهشمار میرود؛ بنابراین هرگونه بیثباتی در این کشور منافع آمریکا را به خطر میاندازد. افزون بر آن، کشورهایی مانند مصر، عربستان سعودی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، ناگزیر از این وضعیت تأثیر میپذیرند و ممکن است مواضعی بگیرند که با منافع سیاسی آمریکا همخوانی نداشته باشد.
به عبارت دیگر، آسیبی را که کابینه نتانیاهو به منافع ایالات متحده آمریکا میزند، کمتر از ضرری نیست که به ارزشهای آن میرساند. اکنون وقت آن رسیده است که واشنگتن این حقیقت را درک کند و متوجه شود تا چه اندازه نتانیاهو ممکن است به منافع راهبردی آمریکا در خاورمیانه آسیب بزند.