اخیراً وزیر ارتباطات دولت دوم روحانی که بنا بر شنیدهها در انتخابات گذشته رویاهایی در سر پرورانده بود و برای انتخابات آینده هم تصوراتی را در ذهن میپروراند، طی مصاحبه ای که با نشریه اصلاح طلب اندیشه پویا داشته، مانند ایام مسئولیت خود، دوباره ادعاهای عوام فریبانه مطرح کرده است.
هر چند که این افراد، عملاً اعتبار خود را از دست داده اند و با بیان برخی سخنان در مصاحبه ها و فضای مجازی به دنبال جلب توجه هستند، اما برای اینکه گمان نشود که پاسخی در مورد برخی شبهات مطرح شده از سوی آنها وجود ندارد، در اینجا به طور اجمالی به برخی از این ادعاها، میپردازیم؛
محمد جواد آذری جهرمی در بخشی از این مصاحبه منتشر شده، گفته است: «هدفی که در حوزهی رسانه دنبال میشود یک متدلوژی اطلاعرسانی کنترلشده است. اگر برای روزنامهها یک هیئت نظارت و برای انتشار کتاب ممیزی و مجوز وجود دارد، میخواهند با کنترل در فضای مجازی هم فعال مایشاء باشند. اما آیا ساختار رسانههای نوین پذیرش چنین امکانی را میدهد؟ آیا مثل صداوسیما که یک نفر نشسته و دکمهای را میزند و برنامه روی آنتن میرود و همه میبینند، در فضای مجازی هم چنین گلوگاهی وجود دارد؟ آیا آن شیوههای حکمرانی سابق در این فضای جدید هم قابل پیادهسازی است؟»
مخفی نیست که نوع مدیریت و کنترل در هر رسانه ای به اقتضاء همان رسانه است. کنترل و مدیریت در فضای مجازی، فقط به شیوه دستی و سنتی نیست، بلکه امروزه با کمک ربات ها و با بهره گیری از هوش مصنوعی عملاً نوع إعمال مدیریت وتنظیمگری، متفاوت با رسانه هایی نظیر تلویزیون و یا مجلات و روزنامه هاست؛ اما در هر صورت، هیچ گاه و در هیچ شرایطی رسانه و یا فناوری ای سراغ نداریم که بدون کنترل و مدیریت باقی بماند.
علاوه بر این، از ناتوانی و سیاسی بازی دولت گذشته که بگذریم، اساساً در مورد فناوری های نوظهور ارتباطی، آنچه که برای کشورهای قدرتمند این حوزه اهمیت دارد، حکمرانی و مدیریت این حوزه است.
اینگونه نیست که با سخنان کلیشه ای و بهانه تراشی، از منافع ملی و ارزش هایی که برای آنها اصل است، کوتاه بیایند. مثلاً اینستاگرام آمریکایی حتی برای عکس معمولی سردار پرافتخار و شجاع ما (شهید حاج قاسم سلیمانی) که یک چهره جهانی است، محدودیت می گذارد و این را جزو خط قرمز خود می داند و کوتاه هم نمی آید! تو خود حدیث مفصل بخوان این مجمل.
همچنین وی با بیان یک خاطره، به توجیه کارهای زمان خود پرداخته است: «یک بار هم یکی از علمای تهران بنده را صدا کرد و گفت: «گناه تمام فسادهای فضای مجازی به پای شما نوشته میشود». در ایام کرونا بود و همه مردم محتاج استفاده از فضای مجازی. در پاسخ گفتم: «اگر کسی ابزار کسب وکار حلال یا علم آموزی برای مردم فراهم کند کار صوابی انجام داده است و مشمول ثواب میشود؟» فرمودند: «حتماً ثواب دارد». گفتم: «کرونا آمده، زندگی مردم تعطیل شده و حالا کسبوکارشان در این فضاست. کلاسهای دانشآموزان تعطیل شده اما سیزده میلیون معلم و دانشآموز و دانشجو و استاد دانشگاه در این فضا حضور دارند و خود شما کلاسهای اخلاقتان در همین فضا برگزار میشود. یک صدم ثواب هر کدام از اینها را به حساب من بگذارید، مجموع گناهها و فسادها را هم به حساب من بگذارید».
نکته اول در مورد این مغالطه این است که در هیچ کجای شریعت نداریم که اگر ابزار کسب حلال و یا علم آموزی را فراهم کردید، از طرف دیگر، اشکال ندارد که مرتکب گناه شوید و یا یک جامعه را در معرض گناه و فساد قرار دهید. این مثل این است که بگوییم حالا که به شما چند دارو و غذای خوب دادیم، اشکال ندارد که چند دارو و غذای سمی هم به شما بدهیم!
ثانیاً، چرا ابزار کسب حلال و علم آموزی را باید منحصر در شیوه و یا مدیریتی خاص قرار دهیم؟ وقتی این امکان وجود دارد که جاده ای استاندارد احداث کنیم، چرا باید برویم در مناطق خطرناک جاده بزنیم و با جان مردم و خانواده ها بازی کنیم؟! چرا برای جبران کم کاری و توجیه برای وارداتچی بودن، خودمان را آویزان به کسب علم و معیشت و … کنیم؟!
ما می توانیم فضای مجازی ای داشته باشیم که هم در آن کسب و کار صورت گیرد، هم علم آموزی در آن باشد، هم درس اخلاق داشته باشد و هم اینکه گناه و فساد در آن عادی نباشد و یک محیط پاک برای خانواده ها و مردم ایجاد کنیم! گناه و فساد موضوعات جداگانه از کسب و کار و علم آموزی هستند؛ حالت ترکیبی ندارند که یا این دو مقوله باید با هم باشند و یا اینکه هیچ کدام نباشند!
آذری جهرمی در بخش دیگری از مصاحبه، به سکوهای داخلی حمله کرد و گفت: «چرا امروز در برابر استفاده از شبکههای اجتماعی داخلی مقاومت میشود؟ چون چیزی شبیه به آژان درست شد و آنجا گذاشته شد. حالا آمار درست کنید که شصت درصد مردم به شبکههای داخلی آمدهاند! فایده ندارد. حدود چهارصدهزار دانشجوی دانشگاه آزاد برای انتخاب واحد الزاماً باید از اپلیکیشن آموزشیار استفاده کنند. کد ورود به آموزشیار را هم به آیگپ میفرستید و این چهارصدهزار نفر مجبورند آیگپ نصب کنند، چون چارهی دیگری ندارند اما آیا از آیگپ استفادهی شخصی هم میکنند؟»
اما مردم استقبال قابل توجهی از سکوهای داخلی داشته اند و آمارهای رسمی و قابل اتکا در این زمینه در دسترس قرار دارد.
فارغ از این، در وهله اول، مردم نیاز به سرویسی دارند که هم با کیفیت باشد و از آن مهمتر اینکه کارشان را راه بیندازد و همه گیر باشد. حال، این نرم افزار ایرانی باشد یا خارجی.
نکته دیگر اینکه هر چند استفاده از تعبیر «آژان» در این موضوعات صحیح نیست، اما با همین ادبیات آذری جهرمی باید از وی بپرسیم که در میان شبکه های اجتماعی و پیامرسان های معروف آمریکایی و غیر آمریکایی و حتی از این بالاتر، در میان نرم افزارهایی که ساخت دست بشر است، آیا می تواند یک نمونه معرفی کند که آژان – البته به تعبیر ما مدیریت و کنترل قوانین حاکم بر آن نرم افزار – در آن نباشد؟!
همچنین، پرسش دیگر اینکه، مگر تلگرام که به کمک همان دولت به اصطلاح تدبیر و امید و با کمک خود آذری جهرمی در یک فضای شبه انحصاری در کشور فعالیت می کرد و توسط دولت و مردم ما رشد داده شد! مشابه همین شرایط برایش وجود نداشت؟
مگر دولتی ها در آن زمان کاری نکردند که مردم به نوعی به گروگان تلگرام و اینستاگرام در بیایند؟! حالا که در آستانه ملی شدن پیامرسان و شبکه اجتماعی در کشور قرار داریم و دولت جدید از سکوهای داخلی و نخبگان این مرز و بوم حمایت کرده است، کار بدی است؟!