کانکس‌های سرپل ذهاب چرا به داد زلزله زدگان خوی نرسید؟

سرما بزرگترین چالشی که این شب و روزهای سخت مردمان زلزله زده خوی با آن به واسطه بی‌سرپناهی دست به گریبان هستند، اگر در دوره بازسازی زلزله سرپل ذهاب با جمع آوری اصولی کانکس‌ها صورت می‌پذیرفت، به خوبی قابل کنترل و پیشگیری بود.

شاید حال سخت سوزش سرمای این روزهای خوی را بیشتر از هرکسی داغ دیده های چند سال پیش در ۲۱ آبان ۹۶ سرپل ذهاب درک کنند. به فاصله کمتر از ۱۰ دقیقه، زندگی چند ساله به تلی از خاک بدل شد.

ترس، آوار، مشکلات تامین آب و غذا، سرما، نبود وسایل گرمایشی، دلواپسی اینکه امشب را چگونه بگذاریم و فردا چه خواهد شد…و هزاران اما و اگری که چند سال پیش با چند دقیقه لرزش، غرب کشور را به درد آورد و حالا این شبها و روزهای سرد تا مغز استخوان درد را به مردمان خوی تحمیل کرده است.

وجود سرمای آبان و مقدمه سخت و سوزناک آن روزهای سرپل ذهاب باعث شد تا مدیران به این مهم واقف شوند که چادر نمی تواند گرمابخش امنی برای یک خانه باشد، از این رو طی یک اقدام منسجم از سوی ارگان‌های مختلف کشور و در راس آنها ارتش و سپاه ساخت کانکس در دستور کار قرار گرفت؛ اقدامی راهبردی و موقت که این روزها زلزله زدگان خوی بسیار به آن نیاز دارند.

نیازی که امروز مردم زلزله زده خوی نیز می بایست مورد توجه قرار گیرد و اگر مسئولین در مدیریت بحران همچون وقوع بلایای طبیعی در اندیشه ژرف نگر به فکر امکانات پسا واقعه می بودند، به راحتی می شد با انتقال کانکس های جمع آوری شده از زلزله سرپل ذهاب و انتقال آن به خوی مشکلات را تا حد قابل توجهی مرتفع کرد.

به گزارش مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ۸ بهمن ۱۴۰۱ در ساعت ۲۱:۴۴ زلزله‌ای به بزرگی ۵.۹ ریشتر حوالی شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی را لرزاند و همچون تجربه‌های تلخ سالیان گذشته ساختمان های شهری ناایمن و روستاهای منطقه به دلیل عدم استحکام لازم منازل مسکونی بیشترین حجم آسیب را به خود اختصاص دادند.

زلزله خوی

 

واقعیت ماجرا این است که قرار گرفتن کشورمان روی کمربند زلزله علت وقوع زمین‌لرزه‌های متعدد است و بیشتر شهرهای کشور در مناطقی قرار دارند که خطر وقوع زلزله با قدرت بالا در آنها زیاد است و نمونه مصداقی آن در زلـــزله ۷.۳ریشتری کرمـــانشاه»، «زلزله ۴.۲ریشتری ارومیه»، «زلزله ۴.۸ریشتری لنگرود»، « زلزله ۶.۱ریشتری کرمان» می توان مشاهده کرد که طی سال های اخیر مناطق مختلفی از ایران را از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب به لرزه درآورده است.گسل‌های دردسرساز ایران به لحاظ قرارگیری در مرز صفحات تکتونیکی اوراسیا و عربستان و به دلیل فشار رو به بالای صفحه‌ی عربستان، با زلزله‌های بزرگ غریبه نیست.

گسل‌هایی در امتداد زاگرس همچون گسل کازرون، دنا، میناب، گسل آغاجاری، همچنین گسل‌های فعال در ایران مرکزی نیز در درونه، بینالود، سروستان، شهداد و گسل‌های فعال در مناطق شرق و جنوب شرقی ایران در نهبندان، بشاگرد، هریرود، و نیز در استان،های آذربایجان گسل ارومیه – زرینه‌رود، آستارا، تبریز، همینطور گسل‌های البرز، سمنان، مشاء – فشم و شمال تهران از جمله گسل‌های فلات ایران هستند.تجربه وقوع این بلای طبیعی هم ثابت کرده است که بیشترین آسیب‌ها و خسارت ناشی از زلزله در مناطق کم برخوردار و به ویژه روستاها حادث می شود .

کما اینکه در زلزله در زلزله ۱۳۸۲ بم تنها یک سوم از جمعیت شهر بم زنده ماندند و به گفته اسماعیلی، رئیس شورای شهر وقت شهر بم با توجه به تخریب ۱۰۰ درصدی منازل در برخی مناطق بم، تعداد تلفات بیش از ۵۰ هزار نفر بوده است.

در زلزله ۵ سال پیش سرپل ذهاب هم زمین‌لرزه ۱۳۹۶ ایران – عراق به بزرگی ۷٫۳ در مقیاس بزرگای گشتاوری شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ در نزدیکی ازگله، استان کرمانشاه در نزدیکی مرز ایران و عراق در ۳۲ کیلومتری جنوب غربی شهر حلبچه عراق ایران رخ داد و ۸ شهر و 526 روستا آسیب دیدند.

در یک نگاه کلی بنا به تعبیر محمدامین اسکندری، دانش‌آموخته مدیریت امداد و سوانح بروز چنین مشکلاتی را می‌توان در آسیب‌هایی همچون مشکلات کالبدی شهر:« ۱. نزدیکی بافت مسکونی به خط گسل ۲. کیفیت و استحکام پایین ساختمان‌های عمومی و ساختمان‌های مهم شهر ۳. تراکم بالای جمعیت در بافت‌های فرسوده ۴. تنگ و ارگانیک بودن معابر شهر ۲- مشکلات امدادرسانی پس از سانحه: ۱. ناکافی بودن آموزش و مهارت در امر نجات مجروحان ۲. عدم تقسیم کار مناسب ۳. عدم حضور سازمان‌های محلی در صحنه امداد و نجات ۴. در دسترس نبودن اطلاعات معتبر و به موقع در مورد شهر و حادثه ۵. ضعف هماهنگی، سازماندهی و برنامه ریزی مشترک بین گروه‌های امدادی ۶. ضعف در مدیریت منابع انسانی، تجهیزات و کمک‌های مردمی… مشاهده کرد.»

زلزله+خوی

« براساس آمار ارائه شده از استانداری کرمانشاه، مجموعاً ۱۸ هزار و ۸۰۰ کانکس در بین هموطنان آسیب دیده در زلزله کرمانشاه توزیع شد که از این میان تعداد ۱۳ هزارو ۷۴۲ کانکس با استفاده از اعتبارات دولتی که ۸ هزارو ۳۰۰ دستگاه توسط سپاه پاسداران، ۲ هزار دستگاه توسط ارتش، ۲ هزارو ۳۲ دستگاه توسط بنیاد مسکن، ۱۴۱۰ کانکس نیز توسط هلال احمر توزیع شد. ۵ هزارو ۵۸ کانکس نیز به ارزش حدود ۱۵ میلیارد تومان از طریق کمک‌های مردمی تحویل مردم آسیب دیده شد.»

با توجه به حجم بالای خسارات بخصوص در نقاط روستایی سرپل ذهاب و تراکم جمعیت افراد آواره از تخریب زلزله قرارگاه خاتم الانبیا و ارتش با بسیج خود مردم کارگاه کانکس سازی را در نزدیکی سرپل ذهاب راه اندازی کردند و زلزله زدگان با فاصله های زمانی اندک می توانستند در این خانه های پیش ساخته بصورت موقت ساکن شوند.

با وجود تمام مشکلات ذکر شده، زلزله هر چند سال یکبار بخشی از کشور را با مخاطره روبرو می‌کند و تجربه سرمای زمستانی، بارش های سیل آسای بهاری و حتی گرمای سوزان تابستان در سرپل ذهاب باعث شد که مسئولین لشکری، کشوری و خیران نسبت به تامین سرپناه موقت، اما امنی به نام «کانکس» اقدام کند، سویت های کوچک پیش ساخته که حداقل های یک سرپناه امن را دارا هستند و فرد می تواند با دغدغه کمتری سر را زمین بگذارد.

خوب با گذشت چند سال و بازسازی و نوسازی اماکن مسکونی و دولتی مناطق زلزله زده، عملا کانکس ها از سطح سرپل ذهاب جمع آوری شدند، حال سوال این جاست که چرا نباید در یک مدیریت قوی و یکپارچه کانکس های جمع آوری شده ، امروز به سرعت در اختیار زلزله زدگان خوی قرار بگیرد.اصلا سرنوشت آن خانه های پیش ساخته که به راحتی میشود جمع آوری شود، به کجا رسید که امروز مردم رنجور و آسیب دیده خوی برای تامین یک سرپناه گرم مجبور نباشند رو به سوزاندن زغال، دی اکسید کربن استنشاق کنند و یکی پس از دیگری شاهد جان باختنشان باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید