رمزگشایی سیگنال‌های تازه از فروپاشی تدریجی رژیم صهیونیستی/ چهار پیام محوری اتفاقات اخیر اراضی اشغالی

اراضی اشغالی فلسطین در روزهای اخیر و به طور خاص پس از پیروزی بنیامین نتانیاهو و ائتلاف راست گرایان افراطی همراه با وی در انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی و متعاقبا تشکیل دولت توسط آن ها، روزهای ملتهبی را تجربه می کند. در این راستا، هزاران شهروند صهیونیست در روزهای شنبه هر هفته در تظاهرات اعتراضی گسترده علیه اقدامات تندروهای حاضر در دولت نتانیاهو و به طور خاص اراده نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی جهت اجرایی کردن اصلاحات در نظام قضایی اسرائیل که کاملا دست نتانیاهو و اعضای دولت وی جهت فرار از تبعاتِ اقدامات غیرقانونیشان را باز می گذارد، شرکت داشته اند.

روندی که البته همچنان نیز ادامه دارد. با این حال، در پی تشدید خشونت ورزی‌های اعضای تندروی دولت نتانیاهو در اراضی اشغالی و قتل 35 غیرنظامی فلسطینی که در میان آن ها 8 کودک نیز حضور داشته‌اند(تنها ظرف یک ماه در کرانه باختری)، عمق اراضی اشغالی و به طور خاص قدس اشغالی، شاهد دو عملیات استشهادی بود که در نتیجه آن ها 9 صهیونیست کشته و چندین نفر دیگر نیز زخمی شدند.

مساله ای که عملا زنگ هشدار را برای دولت نتانیاهو به صدا درآورده و بسیاری را به طرح این ایده واداشته که دولت نتانیاهو قادر به مدیریت سیلی از بحران هایی که اکنون رژیم صهیونیستی با آن ها رو به رو است نمی باشد و باید انتظار سقوط قریب الوقوع آن را داشت. با این همه، وقوع عملیات های استشهادی اخیر در قدس اشغالی، به طور خاص حامل 4 پیام عمده و محوری بوده که توجه به آن ها حاکی از تغییر بسیاری از معادلات در چهارچوب نبرد میان جریان مقاومت فلسطینی و اشغالگران صهیونیست است.

یک: برقراری معادله جدید توازن وحشت از سوی جریان مقاومت فلسطینی
یکی از نخستین پیام های عملیات های استشهادی اخیر در عمق اراضی اشغالی که پس از جنایات تازه صهیونیست‌ها علیه ملت فلسطین انجام گرفت این بود که شاهدیم سرعت واکنش جریان مقاومت به رویه های غیرقانونی و نامشروع صهیونیست ها، به شدت افزایش یافته است. در واقع، جریان مقاومت قادر است در فاصله زمانی کوتاهی پس از انجام جنایت از سوی صهیونیست ها، به اقدامات آن ها پاسخ دهد.

پاسخی که جدای از مولفه “سرعت” در عیان‌سازی جلوه عینی خود، از “شدت” قابل توجهی نیز برخوردار است و می تواند هزینه های سنگینی را به طرف صهیونیستی وارد سازد. مساله ای که در سطح کلان حاکی از برقراری نوع جدید از معادله توازن وحشت از سوی جریان مقاوت فلسطین علیه صهیونیست ها است و نشان می دهد که دیگر عصر بزن در روهای صهیونیست ها علیه ملت فلسطین، نه تنها تمام شده بلکه پرهزینه تر از هر زمان دیگری نیز برای آن ها شده است.

دو: عیان سازی ضعف مفرط نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی
دومین پیام عمده و محوری عملیات های استشهادی اخیر در اراضی اشغالی، آشکار شدن ضعف مفرط نهادهای امنیتی عریض و طویل رژیم صهیونیستی است. این رژیم از همان نخستین روزهای بنیانگذاری جعلی خود، تکیه قالب توجهی را به ابزار زور و نهادهای طاطلاعاتی و جاسوسی جهت محقق کردن اهداف و البته مهمتر از همه، حراست از بقایش داشته اشت.

در این راستا، مطالب و افسانه های فراوانی در مورد قدرت نهادهای امنیتی و جاسوسی اسرائیل نظیر موساد، شاباک و شین بت و دیگر نهادهای مشابه این رژیم توسط دستگاه های تبلیغاتی صهیونیست ها به افکار عمومی صهیونیستی و جهان، عرضه شده است. با این حال، وقوع چندین نوبت عملیات های استشهادی در روزها و ماه‌های اخیر در عمق اراضی اشغالی نشان داده که اسرائیل صرفا تصویری قدرتمند را از خود به جهانیان نشان می دهد و واقعیت های عینی آن فرسنگ ها با چهره تبلیغاتی اش فاصله دارند.

سه: نگرانی متحدان راهبردی رژیم صهیونیستی از فروپاشی احتمالی آن
ویلیام برنز رئیس سازمان سیا، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا، هیاتی از نمانیدگان کنگره آمریکا، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا، و البته اعضای ارشد لابی صهیونیستی آیپک، از جمله افراد و گروه های موثر و مهمی هستند که در روزهای اخیر از اراضی اشغالی بازدیدهای فوری و سرزده داشته اند. سفر این طیف از کنشگران آن هم در فاصله زمانی کم به اراضی اشغالی، بسیاری از ناظران و تحلیلگران را واداشته تا به این نکته اشاره داشته باشند که بر خلاف جوسازی های رسانه ها و نهادهای سیاسی رژیم اسرائیل مبنی بر معطوف بودن تمامی این دیدارها به مساله تقابل با ایران، عمده دستورکار این سفرها و رایزنی های مقام های مذکور با مقامات ارشد رژیم اسرائیل، متمرکز بر انباشته شدن بحران های داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی و البته اوج گیری اقدامات جریان مقاومت فلسطینی علیه اسرائیل بوده است.

موضوعی که عملا چشم انداز فروپاشی رژیم صهیونیستی را قوی تر و پررنگ تر از هر زمان دیگری کرده و متحدان خارجی این رژیم را هم به شدت نگران کرده است. در این منظومه، وقوع عملیات های استشهادی اخیر در اراضی اشغالی، شدت نگرانی های متحدان دولتی و غیردولتی اسرائیل در عرصه بین المللی را در مورد ضعف مفرط این رژیم و تسهیل روند سقوط آن در آینده نزدیک، دوچندان کرده و سبب شده که در فاصله ای کم از یکدیگر عازم اراضی اشغالی شوند تا شاید بتوانند راهی برای نجات رژیم صهیونیستی از سقوط بیایند. موضوعی که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، با توجه به وقوع عملیات های استشهادی اخیر در عمق اراضی اشغالی، سرعت بیشتری نیز گرفته است.

چهار: تقویت چشم انداز بی‌ثباتی سیاسی در اراضی اشغالی
در نهایت باید گفت که عملیات های استشهادی اخیر فلسطینی ها در قدس اشغالی جدای از اینکه هزینه ها و پیام های امنیتی خاصی را برای صهیونیست ها به همراه داشته، در عین حال، در بعد سیاسی نیز حامل پیام های قابل تاملی برای آن ها است. در این رابطه به طور خاص می توان به دو پیامد عمده و محوری نیز اشاره کرد. اولا، بنیامین نتانیاهو که سال ها با معرفی خود به عنوان ناجی تامین امنیت برای شهروندان صهیونیست توانسته بود کرسی قدرت در اراضی اشغالی را به عنوان نخست وزیر این رژیم در دست داشته باشد، اکنون تا حد زیادی اعتبار خود را تضعیف شده می بیند و دیگر نمی تواند لقب “آقای امنیت” را بر خود اطلاق کند.

مساله ای که می تواند در کنار سیل قابل توجهی از دیگر بحرانهای داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی، روند فروپاشی و سقوط دولت نتانیاهو و برگزاری دور تازه ای از انتخابات در اراضی اشغالی را تسهیل کند. انتخاباتی که حداقل از سه سال اخیر هیچ دستاوردی را برای رژیم صهیونیستی به همراه نداشته اند و به جلوه ای عینی از بی‌ثباتی و بن‌بست سیاسی در اراضی اشغالی تبدیل شده اند.

دوم اینکه شهروندان صهیونیست از همین آغاز به کارِ دولت جدید نتانیاهو، تبعات سنگین حضور وی و افراط‌گرایان همراه با او در کرسی قدرت رژیم صهیونیستی را متوجه شده اند و همین مساله موجب خواهد شد تا چشم انداز قطبی گرایی و چند تکه شدنِ سیاسی-اجتماعی اراضی اشغالی به گروه ها و طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی در روزها و ماه های آتی، بیش از پیش تشدید شود. مساله ای که به زعم برخی مقام های ارشد رژیم صهیونیستی نظیر بنی گانتس وزیر جنگ سابق این رژیم، عملا اسرائیل را در آستانه جنگ داخلی قرار داده است.

دیدگاهتان را بنویسید