امام جمعه مسجد مکی زاهدان گویا قصد ندارد سخنان متناقض و پارادوکسیکال خود در خطبههای نماز جمعه مسجد مکی را پایان دهد.
بررسی خطبههای او نشان میدهد او حتی نقطه پایانی برای فاصله گرفتن از ادبیات صریح قرآن و معارف اسلامی برای خود متصور نیست.
عبدالحمید پس از اینکه بر خلاف فتاوا و آرای علمای شاخص اهل سنت از فرقه ضاله بهائیت حمایت کرد در نماز جمعه هفته گذشته مسجد مکی نیز پیشنهاد صلح میان اسرائیل و فلسطین را مطرح کرده است.
عبدالحمید علیه آزادی بیچون و چرا!
نکته جالب خطبههای او اما جای دادن مسائل ضد و نقیض در کنار هم است؛ او که در خطبههای نماز جمعههای بعد از 8 مهرماه مسجد مکی همواره از آزادیهای بی چون و چرا دفاع کرده است، پس از جسارت به ساحت مقدس قرآن در سوئد و هلند بالاخره میپذیرد که آزادی بی حد و مرز ممکن است آسیبها و خطراتی جدی به همراه داشته باشد.
او میگوید: «نباید کشورهای سوئد و هلند و کشورهای دیگر بگویند ممانعت اینها بر خلاف آزادی است. این چه آزادی است؟ این آزادی قابل درک و فهم نیست که آزادی در توهین به مقدسات ملتها باشد. اگر کسی العیاذبالله به حضرت عیسی و حضرت مریم یا تورات و انجیل توهین کند، چه کسی میتواند این را تحمل کند؛ برای مسلمانان هم قرآن بالاترین کتاب مقدس است و پیامبران همه مقدس هستند و نباید هیچ قانون و کشوری اجازه توهین به مقدسات مسلمانان را بدهد.»
من وکالت دارم!
اما همین نگرانی از آتش زدن قرآن کریم نیز در حالی از سوی امام جمعه مسجد مکی مطرح شده است که او در تناقضی دیگر پیشنهاد صلح میان فلسطین و اسرائیل را مطرح میکند!
عبدالحمید در جمعه گذشته در کلماتی که بوی وکالت داشتن از مردم هم میدهد، گفته است: «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند.»
طرح صلح امام جمعه مسجد مکی در تناقض با قرآن
حال آنکه خداوند در قرآن کریم و در سوره مائده میفرمایند: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا؛ هر آینه دشمنترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود و مشرکان را خواهی یافت.
در سوره دیگر بقره آیه 120 نیز خداوند صراحتا میفرمایند: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی.
یا در سوره توبه آیه 29 آمده است: قاتِلُوا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لا یُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا یَدینُونَ دینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ؛ با کسانى که به آنان کتاب آسمانى داده شده است ( یهودیان، مسیحیان، مجوسیان و صابئى ها ) ولى به خدا و روز قیامت آن گونه که باید ایمان ندارند و آنچه را خدا حرام کرده و پیامبرش محمّد تحریم نموده است بر خود حرام نمى دانند و دین حقّ را آیین خود نمى گیرند بجنگید تا با خضوع در برابر حکومت شما به قانون جزیه تن در دهند و آن را به دست خود به شما بپردازند.
یا اینکه در سوره حجرات آیه 9 در خصوص جنگ بین دو گروه مؤمن خداوند اینگونه صراحتا دستورالعمل صادر میکنند که: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّى تَفیءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ؛ اگر دو گروه از مؤمنان با هم جنگیدند، میان آنها سازش دهید. و اگر یکی از آنها بر دیگری تعدی کرد، با آنکه تعدی پیشه کرده است، بجنگید تا آنکه بهسوی امر خدا باز آید». حالا اگر یک سوی این دعوا قوم یهود باشد که اتفاقا تعدی کرده و سرزمین مسلمانان را اشغال کرده است که تکلیف مسلمانان اظهر من الشمس است.
در آیات 39 و 40 سوره مبارکه حج نیز خداوند بر موضوع قتال با کسانی که مسلمانان و مومنان را از دیارشان بیرون کردهاند تصریح میکنند؛ أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ- الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ. به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست همان کسانى که بناحق از خانه هایشان بیرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مى گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مى شود سخت ویران مى شد و قطعا خدا به کسى که [دین] او را یارى مىکند یارى مى دهد چرا که خدا سخت نیرومند شکست ناپذیر است.
حال سوال اینجاست چگونه امام جمعه مسجد مکی هم نگران آتش زدن قرآن است و هم نسخهای خلاف متن قرآن برای پایان درگیری میان مردم مظلوم فلسطین و رژیم اشغالگر قدس میپیچد؟
حمایتی که صدای علمای اهل سنت را هم درآورد
پیشتر نیز عبدالحمید در تناقضی عجیب از سویی گفته بود: «آبادانی آخرت را برای مردم ایرانزمین آرزو دارم که مردم رضامندی خداوند را داشته باشند» و «هرجا بروید دینی بهتر از اسلام نمییابید»
و از سوی دیگر از بهائیان حمایت کرده و گفته بود: «اگر در نسلهای گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده میشوند، نباید این حکم را به نسل جدید تسری داد و در حق آنان تبعیض قائل شد.»
بهائیان گذشته از رد خاتمیت رسول مکرم اسلام عقایدی چون مباح بودن ازدواج با محارم و پاک بودن سگ و خوک و ادرار دارند.
«عماد عطیه عبدالرزاق» از فارغالتحصیلان دانشگاه «الازهر» مصر و از مدرسان برجسته رشته مطالعات تطبیقی عقیدتی و ادیان در دانشگاه بینالمللی «المدینه» در مالزی معتقد است: «بهائیت فرقهای مستقل است و ارتباطی به دین اسلام ندارد. بهائیها کتاب مخصوص خود را دارند که نامش اقدس است. بهائیها حتی در فکر متجدد اسلامی و قرائتهای جدید دین اسلام نیز جای نمیگیرند».
او در گفتوگو با خبرنگار فارس با بیان اینکه مرتد بودن بهائیها نزد ما به این معناست که افراد تابع این مسلک، ابتدا مسلمان بودند و سپس راه ارتداد را در مقابل اسلام در پیش گرفتند، تصریح میکند: «چه مواضع اسلام در مرتد بودن بهائیها و چه ارتداد آنان، پیشامد جدیدی نیست و بنابراین امکان تغییر موضع نیست. حالا بهائیت به دیانتی مستقل تبدیل شده که عقاید خاص خود را دارد؛ دیانتی که با تمام سنتها و عقاید اسلامی مخالف است».
«احمد راسم النفیس» اندیشمند بزرگ اسلامی و نویسنده مصری نیز در گفتوگو با فارس میگوید: بهائیت با دعوت مدعیان نبوتی که راه سجاح و مسیلمه کذاب را دنبال کردند، فرقی ندارد. کسانی که از جانب خود ادعا داشتند که خداوند تبارک و تعالی به آنها وحی میکند. آنها تنها به خاطر اینکه زمانی دینشان اسلام بوده و سپس ارتداد در پیش گرفتند، مرتد نیستند؛ بلکه حتی انگلوساکسونها که در تخریب ادیان از درون سرآمد بودند، پشت دعوت ادعایی این فرقه ایستادند.
رشیدرضا دیگر عالم شاخص اهل سنت نیز فرقههاى نوظهور و بدعت گذار ازجمله بابیت و بهائیت در ایران و قادیانیه/ احمدیه در هند، را باتوجه به اظهارات و ادعاهاى رهبرانشان، فرقههایى خارج از اسلام، همه پیروان آنها را مرتد و عقایدشان را مضرتر از هر دین یا فرقه دیگرى براى اسلام اعلام مىکند.
در داخل ایران نیز علمای اهل سنت مخالف حمایت از بهائیت هستند؛ شاگلدی آخوند یزدانی، روحانی شاخص اهل سنت خراسانشمالی معتقد است «بهاییت و سلفیت دو حربه استکبار برای ایجاد نفاق بین مسلمین است و عقیده سالم همان عقیده اسلام است».
ماموستا مامد کلشینژاد، امام جمعه اهل سنت ارومیه نیز گفته است: «امروز دشمنان اسلام هر لحظه به دنبال پرتاب تیرهای سهمگین خود به سمت جوانان هستند تا آنها را مسموم و دینگریز کرده و بهائیت و شیطانپرستی را جایگزین دین کنند.»
در چند ماه گذشته فیلمهای متعددی از عبدالحمید در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که او در تلاوت قرآن با مشکلاتی مواجه است و گاها حتی در نماز نیز آیات را ناقص و یا اشتباه میخواند.