وحشت اصلاح طلبان از کوآدکوپترهای ساقط شده
اجتماع انبوه مخالفان نتانیاهو در سرزمین های اشغالی در کنار پس لرزه های عملیات استشهادی اخیر که به هلاکت 9 صهیونیست منجر شد، سران رژیم صهیونیستی را به شدت پریشان و مستأصل کرده است.
در کنار این مسئله، شامگاه شنبه، صدای انفجاری در یکی از مناطق اصفهان شنیده شد و بهدنبال آن روابط عمومی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در اطلاعیهای خبر از حمله ناموفق سه ریزپرنده به یکی از مجتمعهای کارگاهی این مجموعه داد. در اطلاعیه وزارت دفاع تصریح شد: «شامگاه هشتم بهمن ۱۴۰۱ حوالی ساعت 23:30 حمله ناموفق با استفاده از ریزپرنده به یکی از مجتمعهای کارگاهی وزارت دفاع صورت گرفت و خوشبختانه با پیشبینیها و تمهیدات پدافندی صورت گرفته یکی از آنها مورد اصابت پدافند هوایی مجتمع و دو فروند دیگر آنها در تلههای پدافندی گرفتار و منفجر شدند.» بنابر اطلاعیه مذکور، این حمله هیچ تلفات جانی نداشته و فقط آسیبی جزئی به سقف کارگاه وارد شده است.
نکته قابل توجه پس از وقوع این حادثه، عملیات رسانهای گسترده ضدانقلاب برای بزرگنمایی و موفق جلوه دادن آن و نیز دستوپا زدن مضحک دشمنان ایران برای تصاحب سند مالکیت این عملیات کور و ناموفق است! بهگونهای که تاکنون منابعی از کشورهای آمریکا و اوکراین بهعلاوه رژیم صهیونیستی مدعی شدهاند این حمله از سوی آنها صورت گرفته است.
دشمن در ماههای گذشته مدعی بود که جمهوری اسلامی بهمن 1401 را نمیبیند، حالا از آن ادعا رسیدیم به جایی که دشمنان ایران برای یک ترقهبازی در گوشهای از ایران، اینچنین دستوپا میزنند تا آن را بهعنوان موفقیت بزرگ برای خود فاکتور کنند.
این مسئله در خط خبری رسانه های معاند هم قابل مشاهده است. اما نکته تأمل برانگیز اینجاست که برخی رسانه ها در داخل، همصدا با رسانه های معاند ضمن بزرگنمایی این عملیات ناموفق و کور، دوگانه دروغین «دیپلماسی-جنگ» را مطرح می کنند.
در همین رابطه روزنامه هم میهن- به مدیرمسئولی کرباسچی- در یادداشتی با عنوان «به سوی جنگ یا فرصتی برای دیپلماسی» به قلم «احمد زیدآبادی» نوشت:«پس از گزارش رسانهها از شنیده شدن صدای چند انفجار در شهر اصفهان، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیهای از «حملۀ ناموفق ریزپرندهها به یکی از مجتمعهای کارگاهی وزارت دفاع» خبر داد و اعلام کرد که این حملات تلفات جانی نداشته و فقط به سقف کارگاه آسیب جزئی وارد آمده است.»
در ادامه این مطلب آمده است:«هرگاه خبری در مورد حمله به تأسیسات هستهای یا تسلیحاتی ایران منتشر میشود، محافل مطبوعاتی و سیاسی جهان بلافاصله انگشت اتهام را به سوی اسرائیل نشانه میروند، اما دولت اسرائیل که «سیاست ابهام» در برابر این نوع خبرها را در پیش گرفته، معمولاً از اظهارنظر رسمی و صریح در اینباره خودداری میکند. با این همه، مقامهای اسرائیلی مدتهاست که علیه تأسیسات هستهای و موشکی ایران به نوعی «اعلان جنگ» کردهاند و علاوه بر آن، برخی اعضای دولت جدید بنیامین نتانیاهو بارها گفتهاند که هرگونه حمله به منافع و اهداف خود از سوی «نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی» را در خاک ایران پاسخ خواهند داد.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«محافل سیاسی و مطبوعاتی، حمله به مجتمع وزارت دفاع ایران در اصفهان را پاسخ اسرائیل به عملیات خیری عقلم در شرق بیتالمقدس نسبت میدهند و آن را در راستای تهدید اسرائیل به تلافی حملات گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در داخل ایران ارزیابی میکنند.طبعاً این نوع حملات میتواند بهصورت پینگپونگی بین دو طرف ادامه یابد و بحران خاورمیانه را شعلهور سازد. این موضوع بهخصوص نگرانی امارات متحدۀ عربی را به دنبال داشته است… ظاهراً کشورهای حوزۀ جنوبی خلیجفارس امیدوارند که بالاگرفتن تشنج بین ایران و اسرائیل، زمینهساز فرصت تازهای برای استفاده از دیپلماسی در منطقه شود، زیرا آنان برافروخته شدن جنگ بین تهران و تلآویو را در شرایط کنونی بهنفع خود نمیدانند… اگر این نوع تلاشها به ثمر نرسد، به احتمال نزدیک به یقین، روند منازعه و رویارویی ابتدا بین ایران و اسرائیل و سپس بینجبههای از متحدان آنها تشدید میشود و پای همسایگان دو طرف را به درگیری میکشاند. اینکه ریزپرندههای حملهکننده به مجتمع وزارت دفاع در اصفهان، از کدام نقطه برخاسته و چه مسیری را تا رسیدن به مقصد طی کردهاند، قاعدتاً ماهیت نوع اتحادهای منطقهای در یک جنگ رسمی احتمالی بین ایران و اسرائیل را مشخص میکند.»
شاید خود آمریکایی ها و اسرائیلی ها هم اینقدر اعتماد به نفس نداشتند که از یک عملیات ناموفق و شکست خورده و کور، اینچنین جوگیر شده و به دنبال امتیازگیری از ایران باشند؛ اما گویا برخی اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف، اصرار دارند که در ضربه زدن به منافع ملی ایران، از دشمن هم سبقت بگیرند.
همصدایی روزنامه اعتماد و سرکرده حزب کومله درباره حاکمیت
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «هجده ماه از یکدست شدن حاکمیت میگذرد، طرحی که پیش از انتخابات مجلس در سال 1398 کلید زده شد و با آن انتخابات وارد مرحله کامل اجرایی شد و با انتخابات ریاستجمهوری 1400 به سرانجام رسید. هدف از این طرح، همانطور که برنامهریزان آن میگفتند کاهش تورم و بهبود سطح زندگی مردم بود، چرا که باور داشتند، آنچه موجب سختی در زندگی مردم شده، وجود عناصری در بطن حکومت است که نه تنها به بهبود زندگی و معیشت مردم باور ندارند، بلکه دلبستگی ناگسستنی به غرب و بیرون مرزها دارند و هم از این رو، معیشت مردم را به بهبود روابط با غرب و به خصوص برجام گره زدهاند و همین سبب شده که زندگی مردم گروگان برجام و غربیها و به عزت ایرانیان خدشه وارد شود و امید داده میشد که با یکدست شدن حاکمیت و ورود کسانی که دکترای اقتصاد دارند و اقتصاددان هستند به ساختار مدیریت کشور و چشمانداز نصف شدن تورم و در ادامه، تکرقمی شدن آن، نهتنها معیشت مردم به برجام گره نخواهد خورد که افقی طلایی پیش روی ملت باز خواهد شد.»
در ادامه این مطلب آمده است:«حالا اما در آستانه چهار سالگی اجرایی شدن طرح یکدستسازی حاکمیت و دو سالگی تکمیل آن پس از خردادماه سال گذشته، نه تنها چشماندازی از نصف شدن و در ادامه آن تکرقمی شدن تورم پیش رو نیست که سازمان آمار در گزارشی خبر عبور تورم از مرز 50 درصد میدهد، کسی دیگر از ایجاد یک میلیون شغل در سال نمیگوید و ساخت یک میلیون مسکن در سال هم به کلی فراموش شده است و اینها غیر از قیمت ارز و سکه است که بهرغم آنکه مسوولان از غیرواقعی بودن قیمت در بازار میگویند، ولی آنچه مردم با آن سر و کار دارند، گفته مسوولان نیست، بلکه قیمتی است که سکه و ارز را میخرند.»
«حاکمیت یکدست» کلیدواژه و به عبارتی اسم رمز میان بخشی از جریان اصلاح طلب و جریان معاند است. چندی پیش بی بی سی فارسی در مطلبی نوشته بود: «در دوره هایی که اصلاح طلبان در دولت ایران روی کار بودند، شاهد حاکمیت دوگانه در ایران بوده ایم؛ اما با روی کار آمدن دولت رئیسی، یک چرخش آشکار صورت گرفته است و شاهد حاکمیت یکدست بوده ایم.»
متاسفانه طیف تندرو اصلاح طلب به «توهم توطئه» دچار است. این یعنی وقتی جریان اصلاحات در انتخابات شکست خورد، پس یعنی حتماً تقلب شده است؛ و در نقطه مقابل اگر جریان اصلاحات در انتخابات پیروز هم شد، اختیارات محدود نمی گذارد که دولت اصلاح طلب کاری از پیش ببرد. همچنین اگر جریان اصلاح طلب در انتخابات شکست خورد، این یعنی توطئه ای با هدف یکدست شدن حاکمیت، عامل آن بوده است.
این در حالی است که اصلاح طلبان تندرو با ادعای حاکمیت یکدست، خود اعتراف می کنند که در مقاطعی که دولت را در اختیار داشتند و یا مقاطعی که مجلس را در اختیار داشته اند، با پرهیز از هم افزایی و پرداختن به حاشیه و جنجال، مطالبات مردم را به حاشیه برده و به گونه ای رفتار می کردند که دشمن از آن با عنوان «حاکمیت دوگانه» تعبیر می کرد.
برخلاف ادعای اصلاح طلبان تندرو و جریان برانداز، اکنون شاهد حاکمیت یکدست نیستیم، بلکه شاهد هم افزایی قوای سه گانه در راستای پرهیز از حاشیه سازی و جنجال سازی و تمرکز بر رفع مشکلات مردم هستیم. وضعیتی که اصلاح طلبان هر وقت در قدرت بوده اند، در حصول آن سنگ اندازی و مانع تراشی می کردند.
اصلاح طلبان در بررسی وضع موجود، تعمدا چند واقعیت بدیهی را سانسور می کنند؛ یکی اقدامات مثبت دولت رئیسی است و دیگری میراث نامطلوبی است که دولت روحانی بر جای گذاشت، میراثی که بدهی نجومی، تنها بخش کوچکی از آن است.
سوال اینجاست که چرا یک روزنامه داخلی همان ادبیاتی را درباره حاکمیت به کار می برد که در رسانه های دشمن و از جمله اینترنشنال سعودی و از زبان افرادی همچون سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله مطرح شده است؟!