پارلمان اروپا روز پنجشنبه (۲۹ دی ماه) شاهد نمایش ضدایرانی دیگری بود که نشان داد کشورهای اروپایی، تحت تأثیر فضاسازیهای جعلی رسانههای معاند جمهوری اسلامی، همچنان درک درستی از تحولات ایران نداشته و قادر نیستند مستقل از رویکرد آمریکایی-صهیونیستی رفتار کنند.
نهاد قانونگذاری اتحادیه اروپا با تصویب قطعنامهای ذیل عنوان «واکنش اتحادیه اروپا به اعتراضها و اعدامها در ایران»، مجموعهای از خواستهها را طرح کرده که از افزایش تحریم و حمایت از اغتشاشگران تا تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در بر میگیرد.
در پی این اقدام، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در تماس با «جوزف بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با «نسنجیده و نادرست» توصیف کردن این قطعنامه، صدور آن را احساسی، تند، غیرحرفهای و در تعارض با عقلانیت سیاسی و مدنیت دانست.
از سویی؛ چنانچه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد رسمی و حاکمیتی است، تروریست نامیدن آن علاوه بر اینکه از حیث سیاسی تبعات نامطلوبی در مناسبات دوجانبه به همراه دارد، بلکه از منظر حقوق بینالملل اساساً در صلاحیت پارلمان یا حتی شورای اروپا نبوده و در مغایرت آشکار با مفاد مواد ۲ و ۳۹ منشور ملل متحد است.
به همین دلیل؛ سخنگوی وزارت خارجه آلمان در واکنش به این اقدام پارلمان اروپا گفت: موضع ما این است که تروریستی اعلام کردن سپاه از لحاظ سیاسی با عقل جور در میآید اما این کار علاوه بر موانع سیاسی با موانع حقوقی هم روبهرو است.
وبسایت بیبیسی فارسی نیز در گزارش خود ناگزیر به این موضوع اشاره کرده و نوشته است؛ این قطعنامه ضمانت اجرایی ندارد، زیرا اصولاً تصمیماتی در این سطح نه با توجه به خواستههای اعضای پارلمان اروپا، بلکه بر اساس سیاست خارجی کشورهای عضو و منافع ملی مورد نظرشان گرفته میشوند.
بیاثر بودن چنین اقداماتی پیشتر هم به اثبات رسیده، چنانچه تروریستی خواندن سپاه از سوی ترامپ در اردیبهشتماه سال ۹۸ نیز نه تنها در عمل منجر به اتفاق خاصی نشد بلکه پس از طراحی و اجرای اقدامات متقابل ایران، واکنشهای منفعلانه آمریکا را نیز درپی داشت.
از سوی دیگر و با توجه به اینکه قطعنامه مذکور فعلاً در سطح پارلمان اروپا تصویب شده و برای دولتهای اروپایی الزام اجرایی ندارد، تلاش رسانههای معاند در ایجاد جنگ روانی و فشار سیاسی علیه ایران که با ابراز نگرانی از اجرایی نشدن این قطعنامه همراه است، نشان از بازی هدفمند و مشترک ضدانقلاب و صهیونیستها با برگ اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی دارد.
بر این اساس و با توجه به فرآیند حقوقی نسبتاً طولانی تصویب احتمالی قطعنامه در سطح وزاری خارجه اتحادیه اروپایی و نیز عدم اجماع این کشورها برای تصویب که لازمه نهایی شدن آن است، بهنظر نمیرسد که این اقدام مداخلهجویانه و از سر استیصال، اثر وضعی چندانی داشته باشد.
این نکته از آن جهت مهم است که اساساً ایفای نقش موثر و حیاتی سپاه در تأمین امنیت ملی ایران و منطقه، به خصوص در مبارزه با تروریسم موضوعی نیست که از دید ملتهای منطقه و حتی بسیاری از افکار عمومی جهانی پنهان مانده باشد، لذا علاوه بر این، بعید است اهداف تبلیغاتیِ ایرانهراسانهی این اقدام نیز به نتیجه برسد.
نکته مهم دیگر اینکه؛ بسنده کردن کشورهای اروپایی به تحریم تعدادی از افراد و نهادهای ایرانی را میتوان نوعی عقبنشینی اتحادیه اروپا از برنامه طراحی شده جریانهای ضدانقلاب و صهیونیستها دانست.
رأی منفی پارلمان اروپا به متمم تعلیق مذاکرات برجام نیز شاهد دیگری بر مدعاست که این اقدام بیش از آنکه در پی یک حرکت مؤثر عملی باشد، اقدامی تبلیغاتی برای افزایش فشار سیاسی، تحریک افکار عمومی و ایجاد التهاب در بازارهای داخلی و تداوم پروژه آشوب در کشور بوده است.
به هر شکل؛ جمیع جوانب نشان میدهد که اقدام اخیر پارلمان اروپا بیش از آنکه رفتاری از سر عقلانیت و استقلال رأی در راستای منافع کشورهای اروپایی باشد، اقدامی عصبی ناشی از شکست در پروژه ناامنسازی ایران و زیر فشار آمریکا و لابی مشترک جریانهای ضدانقلاب و رژیم صهیونیستی بوده که نه تنها هیچ نفعی برای آنها نخواهد داشت، بلکه تبعات منفی بیشتری را متوجه آنان خواهد کرد.