شرق آسیا و تکرار تحریکاتی از جنس تحریک ناتو علیه اوکراین

«فومیو کیشیدا» نخست وزیر ژاپن طی یک سخنرانی در خاتمه سفرش به آمریکا خطاب به قدرت‌های غربیِ متحد با کشورش نسبت به امکان تبدیل شرق آسیا به اوکراین بعدی اظهار نگرانی کرده و خواستار تشکیل یک جبهه متحد علیه چین و کره شمالی شده است.

نخست وزیر ژاپن یک روز بعد از آنکه با «جو بایدن» دیدار کرد در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «فردای شرق آسیا ممکن است مثل امروز اوکراین باشد.» او نگرانی‌های امنیتی در دو منطقه را «تفکیک نشدنی» خواند.

کیشیدا همچنین روز جمعه طی سخنرانی در دانشکده‌ای در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا با بیان اینکه لازم است ژاپن بتواند در مقابل خطر چین به متحدان و کشورهای همفکر خود اتکاء داشته باشد، بر لزوم گسترش روابط با کشورهای غربی و تقویت توان تسلیحاتی ژاپن تاکید کرد.

نگرانی دولت‌مردان ژاپن برای تبدیل نشدن شرق آسیا به سرنوشت اوکراین، به عنوان رویکردی امنیت‌محور دیدگاهی قابل توجه و مهم است اما قطعا برای تحقق این مهم، توجه به علت اصلی بروز بحران اوکراین امری ضروری است.نگاهی به کارنامه بالکان، اروپای شرقی و اوکراین نشان می‌دهد که از دهه 1990 میلادی یعنی فروپاشی شوروی، با وجود تعهدات اروپا و آمریکا مبنی بر گسترش نیافتن ناتو، عملا این امر شتاب گرفته و در نتیجه به زعم مسکو بسیاری از خطوط امنیتی روسیه با تهدیدهای گسترده مواجه شده است.

ادعای شفاف روسیه آن است که جنگ اخیر اوکراین زمانی آغاز شد که غرب طرح عضویت اوکراین به ناتو را اعلام کرد که عملا اعلان جنگ به مسکو بود. تکرار همین رویه طی سال‌های اخیر از سوی کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا علیه چین نیز یادآور حرکت در همان مسیری است که امروز معرکه اوکراین را به پا کرده است.

توافق آکوس میان انگلیس و آمریکا برای ساخت زیردریایی هسته‌ای برای استرالیا و تقویت حضور نظامی این کشورها در اقیانوس آرام، نمودی از این رفتارهای تحریک آمیز است.

غرب طی این سال‌ها علاوه بر گسترش روابط نظامی با کشورهایی همچون فیلیپین، ویتنام، کره جنوبی و ژاپن، رقابت تسلیحاتی در منطقه راه انداخته‌اند که خود زمینه‌ساز تهدید حریم امنیتی چین شده است.

سویی؛ تحریک‌ تایوان علیه چین با وجود تذکرهای مکرر چینی‌ها به‌صورت مشکوکی ادامه یافته لذا به نظر می‌رسد راهکار تبدیل نشدن شرق آسیا به اوکراینی دیگر از مسیر همراهی ژاپن با غرب نمی‌گذرد زیرا تجارب گذشته نشان داده که غرب بیش از هر چیزی استعداد تولید کانون‌های بحران‌ساز را دارد.

از سوی دیگر؛ دولت‌مردان ژاپن همچنین در اقدامی هم‌سو با مطالبات آمریکا و ناتو، بر روی یک برنامه بودجه برای سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۷ متمرکز شده‌اند تا بودجه نظامی ژاپن را با ۵۶ درصد افزایش از ۲۷.۵ تریلیون ین کنونی به ۴۳ تریلیون ین یا ۳۱۸ میلیارد دلار برسانند!

با این روند در ۵ تا ۱۰ سال آینده، بودجه دفاعی این کشور به ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خواهد رسید که کاملا بر فرامین دیکته شده از سوی ناتو منطبق است، لذا مشارکت مقامات ارشد کره جنوبی و ژاپن برای نخستین‌بار در نشست تابستانی ناتو نیز می‌تواند عملا به اوکراینی شدن منطقه کمک کند، چه، این نشست با واکنش تند پکن همراه شده است.

نشریه یومیوری ژاپن نیز اعلام کرده ایالات متحده قصد دارد چند واحد از تفنگداران دریایی مسلح خود را تا سال 2026 در جزیره اوکیناوا ژاپن به منظور مقابله با ارتش چین مستقر کند.

امضای معاهده نظامی ژاپن با انگلیس همراه با سخنان صریح «آنتونی بلینکن» پس از نشست روسای سیاست خارجی دو کشور که چین و متحدان و شرکای آنها را بزرگترین چالش راهبردی مشترک پیشِ رو خوانده است از جمله دیگر تحریک‌ها به شمار می‌رود.

«آندرس راسموسن» دبیرکل پیشین ناتو نیز با ادعای تلاش برای جلوگیری از تکرار سناریوی اوکراین، درخواست نموده تا هر چه سریع‌تر به تایوان سلاح داده شده و به پکن نسبت به عواقب حمله به این جزیره هشدار داده شود.

مجموع این رفتارها با نادیده گرفتن امنیت و تمامیت ارضی کشورهای دیگر با وجود ادعای امنیت‌سازی، ممکن است به امنیت‌سوزی ختم شود و نه تنها چین بلکه سراسر شرق آسیا را به کام جنگ بکشاند. هشدارهای پکن به توکیو در همین راستا قابل ارزیابی است.

دیدگاهتان را بنویسید