یک گروه هکری موسوم به «عدل علی» ایمیل نازنین بنیادی را هک کرده و به بیش از ۵۸۰۰۰ ایمیل نازنین بنیادی دسترسی پیدا کرده است. این گروه اعلام کرد حجم ارسال/دریافت ایمیل بنیادی از ۲۰۱۹ به بعد (همزمان با فعالیت سیاسی بنیادی علیه ایران) به ۵۰۰۰ ایمیل در سال افزایش یافته است.
تاکنون فقط تعدادی از این ایمیلها منتشر شده است. در این گزارش به بخش اول ایمیلهای منتشره پرداخته میشود. سه نکته در این بخش وجود دارد:
۱: عدم تسلّط نازنین بنیادی به زبان فارسی: یکی از ایمیلها حاوی متن مکالمه فردی به نام مهران بنیادی با نازنین بنیادی است که ظاهراً پدر اوست. تاریخ مکالمه برای تیر ۱۳۹۹ است.
نکته جالب ماجرا اینجاست: نازنین بنیادی در مکالمات درون خانوادگی خود به انگلیسی تکلّم میکند. این نشان میدهد که بنیادی درحالی به عنوان نماینده مردم برجسته میشود که به قواعد زبانی آن مردم هنوز مسلط نیست چه برسد به قواعد اجتماعی- سیاسی ایران.
در این مکالمه شاهدیم که متن به انگلیسی نوشته شده و فقط دو عبارت آن فارسی محاوره است: بابا جون (baba joon) و قربونت برم (ghorboonet beram). ایمیل حتی فینگلیش (کلمه فارسی با نگارش انگلیسی) هم نیست و بنیادی از کلمات غیرفارسی برای فهم بهتر مکالمه استفاده میکند.
ایمیل هک شده نازنین بنیادی
غلط املایی نازنین بنیادی
غلط املایی نازنین بنیادی
۲: پهلوی بدتر از حزب اللهیهاست: در مکالمه منتشره میان نازنین بنیادی و مهران بنیادی از سوی گروه هکری «عدل علی»، گویا او از نظرات منفی در توئیتر ناراحت شده است. نکته اینجاست: نظرات منفی از سوی طرفداران رضا پهلوی بوده است!
نازنین بنیادی درباره سلطنت طلبان میگوید: «نظرات منفی عمدتاً از سوی طرفداران پهلوی است. اکثر این اکانتها (حسابهای کاربری) واقعی است و نه متعلق به جمهوری اسلامی.»
مهران بنیادی درباره سلطنت طلبان میگوید: «میدونم باباجون. من با این جماعت کار کردم؛ اونا [پهلوی و طرفدارانش] بدتر از حزب اللهیها هستند. بهترین رفتار با [پهلویها] بیتوجهی است. »
توصیف پهلوی و سطلنت طلبان از نظرپدر نازنین بنیادی
۳: مشاور سیاسی بنیادی کیست؟
در یکی از ایمیلها فردی به نام «ری تکیه» از مقامات اسبق وزارت امورخارجه آمریکا به بنیادی ایمیل میزند و سوالاتی که قرار است از او در نشستی با حضور مایکل هایدن (رئیس CIA آمریکا در دولت بوش پسر) پرسیده شود را به بنیادی میفرستد! احتمالاً نازنین بنیادی برای آمریکا صرفاً یک عروسک برای نمایشهای ضد ایرانی است. تاریخ این مکالمه ایمیلی مربوط به تیر ۱۳۹۹ است.
نازنین بنیادی نیز ایمیل و سوالات را عیناً برای فردی به نام «کریم سجادپور» میفرستد تا از او خط بگیرد. «سجادپور» در مورد ۲ موضوع تحریم و تغییر نظام نکاتی را ارسال میکند.
سجادپور در مورد تحریم معتقد است:
- دور اول اوباما شامل تعامل و عدم فشار بود که نتیجه ملموس نداشت.
- دور اول ترامپ شامل فشار و عدم تعامل بود که نتیجه ملموس نداشت.
- دور دوم اوباما ترکیبی از تعامل و فشارهای چندجانبه بینالمللی بود که منجر به اخذ امتیازات بزرگ هستهای از ایران شد.
سجادپور گزینه سوم را ترجیح میدهد. در مورد موضوع تغییر نظام نیز در جمله پایانی صراحتاً گفت که تضمینی وجود ندارد تغییر حکومت منجر به دموکراسی در ایران شود.
لازم به ذکر است که منظور از دور دوم اوباما اشاره به اعمال سنگینترین تحریم تاریخ جهان از سوی آمریکا در سال ۱۳۸۹ مصادف با سالگرد کودتای موسوی در ایران است که البته این موضوع مربوط به دور اول دولت اوباماست! (بیشتر درباره خیانت موسوی بخوانید)
نازنین بنیادی در پاسخ گفت که «من ۱۰۰ درصد با مواضع شما موافقم.»
«کریم سجادپور» عضو موسسه موسوم به بنیاد کارنگی (Carnegie) است. وزارت اطلاعات از کارنگی به عنوان یکی از ۶۲ نهاد غربی دخیل در آشوبهای پس از انتخابات ۸۸ نام برده است.[1] شخص سجادپور نیز با حضور در نشستهای متعدد در آن برهه زمانی فعال بود.
به نظر میرسد این عضو بنیاد کارنگی مرجع یا حداقل یکی از هادیان سیاسی نازنین بنیادی در موضوعات مرتبط با ایران باشد. کما اینکه در ایمیلی دیگر مشاهده شده که بنیادی روز دهم تیر ۱۳۹۹ متن سخنرانی ۱۵ دقیقهای خود را برای “تایید/اصلاح” به سجادپور میفرستد. سجادپور نیز لینک میفرستد و از بنیادی میخواهد که اگر وقت دارد به مصاحبه فائزه هاشمی (دختر اکبر هاشمی رفسنجانی) با میلانی گوش دهد و از برخی از نقل قولهای آن استفاده کند!
نازنین بنیادی و کریم سجادپور در محافل گوناگون از جمله نشست سنا آمریکا درباره ایران (شهریور ۱۳۹۷) و نشست دانشگاه «جورج تاون» (آذر ۱۳۹۷) به صورت مشترک حاضر شدند.
آخرین حضور مشترک این دو نفر مربوط به محفل اسماعیلیون در کانادا به تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۱ است که در کنار تروریستهایی نظیر عبدا… مهتدی (دبیر گروه تروریستی کومله) حاضر شدند!
برای درک میزان عمق تحلیلهای «سجادپور» ذکر تنها یک نکته کفایت میکند:
سجادپور روز ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ (دو روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران) آینده نظام را در نشریه آتلانتیک اینگونه پیش بینی کرد که یک نسخه ایرانی از ولادیمیر پوتین بر ایران حاکم خواهد شد! منظور سجادپور این بود که احتمالاً یک افسر اطلاعاتی/نظامی، رهبری نظام را با جایگزینی ملیگرایی پارسی به جای ملیگرایی شیعی به دست خواهد گرفت.[2]
امّا همین فرد در مقاله نیویورک تایمز به تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۱ نوشت که طبق گفتهها برنامه نظام برای رهبر بعدی، سیّد مجتبی خواهد بود! منبع گفتههای سجادپور نیز بیانیه کودتاگر سال ۸۸ است.
سه شنبه ۱۸ مرداد نوشتاری از موسوی به بهانه مقدمه نویسی بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش موسوم به سبز منتشر شد. مضمون این بیانیه، دفاع از «اعلام همبستگی موسوی و سمپاتهایش در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹» با مصریهای میدان التحریر قاهره بود که سرانجام قیامشان منجر به تشکیل حکومت اخوان المسلمین شد. حکومتی که ۲ سال دوام نیاورد و برای همیشه از تاریخ محو شد!
موسوی در این بیانیه دروغی را تکرار کرد که دقیقاً جریان خودش ۱۳ سال پیش شایعه کرد. حال همین شایعه تبدیل به واژگان مقاله سجاد پور در روزنامه نیویورک تایمز شده است. آنقدر این دروغ را تکرار کردند که خود نیز بدان باور پیدا کردند.
ادعاهای اپوزیسیون ایرانی درباره شرایط داخلی کشور به نوعی دلیل اصلی محاسبه غلط سازمانهای اطلاعاتی بلوک غرب درباره ایران است. ماجرای از جایی جالبتر میشود که سجادپور نمونه عاقل اپوزیسیون است!