رمزگشایی از جایگاه یک رسانه در نبرد گفتمانی ایران و غرب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و متعاقبا، حاکم شدن گفتمان و جهان بینی جدید بر مدلِ حکمروایی کشورمان، جهان غرب تا حد زیادی ایران را در جایگاه یک “دِگر هویتی”(رقیب و دشمن هویتی) برای خود تعریف کرد و چه به صورت مستقل و چه با همراهی متحدان منطقه ای و بین المللی خود، از هر ابزاری جهت تضعیف ایران بهره برده و می برد. در واقع، غرب پس از آنکه تلاش های خود جهت رخنه در ساختارهای کلان تصمیم سازی کشور را شکست خورده دید و از حیث اقدامات میدانی نیز نتوانست تحرکات قابل توجهی را جهت آنچه استحاله کردن انقلاب اسلامی در منظومه گفتمانی خود عنوان می کرد انجام دهد، راه تقابل و نبرد همه جانبه را علیه ایران در پیش گرفت.

در این رابطه به طور خاص شاهدیم که از ابتدای انقلاب تا به امروز، سیل قابل توجهی از تحریم ها علیه کشورمان در حوزه های مختلف به ویژه در عرصه اقتصادی تحمیل شده اند. با این حال، اتاق جنگ آمریکا و اروپا علیه ایران، به طور خاص دو حوزه محوری را جهت کنشگری هایشان مد نظر داشته اند: اول، حوزه اقتصادی و سپس عرصه رسانه ای. در حوزه اقتصادی شاهد بوده ایم که با گذشت زمان نه تنها حجم و گستره تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران بیشتر شده، بلکه پیچیده تر نیز گشته و غرب بر آن بوده تا جای ممکن بتواند اقتصاد ایران را به نقطه فلج شدن برساند. اتاق اصلی جنگ اقتصادی غرب علیه ایران را نیز با توجه به تحلیل و تفسیرهای مختلف کارشناسان امر، در وزارت خزانه داری آمریکا قرار داشته است و افرادی نظیر “ریچارد نفیو”، معماری تحریم ها علیه ایران با هدف واردساختن فشارها و آسیب های حداکثری به تهران را مد نظر داشته اند.

با این حال، در حوزه رسانه ای نیز کشورهای غربی رسانه های مختلف و البته با بردِ موثر و گسترده خود را به نحوی قالب توجه علیه ایران بسیج کرده اند و می بینیم که اغلب رسانه های مهم و جریان اصلی غرب، همان دستورکاهایی را علیه ایران دنبال می کنند که دولت های آن ها در حوزه سیاسی و اقتصادی دنبال می کنند. از این منظر، ما عملا در سال ها و دهه های اخیر، با جنگی فراگیر و نرم علیه ایران طرف بوده ایم که هدف اصلی آن، ضربه زدن به بنیان های قدرت کشور و تضعیف آن با هدف استحاله ایران در دستورکارهای کلان قدرت های غربی بوده است.

با این حال، جدای از تلاش های ایران در حوزه اقتصادی و اقدام جهت ایجاد فرصت های تازه برای کشور و کم اثر کردنِ قدرت تحریم ها علیه ایران، کشورمان در سال های اخیر تلاش های موثر رسانه ای را نیز جهت مقابله با جریان سازی های بعضا یک طرفه رسانه های غربی علیه ایران آغاز کرده که نمودهایی عینی خود را در حوزه شبکه های برون مرزی کشورمان و به ویژه شبکه پرس تی وی، به عنوان شبکه انگلیس زبانِ خبری مهم ایران به منصه ظهور رسانده است. در این چهارچوب، پرس تی وی با کنشگری موثر رسانه ای خود و تولید محتوای رسانه ای تاثیرگذار، بارها هدف اقدامات خصمانه قدرت های غربی و متحدان آن ها قرار گرفته و از روی پلتفرم های پخش ماهواره ای حذف شده و حتی دامنه دات کامِ این شبکه نیز با حملات و محدودیت های گوناگون رو به رو شده است. حتی اخیرا نیز پرس تی وی با محدودیت های گسترده ای از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا مواجه شده و شرکت فرانسوی “یوتل‌ست” نیز آن را از پلتفرم پخش ماهواره ای خود حذف کرده است.

در واقع، کنشگری این شبکه در قالب تبدیل شدن به صدایی برای بی صدایانِ جهان و همچنین نشان دادن تصویری از ایران که جهان غرب سال هاست سعی در مخفی کردن آن از افکار عمومی بین المللی و در عوض، القای تصویری عقب مانده و ضعیف از ایران که صرفا به دنبال جاه طلبی های نظامی(به ادعای غرب) است به افکار عمومی جهان داشته و دارد، بسیاری از طرح و نقشه های غرب علیه ایران را(در حوزه جنگ نرم) با ناکامی رو به رو کرده است. در این چهارچوب، باید گفت که پرس تی وی خود یکی از مهره های اصلی جنگ رسانه ای ایران با جهان غرب است که در سال های اخیر تواسته در برابر طیف گسترده ای از حملات مقاومت کند و همچنان کنشگری مستقل رسانه ای خود را به دور از هیاهوها و جوسازیهایی که علیه آن وجود داشته، ادامه دهد. از این منظر، هیچ عجیب نیست که می بینیم غرب یکسره در برابر پرس تی وی رویکرد قهری و حذفی را در پیش می گیرد و به هر نحو ممکن سعی در کنار زدن آن دارد.

دیدگاهتان را بنویسید